50 جفت کلمات مشابه در زبان انگلیسی
Same Word Different Meaning
کلمات مشابه در زبان انگلیسی برای زبان آموزانی که تازه کار هستند مشکلات زیادی را ایجاد میکنند. در اینجا 50 مورد از رایج ترین این کلمات را با هم میبینیم. برای هر لغت، تلفظ و یک مثال به همراه ترجمه فارسی آورده شده است. همچنین برای این کلمات جمله هایی برای رایتینگ و اسپیکینگ آیلتس هم نوشته شده تا کاربرد آن ها برای این آزمون بهتر مشخص شود. دانلود کتاب لغات مشابه زبان انگلیسی پیشنهاد بعدی ما به شماست.
50 جفت کلمه مشابه در زبان انگلیسی (با مثال و تلفظ)
در اینجا فهرستی از 50 جفت کلمات مشابه در زبان انگلیسی آورده شده که بهطور معمول باعث سردرگمی زبانآموزان میشوند، به همراه تلفظ، مثال، و ترجمه فارسی برای هر کلمه:
کلمه 1 | تلفظ | معنی | مثال | ترجمه فارسی جمله |
---|---|---|---|---|
Accept | /əkˈsɛpt/ | قبول کردن | I accept your apology. | من عذرخواهی شما را میپذیرم. |
Except | /ɪkˈsɛpt/ | بهجز | Everyone was invited except Tom. | همه دعوت شدند به جز تام. |
Advice | /ədˈvaɪs/ | نصیحت | He gave me good advice. | او به من نصیحت خوبی داد. |
Advise | /ədˈvaɪz/ | نصیحت کردن | I advise you to study harder. | من به تو پیشنهاد میکنم که بیشتر درس بخوانی. |
Affect | /əˈfɛkt/ | تاثیر گذاشتن | The weather affects my mood. | هوا بر خلق و خوی من تاثیر میگذارد. |
Effect | /ɪˈfɛkt/ | تاثیر | The effect of the new law is noticeable. | تاثیر قانون جدید مشهود است. |
Allusion | /əˈluːʒən/ | اشاره | The novel makes an allusion to Shakespeare. | این رمان به شکسپیر اشاره دارد. |
Illusion | /ɪˈluːʒən/ | توهم | The magician created an illusion. | جادوگر یک توهم ایجاد کرد. |
Altogether | /ˌɔːltəˈɡɛðər/ | بهطور کامل | The trip was altogether too expensive. | این سفر به طور کلی خیلی گران بود. |
All together | /ɔːl təˈɡɛðər/ | همگی با هم | We were all together at the party. | ما همگی با هم در مهمانی بودیم. |
Bare | /bɛər/ | برهنه | He walked barefoot on the bare floor. | او بدون کفش روی زمین برهنه راه میرفت. |
Bear | /bɛər/ | تحمل کردن | I can’t bear this noise anymore. | من دیگر نمیتوانم این صدا را تحمل کنم. |
Buy | /baɪ/ | خریدن | I want to buy a new phone. | من میخواهم یک گوشی جدید بخرم. |
By | /baɪ/ | توسط | The book was written by a famous author. | این کتاب توسط یک نویسنده معروف نوشته شده است. |
Capital | /ˈkæpɪtl/ | پایتخت | Paris is the capital of France. | پاریس پایتخت فرانسه است. |
Capitol | /ˈkæpɪtl/ | ساختمان کنگره | The Capitol building is in Washington, D.C. | ساختمان کنگره در واشنگتن دی سی است. |
Complement | /ˈkɒmplɪmənt/ | مکمل | The sauce complements the dish perfectly. | این سس کاملاً با غذا هماهنگ است. |
Compliment | /ˈkɒmplɪmənt/ | تعریف | She gave me a nice compliment on my outfit. | او از لباسم تعریف خوبی کرد. |
Conscience | /ˈkɒnʃəns/ | وجدان | My conscience tells me to do the right thing. | وجدانم به من میگوید کار درست را انجام دهم. |
Conscious | /ˈkɒnʃəs/ | هوشیار | He was conscious after the accident. | او پس از حادثه هوشیار بود. |
