جستجو

لغات انگلیسی المپیک (راهنمای یادگیری واژگان المپیک)

لغات انگلیسی المپیک

لغات انگلیسی المپیک

Useful Vocabulary for the Olympics

مهم ترین لغات انگلیسی مربوط به المپیک چه مواردی هستند؟ بازی‌های المپیک یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین رویدادهای ورزشی جهان است که هزاران ورزشکار از کشورهای مختلف برای رقابت در رشته‌های متنوع گرد هم می‌آیند. آشنایی با واژگان مرتبط با المپیک به خصوص برای کسانی که به یادگیری زبان انگلیسی علاقه دارند و یا قصد دارند در زمینه‌های مرتبط با ورزش فعالیت کنند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مقاله، به بررسی و توضیح لغات و اصطلاحات رایج و مرتبط با المپیک به زبان انگلیسی می‌پردازیم تا به شما در تقویت دانش واژگان انگلیسی خود در این حوزه کمک کنیم. 100 اصطلاحات فوتبالی (با تلفظ و ترجمه فارسی) پیشنهاد بعدی ما به شماست.

لغات انگلیسی المپیک (راهنمای کامل یادگیری واژگان مرتبط با بازی‌های المپیک)

چرا یادگیری واژگان مرتبط با المپیک مهم است؟

با توجه به جهانی بودن بازی‌های المپیک و پخش تلویزیونی گسترده آن، تسلط بر واژگان ورزشی انگلیسی نه تنها به فهم بهتر اخبار و گزارش‌های مربوط به این رویداد کمک می‌کند، بلکه درک بهتر قواعد و قوانین رشته‌های مختلف ورزشی را نیز برای علاقه‌مندان به ورزش امکان‌پذیر می‌سازد. علاوه بر این، آشنایی با این لغات می‌تواند به شما کمک کند تا مهارت‌های شنیداری، گفتاری و نوشتاری خود را تقویت کنید.

واژگان کلیدی مرتبط با المپیک

۱. Olympic Games

معنی: بازی‌های المپیک
مثال: The Olympic Games are held every four years.
ترجمه: بازی‌های المپیک هر چهار سال یک بار برگزار می‌شوند.

۲. Athlete

معنی: ورزشکار
مثال: Each country sends its best athletes to the Olympics.
ترجمه: هر کشور بهترین ورزشکاران خود را به المپیک می‌فرستد.

۳. Gold Medal

معنی: مدال طلا
مثال: Winning a gold medal is the dream of every Olympic athlete.
ترجمه: بردن مدال طلا رویای هر ورزشکار المپیکی است.

۴. Silver Medal

معنی: مدال نقره
مثال: She was very happy to win the silver medal in swimming.
ترجمه: او بسیار خوشحال بود که مدال نقره در شنا را به دست آورد.

۵. Bronze Medal

معنی: مدال برنز
مثال: The athlete won a bronze medal in the final race.
ترجمه: آن ورزشکار در مسابقه نهایی مدال برنز کسب کرد.

۶. Opening Ceremony

معنی: مراسم افتتاحیه
مثال: The Olympic opening ceremony is a spectacular event watched by millions.
ترجمه: مراسم افتتاحیه المپیک یک رویداد باشکوه است که میلیون‌ها نفر آن را تماشا می‌کنند.

۷. Closing Ceremony

معنی: مراسم اختتامیه
مثال: The closing ceremony marks the end of the Olympic Games.
ترجمه: مراسم اختتامیه پایان بازی‌های المپیک را نشان می‌دهد.

۸. Torch

معنی: مشعل
مثال: The Olympic torch is carried through many countries before reaching the host city.
ترجمه: مشعل المپیک قبل از رسیدن به شهر میزبان از کشورهای زیادی عبور می‌کند.

۹. Podium

معنی: سکوی قهرمانی
مثال: The winners stand on the podium to receive their medals.
ترجمه: برندگان روی سکوی قهرمانی برای دریافت مدال‌های خود می‌ایستند.

۱۰. Track and Field

معنی: دو و میدانی
مثال: Track and field events are some of the most popular Olympic sports.
ترجمه: مسابقات دو و میدانی از محبوب‌ترین ورزش‌های المپیک هستند.

۱۱. Relay Race

معنی: مسابقه امدادی
مثال: The relay race requires four runners who pass the baton to each other.
ترجمه: مسابقه امدادی نیاز به چهار دونده دارد که چوب امدادی را به یکدیگر تحویل می‌دهند.

۱۲. Baton

معنی: چوب امدادی
مثال: The baton is passed from one runner to the next during the relay race.
ترجمه: چوب امدادی در طول مسابقه امدادی از یک دونده به دیگری تحویل داده می‌شود.

۱۳. Host City

معنی: شهر میزبان
مثال: Paris will be the host city for the 2024 Olympic Games.
ترجمه: پاریس میزبان بازی‌های المپیک ۲۰۲۴ خواهد بود.

