جستجو

کلمات آیلتس موضوع کار و شغل (Work and Employment)

کلمات آیلتس موضوع کار و شغل (Work and Employment)

کلمات ضروری آیلتس موضوع کار و شغل

IELTS Vocabulary Jobs and Work

کلمات آیلتس موضوع کار و شغل، دهمین موضوع از 20 موضوع رایج در آیلتس گلچین شده توسط ielts2.com می باشد. در ادامه فهرستی از 50 واژه مهم و ضروری برای اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس در موضوع کار و شغل (Work and Employment) به همراه ترجمه فارسی، تلفظ و یک مثال را با هم میبینیم. فهرست 2000 کلمه و عبارت ضروری آیلتس که 20 تاپیک را به صورت کامل در خود جای داده پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.

کلمات آیلتس موضوع کار و شغل (Work and Employment)

1. Job Satisfaction

/ʤɒb ˌsætɪsˈfækʃən/ — رضایت شغلی
Job satisfaction is important for maintaining employee motivation.
رضایت شغلی برای حفظ انگیزه کارکنان اهمیت دارد.

2. Unemployment

/ˌʌnɪmˈplɔɪmənt/ — بیکاری
The unemployment rate has increased during the economic downturn.
نرخ بیکاری در دوران رکود اقتصادی افزایش یافته است.

3. Full-time

/fʊl-taɪm/ — تمام‌وقت
He works full-time as a software developer.
او به‌عنوان یک توسعه‌دهنده نرم‌افزار به‌صورت تمام‌وقت کار می‌کند.

4. Part-time

/pɑːt-taɪm/ — پاره‌وقت
She has a part-time job while attending university.
او در حالی که در دانشگاه حضور دارد، شغلی پاره‌وقت دارد.

5. Freelancer

/ˈfriːˌlɑːnsər/ — فریلنسر
As a freelancer, you have the flexibility to choose your clients.
به‌عنوان یک فریلنسر، شما انعطاف‌پذیری دارید که مشتریان خود را انتخاب کنید.

6. Entrepreneur

/ˌɒntrəprəˈnɜːr/ — کارآفرین
The entrepreneur started her own business after working in the corporate sector.
کارآفرین پس از کار در بخش شرکتی، کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کرد.

7. Promotion

/prəˈməʊʃən/ — ارتقا شغلی
He was given a promotion after years of hard work.
پس از سال‌ها تلاش سخت، او ارتقا شغلی گرفت.

8. Colleague

/ˈkɒliːɡ/ — همکار
My colleagues are very supportive and helpful.
همکاران من بسیار حمایت‌گر و مفید هستند.

9. Work-life Balance

/wɜːrk-laɪf ˈbæləns/ — تعادل کار و زندگی
Maintaining a good work-life balance is essential for mental health.
حفظ تعادل کار و زندگی برای سلامت روان ضروری است.

10. Salary

/ˈsæləri/ — حقوق
His salary increased after he received a promotion.
حقوق او پس از ارتقا شغلی افزایش یافت.

11. Wages

/weɪʤɪz/ — دستمزد
Factory workers earn daily or weekly wages.
کارگران کارخانه دستمزد روزانه یا هفتگی دریافت می‌کنند.

12. Job Security

/ʤɒb sɪˈkjʊərɪti/ — امنیت شغلی
Job security is a major concern for many employees.
امنیت شغلی برای بسیاری از کارکنان یک نگرانی بزرگ است.

13. Resignation

/ˌrɛzɪɡˈneɪʃən/ — استعفا
She handed in her resignation and decided to pursue a new career.
او استعفای خود را ارائه داد و تصمیم گرفت شغل جدیدی را دنبال کند.

14. Workload

/ˈwɜːkloʊd/ — حجم کار
The heavy workload has caused stress among the employees.
حجم کار سنگین باعث ایجاد استرس بین کارکنان شده است.

15. Overtime

/ˈəʊvətaɪm/ — اضافه‌کاری
Employees receive extra pay for working overtime.
کارکنان برای اضافه‌کاری حقوق بیشتری دریافت می‌کنند.

16. Retirement

/rɪˈtaɪəmənt/ — بازنشستگی
He plans to travel after his retirement next year.
او برنامه دارد پس از بازنشستگی در سال آینده سفر کند.

17. Job Interview

/ʤɒb ˈɪntəvjuː/ — مصاحبه شغلی
She was nervous before her job interview, but she did well.
او قبل از مصاحبه شغلی عصبی بود، اما عملکرد خوبی داشت.

