معنی و کاربرد عبارت “come up against a brick wall”
عبارت “come up against a brick wall” به معنی مواجه شدن با یک مانع غیرقابل عبور یا چالشی است که به نظر میرسد هیچ راه حلی برای آن وجود ندارد. این عبارت معمولاً در موقعیتهایی استفاده میشود که فرد یا گروهی تلاش میکند تا به هدفی دست یابد، اما با موانع جدی و غیرقابل حل روبرو میشود. دانلود رایگان PDF کتاب 600 واژه مشابه و گیج کننده در زبان انگلیسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معنی و نحوه استفاده
• معنی:
این عبارت به معنای برخورد با یک مشکل بزرگ و غیرقابل حل است که به نظر میرسد هیچ راه حلی برای آن وجود ندارد.
• نحوه استفاده:
“come up against a brick wall” معمولاً در موقعیتهای رسمی و غیررسمی به کار میرود و میتواند در زمینههای مختلفی مانند کار، تحصیل، زندگی شخصی و غیره استفاده شود. این عبارت احساس ناامیدی و عدم پیشرفت را منتقل میکند.
20 مثال با come up against a brick wall به همراه معنی فارسی
1. After weeks of trying to solve the issue, I came up against a brick wall.
• پس از هفتهها تلاش برای حل مشکل، با یک دیوار آجری مواجه شدم.
2. The team came up against a brick wall when their proposal was rejected.
• تیم زمانی که پیشنهادشان رد شد، با یک دیوار آجری روبرو شد.
3. She felt like she was coming up against a brick wall in her attempts to get funding.
• او احساس کرد در تلاشهایش برای تأمین مالی با یک دیوار آجری روبرو شده است.
4. We came up against a brick wall in negotiations and had to reconsider our strategy.
• ما در مذاکرات با یک دیوار آجری مواجه شدیم و مجبور شدیم استراتژی خود را دوباره بررسی کنیم.
5. He came up against a brick wall when trying to change the company policy.
• او هنگام تلاش برای تغییر سیاستهای شرکت با یک دیوار آجری مواجه شد.
6. The project hit a brick wall due to lack of resources.
• پروژه به دلیل کمبود منابع به یک دیوار آجری برخورد کرد.
7. When she tried to explain her idea, she came up against a brick wall of skepticism.
• وقتی او سعی کرد ایدهاش را توضیح دهد، با دیوار آجری شک و تردید مواجه شد.
8. They came up against a brick wall when the funding was suddenly cut.
• آنها زمانی که بودجه به طور ناگهانی قطع شد، با یک دیوار آجری روبرو شدند.
9. The researchers came up against a brick wall in their experiments and had to change their approach.
• محققان در آزمایشهای خود با یک دیوار آجری مواجه شدند و مجبور شدند رویکردشان را تغییر دهند.
10. I often feel like I come up against a brick wall when trying to communicate my feelings.
• من اغلب احساس میکنم وقتی سعی میکنم احساساتم را بیان کنم، با یک دیوار آجری روبرو میشوم.
11. The committee came up against a brick wall when trying to reach a consensus.
• کمیته هنگام تلاش برای رسیدن به توافق با یک دیوار آجری مواجه شد.
12. He felt like he was coming up against a brick wall in his career progression.
• او احساس کرد که در پیشرفت شغفیش با یک دیوار آجری روبرو شده است.
13. The students came up against a brick wall when they couldn’t find any information for their project.
• دانشآموزان زمانی که نتوانستند اطلاعاتی برای پروژهشان پیدا کنند، با یک دیوار آجری مواجه شدند.
14. They came up against a brick wall in their efforts to improve the community.
• آنها در تلاشهایشان برای بهبود جامعه با یک دیوار آجری روبرو شدند.
15. The organization hit a brick wall when trying to implement new regulations.
• سازمان هنگام تلاش برای اجرای مقررات جدید به یک دیوار آجری برخورد کرد.
16. She came up against a brick wall in her research when she couldn’t access the necessary data.
• او در تحقیقش با یک دیوار آجری مواجه شد وقتی نتوانست به دادههای لازم دسترسی پیدا کند.
