لغات آیلتس موضوع عدالت اجتماعی
IELTS Vocabulary about Social Justice
در اینجا 50 کلمه پرتکرار و ضروری از لغات آیلتس موضوع عدالت اجتماعی (Social Justice) همراه با معنی فارسی، تلفظ و جملههای نمونه ارائه شده است. این مجموعه بخشی از فهرست 2000 کلمه و عبارت ضروری آیلتس شامل 20 موضوع پرتکرار آیلتس می باشد.
گلچین لغات آیلتس برای موضوع عدالت اجتماعی (Social Justice)
1. Social Justice /ˈsəʊʃəl ˈdʒʌstɪs/
معنی: عدالت اجتماعی
جمله: Social justice aims to reduce inequality and provide equal opportunities for all.
ترجمه: عدالت اجتماعی به دنبال کاهش نابرابری و فراهم کردن فرصتهای برابر برای همه است.
2. Equality /ɪˈkwɒlɪti/
معنی: برابری
جمله: Equality is a fundamental principle of social justice.
ترجمه: برابری یکی از اصول اساسی عدالت اجتماعی است.
3. Human Rights /ˈhjuːmən raɪts/
معنی: حقوق بشر
جمله: Protecting human rights is crucial for achieving social justice.
ترجمه: حفاظت از حقوق بشر برای دستیابی به عدالت اجتماعی ضروری است.
4. Discrimination /dɪˌskrɪmɪˈneɪʃən/
معنی: تبعیض
جمله: Discrimination based on race or gender is a violation of social justice.
ترجمه: تبعیض بر اساس نژاد یا جنسیت نقض عدالت اجتماعی است.
5. Marginalization /ˌmɑːrdʒɪnəlaɪˈzeɪʃən/
معنی: حاشیهنشینی
جمله: Marginalization of certain groups undermines efforts towards social justice.
ترجمه: حاشیهنشینی گروههای خاص تلاشها برای عدالت اجتماعی را تضعیف میکند.
6. Equity /ˈɛkwɪti/
معنی: انصاف
جمله: Equity ensures that resources are distributed based on individual needs.
ترجمه: انصاف تضمین میکند که منابع بر اساس نیازهای فردی توزیع شوند.
7. Inclusivity /ɪnˈkluːsɪvɪti/
معنی: فراگیری
جمله: Inclusivity is essential for creating a fair and just society.
ترجمه: فراگیری برای ایجاد یک جامعه عادلانه و منصفانه ضروری است.
8. Privilege /ˈprɪvɪlɪdʒ/
معنی: امتیاز
جمله: Social justice seeks to address the imbalance of privilege in society.
ترجمه: عدالت اجتماعی به دنبال رفع نابرابری امتیازات در جامعه است.
9. Systemic Inequality /sɪsˈtɛmɪk ɪnɪˈkwɒlɪti/
معنی: نابرابری سیستمی
جمله: Systemic inequality affects access to education and healthcare.
ترجمه: نابرابری سیستمی بر دسترسی به آموزش و مراقبتهای بهداشتی تأثیر میگذارد.
10. Empowerment /ɪmˈpaʊərmənt/
معنی: توانمندسازی
جمله: Empowerment of marginalized groups is key to achieving social justice.
ترجمه: توانمندسازی گروههای حاشیهنشین کلید دستیابی به عدالت اجتماعی است.
11. Advocacy /ˈædvəkəsi/
معنی: حمایت
جمله: Advocacy for social justice can help bring about legal and social reforms.
ترجمه: حمایت از عدالت اجتماعی میتواند به ایجاد اصلاحات قانونی و اجتماعی کمک کند.
12. Social Mobility /ˈsəʊʃəl məʊˈbɪlɪti/
معنی: تحرک اجتماعی
جمله: Education is one of the most effective tools for improving social mobility.
ترجمه: آموزش یکی از مؤثرترین ابزارها برای بهبود تحرک اجتماعی است.
13. Economic Justice /ˌiːkəˈnɒmɪk ˈdʒʌstɪs/
معنی: عدالت اقتصادی
جمله: Economic justice aims to reduce wealth disparities between different social classes.
ترجمه: عدالت اقتصادی به دنبال کاهش اختلافات ثروت بین طبقات مختلف اجتماعی است.