Desert | /ˈdɛzərt/ | بیابان | The Sahara is the largest desert in the world. | صحرای بزرگترین بیابان جهان است. |
Dessert | /dɪˈzɜːrt/ | دسر | We had ice cream for dessert. | ما بستنی برای دسر داشتیم. |
Device | /dɪˈvaɪs/ | دستگاه | My phone is a very useful device. | گوشی من یک دستگاه بسیار مفید است. |
Devise | /dɪˈvaɪz/ | طرح کردن | They devised a plan to improve sales. | آنها یک برنامه برای بهبود فروش طراحی کردند. |
Elicit | /ɪˈlɪsɪt/ | استخراج کردن | The teacher tried to elicit a response from the students. | معلم سعی کرد پاسخی از دانشآموزان استخراج کند. |
Illicit | /ɪˈlɪsɪt/ | غیرقانونی | Illicit activities are forbidden. | فعالیتهای غیرقانونی ممنوع هستند. |
Eminent | /ˈɛmɪnənt/ | برجسته | He is an eminent scientist. | او یک دانشمند برجسته است. |
Imminent | /ˈɪmɪnənt/ | قریب الوقوع | A storm is imminent. | یک طوفان در شرف وقوع است. |
Farther | /ˈfɑːðər/ | دورتر | The store is farther down the road. | فروشگاه پایینتر از جاده است. |
Further | /ˈfɜːðər/ | بیشتر | We need to discuss this issue further. | ما باید این موضوع را بیشتر بررسی کنیم. |
Formally | /ˈfɔːrməli/ | بهطور رسمی | He was formally introduced to the president. | او بهطور رسمی به رئیسجمهور معرفی شد. |
Formerly | /ˈfɔːrmərli/ | قبلاً | He was formerly a lawyer. | او قبلاً یک وکیل بود. |
Hear | /hɪər/ | شنیدن | I can hear you clearly. | من صدای تو را به وضوح میشنوم. |
Here | /hɪər/ | اینجا | Please come here. | لطفاً بیا اینجا. |
Imply | /ɪmˈplaɪ/ | اشاره کردن | Are you implying that I am wrong? | آیا داری اشاره میکنی که من اشتباه میکنم؟ |
Infer | /ɪnˈfɜːr/ | نتیجهگیری کردن | From his words, I inferred that he was angry. | از حرفهایش نتیجه گرفتم که عصبانی است. |
Its | /ɪts/ | مال آن | The cat licked its paw. | گربه پای خودش را لیسید. |
It’s | /ɪts/ | این است | It’s raining outside. | بیرون باران میبارد. |
Later | /ˈleɪtər/ | بعداً | I will see you later. | بعداً تو را خواهم دید. |
Latter | /ˈlætər/ | دومی | I prefer the latter option. | من گزینه دوم را ترجیح میدهم. |
Loose | /luːs/ | شل | My shoelaces are loose. | بندهای کفشم شل هستند. |
Lose | /luːz/ | گم کردن | Don’t lose your keys. | کلیدهایت را گم نکن. |
Principal | /ˈprɪnsəpl/ | مدیر مدرسه | The principal gave a speech. | مدیر مدرسه یک سخنرانی کرد. |
Principle | /ˈprɪnsəpl/ | اصل | Honesty is a key principle in life. | صداقت یک اصل کلیدی در زندگی است. |
Stationary | /ˈsteɪʃəneri/ | ثابت | The car remained stationary during the storm. | ماشین در طول طوفان ثابت ماند. |
Stationery | /ˈsteɪʃəneri/ | لوازمالتحریر | I bought some stationery for school. | من لوازمالتحریر برای مدرسه خریدم. |
Their | /ð |
جمله سازی با کلمات مشابه در زبان انگلیسی (اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس)
در زیر برای هر یک از جفت کلمات مشابه در زبان انگلیسی که در بالا اشاره شد، یک جمله برای اسپیکینگ و یک جمله برای رایتینگ آیلتس ارائه میشود:
1. Accept vs. Except
- Spoken (Speaking):
I happily accept your invitation to the wedding.