۱۴. Qualifying Rounds

معنی: دورهای مقدماتی
مثال: The athletes must compete in the qualifying rounds to reach the final.
ترجمه: ورزشکاران باید در دورهای مقدماتی شرکت کنند تا به مرحله نهایی برسند.

۱۵. Final

معنی: فینال
مثال: The 100-meter sprint final is one of the most exciting events of the Olympics.
ترجمه: فینال دوی ۱۰۰ متر یکی از هیجان‌انگیزترین رویدادهای المپیک است.

اصطلاحات مرتبط با ورزش‌های المپیک

۱. Gymnastics

معنی: ژیمناستیک
مثال: Gymnastics requires great strength and flexibility.
ترجمه: ژیمناستیک نیاز به قدرت و انعطاف‌پذیری زیادی دارد.

۲. Weightlifting

معنی: وزنه‌برداری
مثال: Weightlifting is one of the most challenging sports in the Olympics.
ترجمه: وزنه‌برداری یکی از چالش‌برانگیزترین ورزش‌های المپیک است.

۳. Diving

معنی: شیرجه
مثال: Diving competitions are held in an Olympic-sized swimming pool.
ترجمه: مسابقات شیرجه در استخری به اندازه المپیک برگزار می‌شوند.

۴. Archery

معنی: تیراندازی با کمان
مثال: Archery has been part of the Olympic Games for many years.
ترجمه: تیراندازی با کمان سال‌هاست که بخشی از بازی‌های المپیک است.

۵. Marathon

معنی: ماراتن
مثال: Running a marathon is one of the toughest challenges for an athlete.
ترجمه: دویدن در ماراتن یکی از دشوارترین چالش‌های یک ورزشکار است.

۶. Swimming

معنی: شنا
مثال: Swimming events at the Olympics are highly competitive.
ترجمه: مسابقات شنا در المپیک بسیار رقابتی هستند.

۷. Wrestling

معنی: کشتی
مثال: Wrestling is one of the oldest sports in Olympic history.
ترجمه: کشتی یکی از قدیمی‌ترین ورزش‌های تاریخ المپیک است.

۸. Basketball

معنی: بسکتبال
مثال: Olympic basketball games feature some of the best players in the world.
ترجمه: بازی‌های بسکتبال المپیک بهترین بازیکنان جهان را به نمایش می‌گذارد.

۹. Cycling

معنی: دوچرخه‌سواری
مثال: Olympic cycling events take place both on the road and on the track.
ترجمه: مسابقات دوچرخه‌سواری المپیک هم در جاده و هم در مسیرهای ویژه برگزار می‌شوند.

نکاتی برای یادگیری و استفاده از واژگان مرتبط با المپیک

۱. مشاهده مسابقات ورزشی

تماشای مسابقات ورزشی به زبان انگلیسی یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری واژگان مرتبط با المپیک است. هنگام تماشای مسابقات، به واژگان و اصطلاحاتی که توسط گزارشگران استفاده می‌شود دقت کنید و آن‌ها را یادداشت کنید.

۲. خواندن مقالات ورزشی

مطالعه اخبار و مقالات مرتبط با المپیک به زبان انگلیسی نیز به شما کمک می‌کند تا با اصطلاحات ورزشی و نحوه استفاده از آن‌ها در جملات آشنا شوید.

۳. استفاده از دیکشنری ورزشی

یک دیکشنری ورزشی می‌تواند منبع مناسبی برای یادگیری واژگان و اصطلاحات ورزشی باشد. با جستجوی کلمات جدید در دیکشنری و تمرین آن‌ها، می‌توانید دایره واژگان خود را افزایش دهید.

۴. تمرین نوشتن با استفاده از واژگان ورزشی

یکی دیگر از روش‌های تقویت واژگان، نوشتن جملات و مقالات کوتاه با استفاده از واژگان جدید است. سعی کنید با هر واژه یا اصطلاح، یک جمله جدید بنویسید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.

نتیجه‌گیری

لغات انگلیسی المپیک را با هم دیدیم. آشنایی با واژگان مرتبط با بازی‌های المپیک به شما کمک می‌کند تا زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید و به عنوان فردی که علاقه‌مند به ورزش و رویدادهای جهانی است، بتوانید با دیگران به راحتی در مورد این موضوع صحبت کنید. این آموزش از یکی از سایت های مرجع آموزش زبان را در همین زمینه به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم. ضمنا هر سوالی برای شما مطرح هست با در بخش کامنت ها در همین صفحه یا در گروه آموزش رایگان آیلتس ما در تلگرام حتما مطرح بفرمایید ❤️

  

  

5 1 رای
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

بهترین زمان برای یادگیری...

با 35% تخفیف! فرصت را از دست ندهید و در کلاس‌های آنلاین آیلتس ثبت نام کنید. شروع کلاس‌ها از هفته اول آبان ماه 1403

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر تماس حاصل کنید و اخبار آیلتس 2 را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.