اصطلاح “wind up” در زبان انگلیسی
معنی wind up چیست؟ عبارت “wind up” یک فعل عبارتی (phrasal verb) در زبان انگلیسی است که معانی مختلفی دارد و بسته به متن (context) میتواند به معانی مختلفی ترجمه شود. این عبارت معمولاً در مکالمات روزمره و نوشتار رسمی و غیررسمی استفاده میشود. در این مقاله، معانی مختلف این عبارت، نحوه استفاده از آن، مثالهای متنوع و معادلهای مشابه را بررسی خواهیم کرد.آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معانی مختلف “Wind Up” و کاربردهای آن
عبارت “wind up” معانی متعددی دارد که در موقعیتهای مختلف به کار میرود. در ادامه، رایجترین معانی آن را بررسی میکنیم:
1. پایان دادن یا خاتمه دادن به چیزی
یکی از رایجترین معانی “wind up” پایان دادن به یک فعالیت، جلسه یا شرکت است.
✅ مثالها:
- We need to wind up the meeting before 5 PM.
(باید جلسه را قبل از ساعت ۵ به پایان برسانیم.) - The company wound up its operations due to financial problems.
(شرکت به دلیل مشکلات مالی فعالیتهای خود را متوقف کرد.)
2. سرانجام به جایی یا موقعیتی رسیدن (معمولاً ناخواسته)
یکی دیگر از معانی این عبارت، رسیدن به وضعیتی خاص است، اغلب به صورت غیرمنتظره یا ناخواسته.
✅ مثالها:
- He took a wrong turn and wound up in a dangerous neighborhood.
(او اشتباه پیچید و سر از یک محله خطرناک درآورد.) - If you don’t study, you might wind up failing the exam.
(اگر درس نخوانی، ممکن است در نهایت امتحان را رد شوی.)
3. کسی را اذیت کردن یا سر به سر گذاشتن
در زبان محاوره، “wind up” به معنای سر به سر گذاشتن یا کسی را اذیت کردن نیز استفاده میشود.
✅ مثالها:
- Stop winding me up! I know you’re joking.
(بس کن، من میدانم که داری شوخی میکنی!) - He loves to wind up his little brother.
(او عاشق این است که برادر کوچکش را اذیت کند.)
4. کوک کردن یک وسیله مکانیکی
این کاربرد کمتر رایج است اما در مورد ساعتهای مکانیکی یا اسباببازیهایی که نیاز به کوک کردن دارند استفاده میشود.
✅ مثالها:
- You need to wind up the clock every night.
(باید هر شب ساعت را کوک کنی.) - He wound up the toy and let it go.
(او اسباببازی را کوک کرد و رها کرد.)
۲۰ جمله با “Wind Up” با معنی فارسی
۱. After a long journey, we wound up at a beautiful beach.
(بعد از یک سفر طولانی، سر از یک ساحل زیبا درآوردیم.)
۲. The event wound up with a spectacular fireworks display.
(این رویداد با نمایش زیبای آتشبازی به پایان رسید.)
۳. If you keep spending like this, you’ll wind up broke.
(اگر به این شکل خرج کنی، در نهایت ورشکسته خواهی شد.)
۴. He started as an intern but wound up as the CEO.
(او به عنوان کارآموز شروع کرد، اما در نهایت مدیرعامل شد.)
۵. She always winds up laughing at his jokes.
(او همیشه در نهایت به جوکهایش میخندد.)
۶. They wound up selling their house due to financial issues.
(آنها در نهایت مجبور شدند خانهشان را بفروشند به خاطر مشکلات مالی.)
۷. Don’t wind your sister up, she’s already upset.
(خواهرت را اذیت نکن، او از قبل ناراحت است.)
۸. I wound up staying at home instead of going out.
(در نهایت در خانه ماندم به جای بیرون رفتن.)
۹. He was caught cheating and wound up getting expelled.
(او در حال تقلب گرفتن شد و در نهایت اخراج شد.)
۱۰. She wound up marrying her childhood friend.
(او در نهایت با دوست دوران کودکیاش ازدواج کرد.)
۱۱. We wound up eating at a small family-run restaurant.
(در نهایت در یک رستوران خانوادگی کوچک غذا خوردیم.)
۱۲. If you keep arguing, you’ll wind up losing the job.
(اگر به جر و بحث ادامه دهی، در نهایت شغلت را از دست خواهی داد.)
۱۳. He tried to help but wound up making things worse.
(او سعی کرد کمک کند، اما در نهایت اوضاع را بدتر کرد.)
۱۴. We need to wind up the discussion and make a decision.
(باید بحث را تمام کنیم و یک تصمیم بگیریم.)
۱۵. The meeting wound up later than expected.
(جلسه دیرتر از آنچه انتظار داشتیم تمام شد.)
۱۶. He wound up in jail after a series of bad choices.
(او بعد از یک سری انتخابهای بد، سر از زندان درآورد.)
۱۷. She wound up feeling guilty after the argument.
(او بعد از بحث احساس گناه کرد.)
۱۸. He wound up moving to another city for work.
(او در نهایت برای کار به شهر دیگری نقل مکان کرد.)
۱۹. Let’s wind up the party with a toast.
(بیایید مهمانی را با یک نوشیدنی به پایان برسانیم.)
۲۰. She loves winding up her brother just for fun.
(او عاشق این است که برادرش را فقط برای تفریح اذیت کند.)
اصطلاحات مشابه “Wind Up” با مثال و معنی
1. End up (سرانجام به جایی یا موقعیتی رسیدن)
✅ مثال:
- He took the wrong bus and ended up on the other side of the city.
(او سوار اتوبوس اشتباهی شد و در نهایت سر از طرف دیگر شهر درآورد.)
2. Wrap up (تمام کردن یا خاتمه دادن)
✅ مثال:
- Let’s wrap up the meeting so we can go home.
(بیایید جلسه را تمام کنیم تا بتوانیم به خانه برویم.)
3. Finish off (پایان دادن)
✅ مثال:
- He finished off his speech with a funny joke.
(او سخنرانیاش را با یک شوخی خندهدار تمام کرد.)
استفاده از “Wind Up” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
عبارت “wind up” با معنی هایی که در بالا اشاره شد میتواند هم در Speaking و هم در Writing آزمون آیلتس استفاده شود.
مثال در اسپیکینگ (Speaking – Part 2)
Question: Describe a time when you had to change your plans suddenly.
Answer:
“Last year, I planned a trip to Spain, but due to a flight cancellation, I wound up visiting Italy instead. At first, I was disappointed, but it turned out to be an amazing experience!”
مثال در رایتینگ (Writing Task 2)
Topic: Some people believe that working hard guarantees success. Do you agree?
Sample sentence:
“While hard work is crucial, other factors such as opportunities and luck also play a role. Many talented individuals wind up struggling despite their efforts due to external circumstances.”
نتیجهگیری
معنی wind up را با 20 مثال با هم دیدیم دیدیم. عبارت “wind up” یکی از پرکاربردترین افعال عبارتی (phrasal verbs) در زبان انگلیسی است که معانی متعددی دارد. این عبارت در مکالمات روزمره، نوشتار رسمی و غیررسمی، و حتی آزمونهایی مانند آیلتس بسیار مفید است. با تمرین و استفاده از این ساختار، میتوانید مهارت زبان انگلیسی خود را بهبود دهید.در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.