جستجو

معنی On the Verge of (با 20 مثال)

معنی On the Verge of (با 20 مثال)

کاربرد عبارت “On the Verge of” در زبان انگلیسی عبارت “on the verge of” به معنی نزدیک بودن به وقوع یک رویداد خاص یا تغییر مهم است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می‌شود که فرد یا چیزی در آستانه یک تحول، خطر، یا موفقیت قرار دارد. به عبارت دیگر، این عبارت نشان‌دهنده حالت بحرانی یا […]

معنی Be on the Brink of (با 20 مثال)

معنی Be on the Brink of (با 20 مثال)

معنی عبارت “Be on the Brink of” عبارت “be on the brink of” به معنی نزدیک بودن به وقوع یک رویداد خاص یا تغییر مهم است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می‌شود که فرد یا چیزی در آستانه یک تحول، خطر، یا موفقیت قرار دارد. به عبارت دیگر، این عبارت نشان‌دهنده حالت بحرانی یا حساس […]

معنی Hit Him Where It Hurts Most (با 20 مثال)

معنی Hit Him Where It Hurts Most (با 20 مثال)

معنی و کاربرد اصطلاح Hit Him Where It Hurts Most عبارت “hit him where it hurts most” به معنی هدف قرار دادن نقطه ضعف یا حساسیت کسی است. این عبارت معمولاً در موقعیت‌هایی استفاده می‌شود که فردی به طور عمدی یا غیرعمدی به آسیب‌پذیری‌های شخص دیگری حمله می‌کند. این آسیب‌پذیری می‌تواند عاطفی، مالی یا اجتماعی […]

معنی Take Someone for Granted (با 20 مثال)

معنی Take Someone for Granted (با 20 مثال)

توضیح عبارت “Take Someone for Granted” عبارت “take someone for granted” به معنی نادیده گرفتن یا به سادگی فرض کردن ارزش یا حضور کسی یا چیزی در زندگی‌تان است. وقتی شما کسی را به این شکل می‌گیرید، معمولاً به این معنی است که شما از تلاش‌ها و فداکاری‌های او قدردانی نمی‌کنید و او را به […]

معنی Raise Money (با 20 مثال)

معنی Raise Money (با 20 مثال)

معنی و کاربرد عبارت Raise Money در زبان انگلیسی عبارت raise money در زبان انگلیسی به معنی جمع‌آوری یا تأمین پول برای هدف یا منظور خاصی است. این عبارت می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی مانند امور خیریه، سرمایه‌گذاری، تأمین مالی کسب‌وکار یا حتی رویدادهای شخصی استفاده شود.آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما […]

معنی Get to the bottom of something (با 20 مثال)

معنی Get to the bottom of something (با 20 مثال)

معنی get to the bottom of something در زبان انگلیسی در زبان انگلیسی، عبارت «get to the bottom of something» یک اصطلاح پرکاربرد است که به معنی کشف حقیقت یا علت اصلی یک مسئله یا مشکل به کار می‌رود. این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که شما بخواهید مشکل یا معمایی را به‌طور دقیق بررسی کنید و دلیل واقعی […]

معنی Do a number on someone (با 20 مثال)

معنی Do a number on someone (با 20 مثال)

معنی اصطلاح do a number on someone در زبان انگلیسی معنی Do a number on someone چیست؟ اصطلاح “do a number on someone” در زبان انگلیسی یک عبارت محاوره‌ای است که بسته به زمینه می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد. در حالت کلی، این عبارت به معنای صدمه زدن فیزیکی یا احساسی به کسی یا فریب دادن و آسیب رساندن […]

معنی bring something to a new low (با 20 مثال)

معنی bring something to a new low (با 20 مثال)

معنی و کاربرد عبارت “bring something to a new low” عبارت bring something to a new low به معنی رساندن چیزی به پایین‌ترین سطح یا بدترین وضعیت است. این عبارت معمولاً در موقعیت‌های منفی به کار می‌رود و برای توصیف شرایط یا رفتارهایی که به پایین‌ترین حد ممکن رسیده‌اند، استفاده می‌شود. گاهی برای انتقاد یا […]

معنی Fair Enough (با 20 مثال)

معنی Fair Enough (با 20 مثال)

معنی Fair Enough در زبان انگلیسی معنی Fair Enough چیست؟ عبارت Fair enough یکی از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی محاوره است که برای ابراز موافقت یا پذیرش با حالتی خنثی و غیررسمی به کار می‌رود. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می‌شود که شما با نظر یا پیشنهاد فرد مقابل موافقت می‌کنید، اما هیجان یا […]

معنی Whole New Level (با 20 مثال)

معنی Whole New Level (با 20 مثال)

معنی عبارت “Whole New Level” در زبان انگلیسی عبارت whole new level در زبان انگلیسی به معنی “یک سطح کاملاً جدید” یا “ارتقای قابل توجه و چشمگیر” است. این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم نشان دهیم چیزی به سطحی بالاتر یا پیشرفته‌تر ارتقا یافته است. این سطح جدید می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله فناوری، موفقیت، ورزش، […]

error: Content is protected !!