بررسی عبارت “Break the Ice”: معنی، کاربرد و مثالها
در اینجا معنی Break the Ice (با 20 مثال) را با هم میبینیم. عبارت “break the ice” یکی از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی است که به معنای شروع یک مکالمه یا تعامل اجتماعی به منظور کاهش تنش یا خجالت در یک موقعیت جدید است. این عبارت معمولاً در موقعیتهایی که افراد به تازگی با یکدیگر آشنا میشوند، استفاده میشود. در این مقاله، به بررسی کامل این عبارت، نحوه استفاده از آن، مثالهای کاربردی، اصطلاحات مشابه و همچنین کاربرد آن در آزمونهای زبان مانند IELTS خواهیم پرداخت. دانلود رایگان PDF کتاب 600 واژه مشابه و گیج کننده در زبان انگلیسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معنی و نحوه استفاده از “Break the Ice”
عبارت “break the ice” به معنای شکستن دیوارهای خجالت و تنش در یک موقعیت اجتماعی است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده میشود که افراد با یکدیگر آشنا میشوند و نیاز به ایجاد ارتباط و تعامل دارند. این عبارت میتواند در موقعیتهای مختلفی مانند مهمانیها، جلسات کاری، یا حتی در کلاسهای درس به کار رود.
20 جمله با استفاده از عبارت “break the ice”
1. .He told a joke to break the ice at the meeting
• او یک جوک گفت تا تنش را در جلسه بشکند.
2. .To break the ice, she introduced herself and asked everyone to share their names
• برای شکستن یخ، او خود را معرفی کرد و از همه خواست نامهایشان را بگویند.
3. .Playing games is a great way to break the ice during team-building activities
• بازی کردن یک راه عالی برای شکستن یخ در فعالیتهای تیمسازی است.
4. .I often use icebreakers to help students feel more comfortable in class
• من معمولاً از تکنیکهای شکستن یخ استفاده میکنم تا دانشآموزان در کلاس احساس راحتی بیشتری کنند.
5. .At the party, he started a conversation about the weather to break the ice
• در مهمانی، او درباره آب و هوا صحبت را شروع کرد تا یخ را بشکند.
6. .The workshop began with some fun activities to break the ice among participants
• کارگاه با چند فعالیت سرگرمکننده آغاز شد تا یخ را بین شرکتکنندگان بشکند.
7. .She brought snacks to the meeting to help break the ice
• او تنقلات را به جلسه آورد تا به شکستن یخ کمک کند.
8. .Breaking the ice can sometimes be challenging, especially in large groups
• شکستن یخ گاهی اوقات میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه در گروههای بزرگ.
9. .He suggested a group activity to break the ice before starting the discussion
• او پیشنهاد یک فعالیت گروهی را داد تا قبل از شروع بحث یخ را بشکند.
10. .Using humor is an effective way to break the ice in awkward situations
• استفاده از شوخی یک راه مؤثر برای شکستن یخ در موقعیتهای awkward است.
11. .She felt nervous at first, but a friendly smile helped break the ice
• او در ابتدا احساس عصبی داشت، اما یک لبخند دوستانه به شکستن یخ کمک کرد.
12. .To break the ice, they shared funny stories from their childhood
• برای شکستن یخ، آنها داستانهای خندهدار از دوران کودکیشان را به اشتراک گذاشتند.
13. .The facilitator used a fun quiz to break the ice at the beginning of the session
• تسهیلگر از یک مسابقه سرگرمکننده برای شکستن یخ در ابتدای جلسه استفاده کرد.
14. .Breaking the ice can lead to more meaningful conversations later on
• شکستن یخ میتواند منجر به مکالمات معنادارتر در ادامه شود.
15. .He always knows how to break the ice with new clients during meetings
• او همیشه میداند چگونه با مشتریان جدید در جلسات یخ را بشکند.
16. .They organized a fun team lunch to break the ice among new employees
• آنها یک ناهار گروهی سرگرمکننده ترتیب دادند تا بین کارمندان جدید یخ را بشکنند.