14. Social Inequality /ˈsəʊʃəl ɪnɪˈkwɒlɪti/
معنی: نابرابری اجتماعی
جمله: Addressing social inequality is central to the concept of social justice.
ترجمه: مقابله با نابرابری اجتماعی در قلب مفهوم عدالت اجتماعی قرار دارد.
15. Disenfranchisement /ˌdɪsɪnˈfrænʧɪzmənt/
معنی: محرومیت از حق رای
جمله: Disenfranchisement of certain groups undermines democratic values.
ترجمه: محرومیت از حق رای گروههای خاص، ارزشهای دموکراتیک را تضعیف میکند.
16. Gender Equality /ˈdʒɛndər ɪˈkwɒlɪti/
معنی: برابری جنسیتی
جمله: Achieving gender equality is an important aspect of social justice.
ترجمه: دستیابی به برابری جنسیتی بخش مهمی از عدالت اجتماعی است.
17. Racial Justice /ˈreɪʃəl ˈdʒʌstɪs/
معنی: عدالت نژادی
جمله: Racial justice involves ending discrimination and promoting equality for all races.
ترجمه: عدالت نژادی شامل پایان دادن به تبعیض و ترویج برابری برای همه نژادها است.
18. Civil Rights /ˈsɪvəl raɪts/
معنی: حقوق مدنی
جمله: Civil rights movements have historically fought for social justice and equality.
ترجمه: جنبشهای حقوق مدنی در طول تاریخ برای عدالت اجتماعی و برابری مبارزه کردهاند.
19. Poverty /ˈpɒvɚti/
معنی: فقر
جمله: Social justice aims to alleviate poverty through fair distribution of resources.
ترجمه: عدالت اجتماعی به دنبال کاهش فقر از طریق توزیع عادلانه منابع است.
20. Labor Rights /ˈleɪbər raɪts/
معنی: حقوق کارگران
جمله: Labor rights are a crucial aspect of social justice, ensuring fair wages and safe working conditions.
ترجمه: حقوق کارگران یک جنبه مهم از عدالت اجتماعی است که دستمزد منصفانه و شرایط کاری ایمن را تضمین میکند.
21. Environmental Justice /ɪnˌvaɪrənˈmɛntəl ˈdʒʌstɪs/
معنی: عدالت زیستمحیطی
جمله: Environmental justice advocates for equal protection from environmental hazards.
ترجمه: عدالت زیستمحیطی به دنبال حفاظت برابر از خطرات محیط زیستی است.
22. Fair Trade /fɛər treɪd/
معنی: تجارت منصفانه
جمله: Fair trade supports social justice by ensuring that producers receive fair compensation for their work.
ترجمه: تجارت منصفانه از عدالت اجتماعی حمایت میکند و تضمین میکند که تولیدکنندگان دستمزد منصفانهای برای کار خود دریافت میکنند.
23. Redistribution /ˌriːdɪstrɪˈbjuːʃən/
معنی: بازتوزیع
جمله: Redistribution of wealth is often proposed as a solution to social inequality.
ترجمه: بازتوزیع ثروت اغلب به عنوان راهحلی برای نابرابری اجتماعی مطرح میشود.
24. Social Welfare /ˈsəʊʃəl ˈwɛlfɛər/
معنی: رفاه اجتماعی
جمله: Social welfare programs aim to provide support for those in need.
ترجمه: برنامههای رفاه اجتماعی به دنبال ارائه حمایت به نیازمندان هستند.
25. Universal Basic Income /ˌjuːnɪˈvɜːsəl ˈbeɪsɪk ˈɪnkʌm/
معنی: درآمد پایه همگانی
جمله: Universal basic income is considered a way to reduce poverty and promote social justice.
ترجمه: درآمد پایه همگانی به عنوان روشی برای کاهش فقر و ترویج عدالت اجتماعی مطرح میشود.
26. Equal Opportunity /ˈiːkwəl ˌɒpərˈtunɪti/
معنی: فرصت برابر
جمله: Equal opportunity in education is a key factor in achieving social justice.
ترجمه: فرصت برابر در آموزش یک عامل کلیدی برای دستیابی به عدالت اجتماعی است.