(با خوشحالی دعوت شما به عروسی را میپذیرم.) - Written (Writing):
All employees, except the managers, are required to attend the meeting.
(همه کارمندان، به جز مدیران، ملزم به حضور در جلسه هستند.)
2. Advice vs. Advise
- Spoken:
I really appreciate your advice on how to improve my presentation skills.
(من واقعاً از نصیحت شما درباره چگونگی بهبود مهارتهای ارائهام قدردانی میکنم.) - Written:
I would advise the government to invest more in renewable energy to combat climate change.
(من به دولت پیشنهاد میکنم که برای مقابله با تغییرات اقلیمی بیشتر در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کند.)
3. Affect vs. Effect
- Spoken:
The weather often affects my mood, especially on rainy days.
(هوا اغلب روی خلق و خوی من تأثیر میگذارد، بهویژه در روزهای بارانی.) - Written:
The new policy had a significant effect on reducing traffic congestion in the city.
(سیاست جدید تأثیر قابل توجهی در کاهش ترافیک در شهر داشت.)
4. Allusion vs. Illusion
- Spoken:
He made an allusion to his favorite book during the conversation.
(او در طول مکالمه به کتاب مورد علاقهاش اشاره کرد.) - Written:
The magician’s performance created an illusion that left the audience in awe.
(اجرای جادوگر یک توهم ایجاد کرد که باعث شگفتی حضار شد.)
5. Altogether vs. All together
- Spoken:
We were all together at the party last night and had a great time.
(ما دیشب همه با هم در مهمانی بودیم و لحظات خوبی داشتیم.) - Written:
Altogether, the project took more time than we initially expected.
(بهطور کلی، پروژه بیشتر از آنچه ابتدا انتظار داشتیم زمان برد.)
6. Bare vs. Bear
- Spoken:
I walked barefoot on the bare ground during my morning run.
(من صبح هنگام دویدن بدون کفش روی زمین برهنه راه رفتم.) - Written:
I can’t bear the noise in the city center, so I prefer living in the suburbs.
(من نمیتوانم سر و صدای مرکز شهر را تحمل کنم، بنابراین زندگی در حومه شهر را ترجیح میدهم.)
7. Buy vs. By
- Spoken:
I plan to buy a new laptop by the end of the month.
(برنامه دارم تا پایان ماه یک لپتاپ جدید بخرم.) - Written:
The report was written by an expert in the field of renewable energy.
(این گزارش توسط یک کارشناس در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر نوشته شده است.)
8. Capital vs. Capitol
- Spoken:
Paris is the capital of France, and it’s a beautiful city to visit.
(پاریس پایتخت فرانسه است و شهری زیبا برای بازدید است.) - Written:
The protest took place in front of the Capitol building in Washington, D.C.
(اعتراض در مقابل ساختمان کنگره در واشنگتن دیسی برگزار شد.)
9. Complement vs. Compliment
- Spoken:
The wine perfectly complements the meal, enhancing the flavors.
(این شراب کاملاً با غذا هماهنگ است و طعمها را تقویت میکند.) - Written:
She gave me a lovely compliment on my presentation skills during the meeting.
(او در طول جلسه از مهارتهای ارائه من تعریف خوبی کرد.)
10. Conscience vs. Conscious
- Spoken:
My conscience wouldn’t allow me to lie in that situation.
(وجدانم به من اجازه نمیداد در آن موقعیت دروغ بگویم.) - Written:
After the accident, he was fully conscious and able to respond to questions.
(پس از حادثه، او کاملاً هوشیار بود و توانست به سوالات پاسخ دهد.)
11. Desert vs. Dessert
- Spoken:
We visited the Sahara Desert during our trip to North Africa.
