معنی To balance out در زبان انگلیسی
عبارت “To Balance Out” به معنی “متوازن کردن”، “تعادل برقرار کردن”، یا “جبران کردن” است. این عبارت زمانی استفاده میشود که بخواهیم بین دو یا چند چیز تعادل ایجاد کنیم یا تأثیرات منفی یک چیز را با چیز دیگری جبران کنیم. این ساختار در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد است و میتواند در موقعیتهای مختلف، از جمله مکالمات روزمره، نوشتار، و حتی آزمونهای بینالمللی مانند آیلتس استفاده شود. آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معنی و نحوه استفاده از “To Balance Out” در زبان انگلیسی
- معنی اصلی:
- ایجاد تعادل بین دو یا چند چیز
- جبران کردن تأثیرات منفی یا مثبت
- نحوه استفاده:
- این عبارت معمولاً به عنوان یک فعل مرکب (Phrasal Verb) استفاده میشود و میتواند هم به صورت transitive (با مفعول) و هم intransitive (بدون مفعول) به کار رود.
- مثال:
- Transitive: “She balanced out her diet by eating more vegetables.”
(او با خوردن سبزیجات بیشتر، رژیم غذایی خود را متوازن کرد.) - Intransitive: “The pros and cons balance out in the end.”
(در نهایت، مزایا و معایب با هم تعادل پیدا میکنند.)
- Transitive: “She balanced out her diet by eating more vegetables.”
20 جمله با “To Balance Out” با معنی فارسی
- You need to balance out your work and personal life.
(شما باید بین کار و زندگی شخصیتان تعادل برقرار کنید.) - Eating healthy can balance out the effects of stress.
(خوردن غذاهای سالم میتواند تأثیرات استرس را جبران کند.) - The team’s strong defense balanced out their weak offense.
(دفاع قوی تیم، ضعف حملهشان را جبران کرد.) - To balance out the budget, we need to cut unnecessary expenses.
(برای متوازن کردن بودجه، باید هزینههای غیرضروری را کاهش دهیم.) - Her cheerful personality balances out her partner’s seriousness.
(شخصیت شاد او، جدیت شریکش را متوازن میکند.) - The sweet flavor of the dessert balanced out the spiciness of the main dish.
(طعم شیرین دسر، تندی غذای اصلی را جبران کرد.) - We planted more trees to balance out the carbon emissions.
(ما درختان بیشتری کاشتیم تا انتشار کربن را جبران کنیم.) - The positive reviews balanced out the negative ones.
(نقدهای مثبت، نقدهای منفی را جبران کردند.) - He exercises regularly to balance out his sedentary job.
(او به طور منظم ورزش میکند تا شغل کمتحرک خود را جبران کند.) - The government increased taxes to balance out the budget deficit.
(دولت مالیاتها را افزایش داد تا کسری بودجه را جبران کند.) - The bright colors in the painting balance out the dark tones.
(رنگهای روشن در نقاشی، تنهای تیره را متوازن میکنند.) - She took a day off to balance out her hectic schedule.
(او یک روز مرخصی گرفت تا برنامه شلوغ خود را متوازن کند.) - The company hired more staff to balance out the workload.
(شرکت کارمندان بیشتری استخدام کرد تا حجم کار را متوازن کند.) - The benefits of the new policy balance out its drawbacks.
(مزایای سیاست جدید، معایب آن را جبران میکند.) - He saved money to balance out his future expenses.
(او پول پسانداز کرد تا هزینههای آیندهاش را جبران کند.) - The calm music balanced out the chaotic atmosphere.
(موسیقی آرام، جو آشفته را متوازن کرد.) - The teacher gave extra homework to balance out the easy test.
(معلم تکالیف بیشتری داد تا آزمون آسان را جبران کند.) - The new law aims to balance out the rights of workers and employers.
(قانون جدید هدفش برقراری تعادل بین حقوق کارگران و کارفرمایان است.) - The team’s victory balanced out their previous losses.
(پیروزی تیم، شکستهای قبلیشان را جبران کرد.) - She donated to charity to balance out her carbon footprint.
(او به خیریه کمک کرد تا ردپای کربن خود را جبران کند.)
اصطلاحات مشابه با معانی نزدیک
- To Offset:
- معنی: جبران کردن، خنثی کردن
- مثال: “The company planted trees to offset its carbon emissions.”
(شرکت درختان کاشت تا انتشار کربن خود را جبران کند.)
- To Counteract:
- معنی: خنثی کردن، مقابله کردن
- مثال: “Exercise can counteract the effects of a poor diet.”
(ورزش میتواند تأثیرات رژیم غذایی نامناسب را خنثی کند.)
- To Compensate:
- معنی: جبران کردن، خسارت را پرداختن
- مثال: “The company compensated its employees for overtime work.”
(شرکت به کارمندانش برای اضافهکاری حقوق پرداخت کرد.)
- To Equalize:
- معنی: برابر کردن، متوازن کردن
- مثال: “The new policy aims to equalize opportunities for all students.”
(سیاست جدید هدفش برابر کردن فرصتها برای همه دانشآموزان است.)
استفاده از “To Balance Out” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
عبارت “To Balance Out” در آزمون آیلتس، به ویژه در بخشهای Speaking و Writing، بسیار کاربردی است. این عبارت به شما کمک میکند تا ایدههای خود را به شکلی منطقی و متوازن بیان کنید.
مثال در Speaking (Part 3):
How can people maintain a healthy work-life balance?
“People can maintain a healthy work-life balance by setting clear boundaries. For example, they should allocate specific hours for work and leisure to ensure that one doesn’t overshadow the other. Additionally, taking regular breaks can help balance out the stress caused by a busy schedule.”
مثال در Writing (Task 2):
Some people believe that governments should focus on economic growth, while others think environmental protection is more important. Discuss both views and give your opinion.
“While economic growth is essential for a country’s development, it should not come at the expense of the environment. Governments must find ways to balance out these two priorities by investing in sustainable technologies and promoting green policies. This approach ensures long-term prosperity without harming the planet.”
نتیجهگیری
عبارت “To Balance Out” یکی از اصطلاحات پرکاربرد در زبان انگلیسی است که در موقعیتهای مختلف، از جمله مکالمات روزمره، نوشتار، و آزمونهای بینالمللی مانند آیلتس کاربرد دارد. با استفاده از این عبارت، میتوانید ایدههای خود را به شکلی متوازن و منطقی بیان کنید. یادگیری این عبارت و اصطلاحات مشابه به شما کمک میکند تا مهارتهای زبانی خود را تقویت کرده و در موقعیتهای مختلف از آنها بهره ببرید. در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.