18. Career Path

/kəˈrɪə pæθ/ — مسیر شغلی
Choosing the right career path can shape your future.
انتخاب مسیر شغلی درست می‌تواند آینده شما را شکل دهد.

19. Trainee

/treɪˈniː/ — کارآموز
The company hired several trainees for their summer internship program.
شرکت چندین کارآموز را برای برنامه کارآموزی تابستانی خود استخدام کرد.

20. Internship

/ˈɪntɜːnʃɪp/ — کارآموزی
The internship provided her with valuable work experience.
کارآموزی به او تجربه کاری ارزشمندی داد.

21. Job Application

/ʤɒb ˌæplɪˈkeɪʃən/ — درخواست شغل
She submitted her job application online.
او درخواست شغل خود را به صورت آنلاین ارسال کرد.

22. Bonus

/ˈbəʊnəs/ — پاداش
Employees receive a year-end bonus based on performance.
کارکنان بر اساس عملکرد خود پاداش پایان سال دریافت می‌کنند.

23. Employee Benefits

/ɪmˈplɔɪi ˈbɛnɪfɪts/ — مزایای کارکنان
Employee benefits include health insurance and paid leave.
مزایای کارکنان شامل بیمه سلامت و مرخصی با حقوق است.

24. Flexible Hours

/ˈflɛksɪbl ˈaʊərz/ — ساعات کاری انعطاف‌پذیر
The company offers flexible hours to accommodate employees’ needs.
شرکت ساعات کاری انعطاف‌پذیری را برای رفع نیازهای کارکنان ارائه می‌دهد.

25. Workplace

/ˈwɜːrkpleɪs/ — محل کار
A positive workplace environment increases productivity.
محیط کار مثبت بهره‌وری را افزایش می‌دهد.

26. Teamwork

/ˈtiːmwɜːrk/ — کار گروهی
Teamwork is essential for completing complex projects.
کار گروهی برای انجام پروژه‌های پیچیده ضروری است.

27. Self-employed

/sɛlf-ɪmˈplɔɪd/ — خوداشتغال
Many people prefer to be self-employed rather than working for a company.
بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند خوداشتغال باشند تا برای یک شرکت کار کنند.

28. Deadline

/ˈdɛdlaɪn/ — مهلت
The project deadline is next Friday, so we need to work quickly.
مهلت پروژه جمعه آینده است، بنابراین باید سریع کار کنیم.

29. Job Vacancy

/ʤɒb ˈveɪkənsi/ — موقعیت شغلی
There is a job vacancy for a marketing manager at the company.
یک موقعیت شغلی برای مدیر بازاریابی در شرکت وجود دارد.

30. Hiring Process

/ˈhaɪərɪŋ ˈprəʊsɛs/ — فرآیند استخدام
The hiring process includes interviews and background checks.
فرآیند استخدام شامل مصاحبه و بررسی سوابق است.

31. Networking

/ˈnɛtwɜːrkɪŋ/ — شبکه‌سازی
Networking is crucial for building professional relationships.
شبکه‌سازی برای ایجاد روابط حرفه‌ای ضروری است.

32. Mentor

/ˈmɛntɔːr/ — مشاور
Having a mentor can help guide you in your career development.
داشتن یک مشاور می‌تواند به شما در توسعه شغلی کمک کند.

33. Career Development

/kəˈrɪə dɪˈvɛləpmənt/ — توسعه شغلی
The company offers training programs for career development.
شرکت برنامه‌های آموزشی برای توسعه شغلی ارائه می‌دهد.

34. Job Satisfaction

/ʤɒb ˌsætɪsˈfækʃən/ — رضایت شغلی
Job satisfaction is influenced by salary, work environment, and benefits.
رضایت شغلی تحت تأثیر حقوق، محیط کار و مزایا است.

35. Work Ethics

/wɜːrk ˈɛθɪks/ — اخلاق کاری
Strong work ethics are highly valued by employers.
اخلاق کاری قوی توسط کارفرمایان بسیار ارزشمند است.

36. Job Market

/ʤɒb ˈmɑːrkɪt/ — بازار کار
The job market has become increasingly competitive in recent years.
بازار کار در سال‌های اخیر به شدت رقابتی شده است.

37. Professional Development

/prəˈfɛʃənəl dɪˈvɛləpmənt/ — توسعه حرفه‌ای
Attending workshops and conferences contributes to professional development.
شرکت در کارگاه‌ها و کنفرانس‌ها به توسعه حرفه‌ای کمک می‌کند.