17. The team felt they were coming up against a brick wall after multiple failed attempts.
• تیم احساس کرد که پس از چندین تلاش ناموفق، با یک دیوار آجری روبرو شدهاند.
18. He came up against a brick wall when he tried to convince his boss of his ideas.
• او هنگام تلاش برای متقاعد کردن رئیسش درباره ایدههایش با یک دیوار آجری مواجه شد.
19. The startup faced a brick wall when they couldn’t secure investors for their project.
• استارتاپ زمانی که نتوانستند سرمایهگذاران را برای پروژهشان تأمین کنند، با یک دیوار آجری روبرو شد.
20. She often comes up against a brick wall in her efforts to advocate for change.
• او اغلب در تلاشهایش برای حمایت از تغییر با یک دیوار آجری روبرو میشود.
دیگر اصطلاحات با معنی مشابه come up against a brick wall
1. Hit a dead end: این عبارت به معنای رسیدن به نقطهای است که دیگر نمیتوان پیش رفت، مشابه “come up against a brick wall”.
• مثال: After following the lead for weeks, we hit a dead end.
• پس از پیگیری سرنخها به مدت هفتهها، به بنبست رسیدیم.
2. Face an obstacle: این عبارت به معنای مواجه شدن با مانع یا چالشی است و معمولاً در موقعیتهای رسمی استفاده میشود.
• مثال: The team faced an obstacle in their project timeline.
• تیم در جدول زمانی پروژهاش با مانع روبرو شد.
3. Run into trouble: این عبارت به معنای برخورد کردن ناگهانی با مشکلات است و بیشتر در مکالمات غیررسمی استفاده میشود.
• مثال: I ran into trouble while trying to fix the car.
• من هنگام تلاش برای تعمیر ماشین با مشکل روبرو شدم.
کاربرد come up against a brick wall در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
در آزمون آیلتس، استفاده از عبارت “come up against a brick wall” میتواند در بخشهای اسپیکینگ و رایتینگ بسیار مفید باشد.
اسپیکینگ
در بخش اسپیکینگ، شما میتوانید از این عبارت برای توصیف تجربیات شخصی خود در مواجهه با چالشها استفاده کنید. مثلاً زمانی که از شما خواسته میشود درباره یک تجربه چالشبرانگیز صحبت کنید، میتوانید بگویید:
“In my last job, I often came up against a brick wall when trying to implement new ideas, as many of my colleagues were resistant to change.”
رایتینگ
در نوشتن مقالات، شما میتوانید از این عبارت برای توصیف مشکلات یا چالشهای اجتماعی، اقتصادی یا محیط زیستی استفاده کنید. مثلاً در یک مقاله درباره تغییرات اقلیمی، میتوانید بنویسید:
“Many countries are coming up against a brick wall in their efforts to combat climate change, as political and economic interests often take precedence over environmental concerns.”
مطالبی برای مطالعه بیشتر
آهنگ Another Brick In The Wall از Pink Floyd (با متن و ترجمه)
بزرگترین دروغ ها در رابطه با آیلتس
معنی Come up against (با 20 مثال )
معنی a race against time (با 20 مثال)
معنی Turning point (با 20 مثال)
نتیجهگیری
معنی come up against a brick wall را با 20 مثال با هم دیدیم. عبارت “come up against a brick wall” یکی از عبارات مهم و کاربردی در زبان انگلیسی است که میتواند در موقعیتهای مختلف اجتماعی و رسمی مورد استفاده قرار گیرد. با تمرین و استفاده از این عبارت در مکالمات روزمره و نوشتارهای خود، میتوانید مهارتهای زبانی خود را تقویت کرده و ارتباطات موثرتری برقرار کنید. این عبارت نه تنها به شما کمک میکند تا تجربیات خود را به خوبی بیان کنید، بلکه نشاندهنده توانایی شما در مواجهه با چالشها و مشکلات نیز خواهد بود.
استفاده صحیح از این عبارات در آزمونهای بینالمللی مانند آیلتس میتواند تأثیر مثبتی بر نمره نهایی شما داشته باشد و به شما کمک کند تا در مسیر یادگیری زبان انگلیسی موفقتر باشید.
در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.