27. Civil Disobedience /ˈsɪvəl dɪsəˈbiːdiəns/
معنی: نافرمانی مدنی
جمله: Civil disobedience has historically been used as a method to demand social justice.
ترجمه: نافرمانی مدنی بهطور تاریخی به عنوان روشی برای مطالبه عدالت اجتماعی استفاده شده است.
28. Anti-Racism /ˌæntiˈreɪsɪzəm/
معنی: ضد نژادپرستی
جمله: Anti-racism efforts are crucial for achieving social justice and equality.
ترجمه: تلاشهای ضد نژادپرستی برای دستیابی به عدالت اجتماعی و برابری ضروری است.
29. Housing Rights /ˈhaʊzɪŋ raɪts/
معنی: حقوق مسکن
جمله: Access to affordable housing is a critical component of social justice.
ترجمه: دسترسی به مسکن ارزانقیمت یک بخش مهم از عدالت اجتماعی است.
30. Social Reform /ˈsəʊʃəl rɪˈfɔːrm/
معنی: اصلاحات اجتماعی
جمله: Social reform movements have played a significant role in advancing social justice.
ترجمه: جنبشهای اصلاحات اجتماعی نقش مهمی در پیشبرد عدالت اجتماعی داشتهاند.
31. Wage Gap /weɪdʒ ɡæp/
معنی: شکاف دستمزد
جمله: Closing the wage gap between genders is a goal of social justice advocates.
ترجمه: کاهش شکاف دستمزد بین جنسیتها یکی از اهداف مدافعان عدالت اجتماعی است.
32. Health Disparities /hɛlθ dɪˈspærɪtiz/
معنی: تفاوتهای بهداشتی
جمله: Social justice includes addressing health disparities across different communities.
ترجمه: عدالت اجتماعی شامل مقابله با تفاوتهای بهداشتی در جوامع مختلف است.
33. Social Equity /ˈsəʊʃəl ˈɛkwɪti/
معنی: عدالت اجتماعی
جمله: Social equity ensures that all people have access to the same opportunities, regardless of their background.
ترجمه: عدالت اجتماعی تضمین میکند که همه افراد، صرف نظر از پیشینهشان، به فرصتهای یکسان دسترسی داشته باشند.
34. Reparations /ˌrɛpəˈreɪʃənz/
معنی: غرامت
جمله: Reparations have been proposed as a way to address historical injustices.
ترجمه: غرامتها به عنوان روشی برای مقابله با بیعدالتیهای تاریخی پیشنهاد شدهاند.
35. Feminism /ˈfɛmɪnɪzəm/
معنی: فمینیسم
جمله: Feminism advocates for gender equality and social justice.
ترجمه: فمینیسم از برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی حمایت میکند.
36. Social Exclusion /ˈsəʊʃəl ɪkˈskluːʒən/
معنی: طرد اجتماعی
جمله: Social exclusion of marginalized communities is a violation of social justice.
ترجمه: طرد اجتماعی جوامع حاشیهنشین، نقض عدالت اجتماعی است.
37. Racism /ˈreɪsɪzəm/
معنی: نژادپرستی
جمله: Racism is one of the greatest barriers to social justice.
ترجمه: نژادپرستی یکی از بزرگترین موانع عدالت اجتماعی است.
38. Living Wage /ˈlɪvɪŋ weɪdʒ/
معنی: دستمزد کافی برای زندگی
جمله: Advocates of social justice argue for a living wage for all workers.
ترجمه: مدافعان عدالت اجتماعی خواستار دستمزدی کافی برای همه کارگران هستند.
39. Class Inequality /klɑːs ɪnɪˈkwɒlɪti/
معنی: نابرابری طبقاتی
جمله: Class inequality often perpetuates cycles of poverty.
ترجمه: نابرابری طبقاتی اغلب چرخههای فقر را تداوم میبخشد.
40. Intersectionality /ɪntərˌsɛkʃəˈnælɪti/
معنی: تقاطعگرایی
جمله: Intersectionality examines how various forms of discrimination overlap and affect individuals.
ترجمه: تقاطعگرایی بررسی میکند که چگونه انواع مختلف تبعیض با هم همپوشانی دارند و بر افراد تأثیر میگذارند.