(ما در سفرمان به شمال آفریقا از صحرای بزرگ بازدید کردیم.) - Written:
For dessert, we had a delicious chocolate cake that everyone loved.
(برای دسر، ما یک کیک شکلاتی خوشمزه داشتیم که همه آن را دوست داشتند.)
12. Device vs. Devise
- Spoken:
My smartphone is an essential device that I use every day.
(گوشی هوشمند من یک دستگاه ضروری است که هر روز از آن استفاده میکنم.) - Written:
The team devised a new strategy to improve customer satisfaction.
(تیم یک استراتژی جدید برای بهبود رضایت مشتری طراحی کرد.)
13. Elicit vs. Illicit
- Spoken:
The teacher tried to elicit responses from the students during the class.
(معلم سعی کرد در طول کلاس پاسخهایی از دانشآموزان استخراج کند.) - Written:
Illicit drug trade poses a serious threat to public safety.
(تجارت غیرقانونی مواد مخدر تهدید جدی برای امنیت عمومی است.)
14. Eminent vs. Imminent
- Spoken:
He is an eminent professor at one of the top universities.
(او استاد برجستهای در یکی از دانشگاههای برتر است.) - Written:
The weather forecast warns of an imminent storm in the region.
(پیشبینی هواشناسی از وقوع قریبالوقوع طوفان در منطقه هشدار میدهد.)
15. Farther vs. Further
- Spoken:
The park is farther than I expected, but it’s worth the walk.
(پارک دورتر از آنچه انتظار داشتم است، اما ارزش پیادهروی را دارد.) - Written:
Further research is needed to understand the long-term effects of climate change.
(تحقیقات بیشتری برای درک اثرات بلندمدت تغییرات اقلیمی مورد نیاز است.)
16. Formally vs. Formerly
- Spoken:
He was formally introduced to the company as the new CEO.
(او بهطور رسمی بهعنوان مدیرعامل جدید شرکت معرفی شد.) - Written:
She was formerly the head of the marketing department.
(او قبلاً رئیس بخش بازاریابی بود.)
17. Hear vs. Here
- Spoken:
I can hear the sound of the ocean from here.
(من صدای اقیانوس را از اینجا میشنوم.) - Written:
Here is the report you requested earlier.
(این همان گزارشی است که قبلاً درخواست کرده بودید.)
18. Imply vs. Infer
- Spoken:
Are you implying that I made a mistake?
(آیا داری اشاره میکنی که من اشتباه کردم؟) - Written:
From his remarks, I inferred that he was dissatisfied with the project.
(از اظهاراتش نتیجه گرفتم که از پروژه ناراضی است.)
19. Its vs. It’s
- Spoken:
The dog is licking its paws after playing outside.
(سگ در حال لیسیدن پاهای خود پس از بازی در بیرون است.) - Written:
It’s important to understand the risks before making any investment.
(مهم است که قبل از هرگونه سرمایهگذاری، خطرات را درک کنید.)
20. Later vs. Latter
- Spoken:
I’ll call you later when I’m finished with my work.
(بعداً وقتی کارم تمام شد با تو تماس میگیرم.) - Written:
Between the two options, I prefer the latter because it’s more practical.
(بین این دو گزینه، من دومی را ترجیح میدهم زیرا کاربردیتر است.)
این جملات نه تنها نشاندهنده کاربرد درست کلمات در آیلتس هستند، بلکه به عنوان مثالهایی برای استفاده از این واژگان در مکالمات روزمره و نوشتار رسمی نیز عمل میکنند.
سخن آخر
مجموعه ای از کلمات مشابه در زبان انگلیسی را با هم دیدیم و جمله سازی های زیادی هم با این زوج کلمات انجام شد. این آموزش را برای مطالعه بیشتر در همین زمینه از یکی از سایت های معتبر آموزش زبان انگلیسی به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم. ضمنا هر سوالی برای شما مطرح هست با در بخش کامنت ها در همین صفحه یا در گروه تلگرامی آیلتس ما حتما مطرح بفرمایید ❤️