17. .Using interesting facts can be a good way to break the ice in presentations
• استفاده از حقایق جالب میتواند یک راه خوب برای شکستن یخ در ارائهها باشد.
18. .She felt relieved when someone made a comment that helped break the ice
• او وقتی کسی نظری داد که به شکستن یخ کمک کرد، احساس راحتی کرد.
19. .In online meetings, starting with a casual chat can help break the ice
• در جلسات آنلاین، شروع با یک گفتگو غیررسمی میتواند به شکستن یخ کمک کند.
20. .They played an icebreaker game to get everyone talking and laughing
• آنها یک بازی شکستن یخ انجام دادند تا همه صحبت کنند و بخندند.
اصطلاحات مشابه
1. Icebreaker
معنی: فعالیت یا جملهای که برای شروع مکالمه یا تعامل اجتماعی طراحی شده است.
• .Example: The teacher used an icebreaker to help students get to know each other
• معلم از یک تکنیک شکستن یخ استفاده کرد تا دانشآموزان یکدیگر را بشناسند.
2. Warm Up
معنی: ایجاد فضایی دوستانه و راحت قبل از شروع یک فعالیت.
• .Example: The coach had a warm-up session before starting the training
• مربی یک جلسه گرم کردن قبل از شروع تمرین داشت.
3. Get the Ball Rolling
معنی: شروع کردن یک فعالیت یا مکالمه.
• .Example: Let’s get the ball rolling by discussing our agenda for today
• بیایید با بحث درباره دستور کار امروز، کار را شروع کنیم.
کاربرد “Break the Ice” در IELTS Speaking و Writing
Speaking
در بخش Speaking آزمون IELTS، استفاده از عبارت “break the ice” میتواند نشاندهنده تسلط شما بر زبان و توانایی شما در بیان تجربیات اجتماعی باشد. این عبارت میتواند به شما کمک کند تا درباره چالشهایی که با آنها روبرو بودهاید صحبت کنید و نحوه غلبه بر آنها را توضیح دهید.
مثال:
• ?Question: Can you describe a situation where you had to break the ice
• Answer: Yes, during my first day at university, I felt nervous, but I broke the ice by introducing myself and asking my classmates about their hobbies.
• بله، در روز اول دانشگاهام احساس عصبی داشتم، اما با معرفی خودم و پرسیدن درباره علایق همکلاسیهایم یخ را شکستم.
Writing
در بخش Writing آزمون IELTS نیز میتوانید از این عبارت در مقالات خود استفاده کنید تا نشان دهید که نسبت به موضوعاتی مانند تعاملات اجتماعی یا توسعه فردی دیدگاه مثبتی دارید.
مثال:
• .Essay Topic: The role of social interactions in personal development
• Introduction: Social interactions are crucial for personal development, and breaking the ice is an essential step in forming meaningful relationships.
• تعاملات اجتماعی برای توسعه فردی بسیار حیاتی هستند و شکستن یخ یک قدم ضروری در ایجاد روابط معنادار است.
مطالبی برای مطالعه بیشتر
انیمیشن یخ زده Frozen (زبان اصلی)
گرامر جملات شرطی (نوع صفر، اول، دوم و سوم)
رشته های ورزشی المپیک به انگلیسی
آهنگ 305 از Jordan Adetunji (با متن و ترجمه)
نتیجهگیری
در اینجا معنی Break the Ice (با 20 مثال) را با هم دیدیم. عبارت “break the ice” یکی از اصطلاحات مهم و پرکاربرد در زبان انگلیسی است که شناخت آن میتواند به شما کمک کند تا ارتباطات مؤثرتری برقرار کنید و تواناییهای خود را در بیان تجربیات شخصی تقویت کنید. با استفاده از این عبارت و اصطلاحات مشابه آن، میتوانید مهارتهای زبانی خود را تقویت کنید و در مکالمات و نوشتارهای خود تأثیرگذارتر باشید. امیدوارم این مقاله به شما کمک کند تا بهتر با این مفهوم آشنا شوید و آن را در زندگی روزمره خود به کار ببرید.
در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.