41. Social Advocacy /ˈsəʊʃəl ˈædvəkəsi/
معنی: حمایت اجتماعی
جمله: Social advocacy campaigns raise awareness about issues of justice and equality.
ترجمه: کمپینهای حمایت اجتماعی آگاهی در مورد مسائل عدالت و برابری را افزایش میدهند.
42. Institutional Racism /ˌɪnstɪˈtjuːʃənəl ˈreɪsɪzəm/
معنی: نژادپرستی سازمانی
جمله: Institutional racism refers to policies and practices that disadvantage certain racial groups.
ترجمه: نژادپرستی سازمانی به سیاستها و شیوههایی اشاره دارد که برخی گروههای نژادی را در موضع ضعف قرار میدهد.
43. Access to Education /ˈæksɛs tuː ˌɛdjuˈkeɪʃən/
معنی: دسترسی به آموزش
جمله: Ensuring equal access to education is a priority in achieving social justice.
ترجمه: تضمین دسترسی برابر به آموزش، یک اولویت در دستیابی به عدالت اجتماعی است.
44. Voting Rights /ˈvəʊtɪŋ raɪts/
معنی: حقوق رای
جمله: Social justice movements have historically fought for expanded voting rights.
ترجمه: جنبشهای عدالت اجتماعی در طول تاریخ برای گسترش حقوق رای مبارزه کردهاند.
45. Anti-Poverty Programs /ˌæntiˈpɒvɚti ˈprəʊɡræmz/
معنی: برنامههای ضد فقر
جمله: Anti-poverty programs are designed to lift individuals out of poverty and promote social justice.
ترجمه: برنامههای ضد فقر به منظور بیرون آوردن افراد از فقر و ترویج عدالت اجتماعی طراحی شدهاند.
46. Fair Housing /fɛər ˈhaʊzɪŋ/
معنی: مسکن منصفانه
جمله: Fair housing laws aim to eliminate discrimination in the housing market.
ترجمه: قوانین مسکن منصفانه به دنبال حذف تبعیض در بازار مسکن هستند.
47. Labor Unions /ˈleɪbər ˈjuːnjənz/
معنی: اتحادیههای کارگری
جمله: Labor unions have played a crucial role in fighting for workers’ rights and social justice.
ترجمه: اتحادیههای کارگری نقش مهمی در مبارزه برای حقوق کارگران و عدالت اجتماعی ایفا کردهاند.
48. Gender Pay Gap /ˈdʒɛndər peɪ ɡæp/
معنی: شکاف حقوق جنسیتی
جمله: Closing the gender pay gap is essential for achieving economic justice.
ترجمه: کاهش شکاف حقوق جنسیتی برای دستیابی به عدالت اقتصادی ضروری است.
49. Worker Exploitation /ˈwɜːrkər ɛksplɔɪˈteɪʃən/
معنی: استثمار کارگران
جمله: Social justice advocates fight against worker exploitation in low-wage industries.
ترجمه: مدافعان عدالت اجتماعی با استثمار کارگران در صنایع کمدرآمد مبارزه میکنند.
50. Wealth Distribution /wɛlθ dɪstrɪˈbjuːʃən/
معنی: توزیع ثروت
جمله: Equitable wealth distribution is a key goal of social justice.
ترجمه: توزیع عادلانه ثروت یک هدف کلیدی عدالت اجتماعی است.
مهم ترین لغات آیلتس موضوع عدالت اجتماعی (Social Justice) را با هم دیدیم. این مجموعه به شما کمک میکنند تا موضوع عدالت اجتماعی را بهتر درک کرده و در موقعیتهای مختلف از آنها استفاده کنید. این توانایی به خصوص در آزمون آیلتس برای شما بسیار کارآمد خواهد بود چون توانایی بیشتری برای ارایه یک تصویر بهتر از گفته ها را ممکن خواهد ساخت.
این پست آموزشی در خصوص بحث عدالت اجتماعی کلیدواژه های بیشتری در دسترس شما عزیزان قرار میدهد. در پایان کانال تلگرام آموزش لغات آیلتس ما ارایه کننده بهترین مطالب در این زمینه به شما خواهد بود.