38. Burnout

/ˈbɜːrnaʊt/ — فرسودگی شغلی
Long working hours can lead to burnout and reduced productivity.
ساعت‌های کاری طولانی می‌تواند به فرسودگی شغلی و کاهش بهره‌وری منجر شود.

39. Remote Work

/rɪˈmoʊt wɜːrk/ — کار از راه دور
Remote work has become more common due to technological advancements.
کار از راه دور به دلیل پیشرفت‌های فناوری رایج‌تر شده است.

40. Job Description

/ʤɒb dɪˈskrɪpʃən/ — شرح شغل
The job description outlines the responsibilities and qualifications required for the position.
شرح شغل مسئولیت‌ها و صلاحیت‌های لازم برای موقعیت شغلی را توضیح می‌دهد.

41. Apprenticeship

/əˈprɛntɪsʃɪp/ — کارآموزی حرفه‌ای
An apprenticeship allows young people to gain hands-on experience in their chosen field.
کارآموزی حرفه‌ای به جوانان امکان می‌دهد تجربه عملی در رشته انتخابی خود کسب کنند.

42. Performance Review

/pəˈfɔːrməns rɪˈvjuː/ — بررسی عملکرد
The annual performance review helps employees understand their strengths and areas for improvement.
بررسی سالانه عملکرد به کارکنان کمک می‌کند نقاط قوت و حوزه‌های قابل بهبود خود را درک کنند.

43. Networking Event

/ˈnɛtwɜːrkɪŋ ɪˈvɛnt/ — رویداد شبکه‌سازی
Networking events are a great opportunity to meet potential employers and clients.
رویدادهای شبکه‌سازی فرصت خوبی برای ملاقات با کارفرمایان و مشتریان بالقوه هستند.

44. Contractual Agreement

/kənˈtræktʃʊəl əˈɡriːmənt/ — توافق قراردادی
The employee signed a contractual agreement outlining their job responsibilities.
کارمند یک توافق قراردادی امضا کرد که وظایف شغلی او را مشخص می‌کرد.

45. Work Environment

/wɜːrk ɪnˈvaɪərənmənt/ — محیط کار
A positive work environment can boost employee morale and productivity.
یک محیط کار مثبت می‌تواند روحیه و بهره‌وری کارکنان را افزایش دهد.

46. Job Applicant

/ʤɒb ˈæplɪkənt/ — متقاضی شغل
The company received hundreds of applications for the job opening.
شرکت صدها درخواست برای موقعیت شغلی دریافت کرد.

47. Human Resources (HR)

/ˈhjuːmən rɪˈsɔːrsɪz/ — منابع انسانی
The Human Resources department is responsible for recruiting and managing employees.
بخش منابع انسانی مسئولیت استخدام و مدیریت کارکنان را بر عهده دارد.

48. Probation Period

/prəˈbeɪʃən ˈpɪərɪəd/ — دوره آزمایشی
The employee successfully completed the probation period and became a full-time staff member.
کارمند با موفقیت دوره آزمایشی را گذراند و به عضو تمام‌وقت تیم تبدیل شد.

49. Redundancy

/rɪˈdʌndənsi/ — تعدیل نیرو
The company had to make several redundancies due to budget cuts.
شرکت به دلیل کاهش بودجه مجبور به تعدیل چندین نیرو شد.

50. Equal Opportunity

/ˈiːkwəl ˌɒpəˈtjuːnɪti/ — فرصت برابر
The company promotes equal opportunity for all employees regardless of gender or race.
شرکت فرصت‌های برابر را برای همه کارکنان بدون توجه به جنسیت یا نژاد ترویج می‌کند.

کلمات آیلتس موضوع کار و شغل (Work and Employment) به شما کمک می‌کنند تا در بحث‌های کار و شغل در رایتینگ و اسپیکینگ آیلتس تسلط بیشتری داشته باشید و از واژگان آکادمیک تر مرتبط با این حوزه استفاده کنید. وبسایت را بعنوان یک منبع تکمیلی برای لغات این حوزه به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم.

  

  

0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

بهترین زمان برای یادگیری...

فرصت را از دست ندهید و در کلاس‌های آنلاین آیلتس ثبت نام کنید. شروع کلاس‌ها از هفته اول مهر

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر تماس حاصل کنید و اخبار آیلتس 2 را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.