معنی Hold something back در زبان انگلیسی
عبارت “hold something back” در زبان انگلیسی به معنی “نگه داشتن چیزی، جلوگیری کردن از چیزی، یا پنهان کردن چیزی” است. این عبارت معمولاً در موقعیتهایی استفاده میشود که فردی چیزی را (مثلاً اطلاعات، احساسات، یا اشیاء) عمداً یا غیرعمداً از دیگران مخفی میکند یا از انجام کاری جلوگیری میکند. آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معنی و نحوه استفاده
- نگه داشتن یا جلوگیری کردن:
- مثلاً وقتی کسی نمیخواهد اطلاعاتی را به دیگران بدهد یا از انجام کاری جلوگیری میکند.
- مثال: “She held back her tears during the speech.” (او اشکهایش را در طول سخنرانی نگه داشت.)
- پنهان کردن یا مخفی نگه داشتن:
- مثلاً وقتی کسی احساسات یا اطلاعاتی را از دیگران پنهان میکند.
- مثال: “He held back the truth to protect her feelings.” (او حقیقت را پنهان کرد تا احساساتش را جریحهدار نکند.)
- مهار کردن یا کنترل کردن:
- مثلاً وقتی کسی خودش را از انجام کاری بازمیدارد.
- مثال: “I wanted to yell, but I held myself back.” (میخواستم فریاد بزنم، اما خودم را کنترل کردم.)
20 مثال برای Hold something back با معنی فارسی
- She held back her anger during the meeting.
(او خشمش را در طول جلسه کنترل کرد.) - Don’t hold back your opinions; share them openly.
(نظراتت را نگه ندار؛ آنها را آزادانه بیان کن.) - He held back the details to avoid confusion.
(او جزئیات را مخفی کرد تا از سردرگمی جلوگیری کند.) - The dam held back the floodwaters.
(سد از جاری شدن سیلاب جلوگیری کرد.) - I held back from laughing at his joke.
(خودم را از خندیدن به شوخی او بازداشتم.) - They held back the news until the right moment.
(آنها خبر را تا لحظه مناسب نگه داشتند.) - She held back her tears to appear strong.
(او اشکهایش را نگه داشت تا قوی به نظر برسد.) - The teacher held back the student after class.
(معلم دانشآموز را بعد از کلاس نگه داشت.) - He held back his true feelings to avoid conflict.
(او احساسات واقعیاش را پنهان کرد تا از درگیری جلوگیری کند.) - The police held back the crowd during the protest.
(پلیس جمعیت را در طول اعتراض کنترل کرد.) - Don’t hold back your creativity; let it flow.
(خلاقیتت را نگه ندار؛ بگذار جاری شود.) - She held back her excitement to stay professional.
(او هیجانش را کنترل کرد تا حرفهای باقی بماند.) - He held back from making a hasty decision.
(او از گرفتن تصمیم عجولانه خودداری کرد.) - The company held back the product launch due to issues.
(شرکت به دلیل مشکلات، عرضه محصول را به تعویق انداخت.) - I held back my criticism to avoid hurting her feelings.
(من انتقادم را نگه داشتم تا احساساتش را جریحهدار نکنم.) - The athlete held back his speed in the first lap.
(ورزشکار سرعتش را در دور اول کنترل کرد.) - She held back her laughter during the serious discussion.
(او خندهاش را در طول بحث جدی کنترل کرد.) - He held back his frustration to maintain peace.
(او ناامیدیاش را کنترل کرد تا صلح را حفظ کند.) - The government held back information to prevent panic.
(دولت اطلاعات را مخفی کرد تا از وحشت جلوگیری کند.) - Don’t hold back your potential; aim for greatness.
(پتانسیلت را نگه ندار؛ به دنبال بزرگی باش.)
اصطلاحات مشابه Hold something back با مثال
- Keep something to oneself:
- معنی: چیزی را برای خود نگه داشتن.
- مثال: “He kept his plans to himself.” (او برنامههایش را برای خودش نگه داشت.)
- Restrain oneself:
- معنی: خود را کنترل کردن.
- مثال: “She restrained herself from arguing.” (او خودش را از بحث کردن بازداشت.)
- Withhold information:
- معنی: اطلاعات را نگه داشتن یا پنهان کردن.
- مثال: “The company withheld important details.” (شرکت جزئیات مهم را مخفی کرد.)
- Bottle up emotions:
- معنی: احساسات را سرکوب کردن.
- مثال: “Don’t bottle up your emotions; talk about them.” (احساساتت را سرکوب نکن؛ دربارهشان صحبت کن.)
- Hold in:
- معنی: چیزی را در خود نگه داشتن.
- مثال: “He held in his anger during the meeting.” (او خشمش را در طول جلسه در خود نگه داشت.)
استفاده از “hold something back” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
این عبارت میتواند در بخشهای مختلف آیلتس، به ویژه در اسپیکینگ و رایتینگ، بسیار مفید باشد. در اسپیکینگ، میتوانید از آن برای توصیف احساسات یا رفتارهای خود یا دیگران استفاده کنید. در رایتینگ، این عبارت میتواند در توصیف موقعیتهای اجتماعی، اقتصادی، یا سیاسی به کار رود.
مثال در اسپیکینگ آیلتس:
- سوال: Describe a time when you had to control your emotions.
پاسخ: “There was a time when I had to hold back my frustration during a team project because I didn’t want to create tension among my colleagues.”
مثال در رایتینگ آیلتس (تسک ۲):
- موضوع: Some people believe that governments should withhold certain information from the public. Do you agree or disagree?
پاسخ: “In some cases, governments may need to hold back information to prevent public panic or protect national security. However, this should be done transparently to maintain trust.”
نتیجه گیری
معنی hold something back را با 20 مثال با هم دیدیم. در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.