معنی، کاربرد و مثالهای اصطلاح “Cut Corners” در زبان انگلیسی
عبارت “Cut Corners” به معنی انجام کاری با کمترین تلاش یا هزینه ممکن، معمولاً با حذف مراحل مهم و ضروری برای صرفهجویی در زمان یا پول است. این اصطلاح اغلب بار منفی دارد و نشاندهندهی کاهش کیفیت یا تخطی از استانداردهاست. بهصورت تحتاللفظی، این اصطلاح یعنی «گوشهها را بریدن». فرض کنید به جای اینکه در یک مسیر زاویهدار حرکت کنید، مستقیماً از وسط میروید تا سریعتر به مقصد برسید. در واقع بخشی از مسیر را حذف میکنید — ولی احتمالاً از چیزی مهم غافل میشوید.
آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
کاربرد در زبان انگلیسی
عبارت “Cut Corners” معمولاً در شرایطی به کار میرود که فرد یا سازمانی برای رسیدن سریعتر به نتیجه یا صرفهجویی در هزینه، کیفیت کار را فدای سرعت یا هزینه میکند.
ساختار گرامری
عبارت “Cut Corners” اغلب به صورت فعلی استفاده میشود.
زمانهای مختلف آن:
حال ساده: He often cuts corners.
گذشته: They cut corners on the project.
حال کامل: She has cut corners again.
۲۰ مثال برای Cut Corners با معنی فارسی
They cut corners when building the house, and now it has serious structural issues.
آنها هنگام ساخت خانه از سر و ته کار زدند، و حالا خانه مشکلات ساختاری جدی دارد.Don’t cut corners when it comes to safety.
در مورد ایمنی از shortcuts استفاده نکن.The company cut corners to save money, but it cost them in the long run.
شرکت برای صرفهجویی در هزینه، از کیفیت زد و در بلندمدت ضرر کرد.He always cuts corners, and that’s why his work lacks quality.
او همیشه کار را سرسری انجام میدهد و به همین خاطر کیفیت کارش پایین است.You can’t afford to cut corners on this project — it’s too important.
در این پروژه نمیتوانی از کیفیت بزنی — خیلی مهمه.Cutting corners may save time now, but it’ll create more problems later.
شاید الان در زمان صرفهجویی شود، ولی بعداً مشکلات بیشتری ایجاد میشود.They were fined for cutting corners during the construction.
به خاطر عدم رعایت استانداردها در ساختوساز جریمه شدند.She cut corners on her diet plan and didn’t get the results she wanted.
او در رژیمش کوتاهی کرد و به نتیجهی دلخواهش نرسید.I know it’s tempting to cut corners, but we have to do it right.
میدانم وسوسهبرانگیز است که سرسری انجام بدهیم، ولی باید درست انجامش بدیم.Cutting corners on education is a huge mistake.
صرفهجویی در آموزش اشتباه بزرگی است.The mechanic cut corners, and now the car isn’t safe to drive.
مکانیک از کیفیت کار زد و حالا ماشین امن نیست.If we cut corners here, we might fail the inspection.
اگر اینجا از کیفیت بزنیم، ممکنه در بازرسی رد بشیم.Stop cutting corners — quality matters.
بس کن دیگه سرسری انجام نده — کیفیت مهمه.Cutting corners is not the same as working efficiently.
از کیفیت زدن با کار کردن مؤثر فرق داره.The airline was accused of cutting corners on maintenance.
به شرکت هواپیمایی اتهام زده شد که در تعمیر و نگهداری کوتاهی کرده.They cut corners by using cheap materials.
با استفاده از مواد ارزان کیفیت رو فدا کردند.We lost the client because we cut corners.
مشتری رو از دست دادیم چون سرسری کار کردیم.Cutting corners can damage your reputation.
کوتاهی در کار میتونه به شهرتت آسیب بزنه.Let’s not cut corners this time.
این بار بیایید درست و اصولی انجامش بدیم.He’s known for cutting corners to meet deadlines.
او به خاطر سرسری کار کردن برای رسیدن به ددلاینها معروفه.
اصطلاحات مشابه با “Cut Corners”
در زبان انگلیسی، اصطلاحات دیگری هم وجود دارند که معنای نزدیکی با cut corners دارند:
Take shortcuts
معنی: از راه میانبر رفتن برای سریعتر رسیدن
مثال: He took a shortcut and missed the important steps.
ترجمه: او راه میانبر رفت و مراحل مهم را از قلم انداخت.
Skimp on something
معنی: کم گذاشتن در چیزی، صرفهجویی افراطی
مثال: Don’t skimp on safety equipment.
ترجمه: روی تجهیزات ایمنی صرفهجویی نکن.
Do a rush job
معنی: کاری را با عجله و بیدقت انجام دادن
مثال: He did a rush job and it shows.
ترجمه: کار را عجولانه انجام داد و این مشخص است.
Slap something together
معنی: چیزی را خیلی سریع و بیدقت درست کردن
مثال: They slapped the presentation together the night before.
ترجمه: ارائه را شب قبل با عجله درست کردند.
استفاده از “Cut Corners” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
اسپیکینگ آیلتس
استفاده از idioms مانند cut corners در اسپیکینگ آیلتس (به ویژه Part 2 و 3) میتواند نمرهی شما را در Lexical Resource بالا ببرد، البته اگر بهدرستی و طبیعی استفاده شود.
نمونه پاسخ در اسپیکینگ:
“In my previous job, some colleagues used to cut corners to finish their tasks faster. I didn’t like that approach because it affected the team’s performance in the long run.”
رایتینگ آیلتس
در رایتینگ، به ویژه در Task 2 که موضوعات تحلیلی مطرح میشود، استفاده از این اصطلاح میتواند سطح زبان را بالا ببرد — اما نباید بیش از حد غیررسمی باشد.
مثال در رایتینگ:
“Governments should never cut corners when it comes to public health and safety. Such actions may save money in the short term but lead to catastrophic outcomes eventually.”
مطالبی برای مطالعه بیشتر
معنی عبارت Cut Out to Be Something
معنی To cut a long story short
نتیجهگیری
در اینجا معنی cut corners (با 20 مثال) را با هم دیدم. اصطلاح “cut corners” یکی از پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی است که هم در مکالمات روزمره و هم در متون رسمیتر به کار میرود. این عبارت معمولاً جنبهی منفی دارد و نشاندهندهی کیفیت پایین یا عدم رعایت استانداردهاست. با درک صحیح این اصطلاح و استفادهی طبیعی از آن، میتوانید دایره واژگان خود را غنیتر کرده و در آزمونهایی مانند آیلتس، نمره بهتری کسب کنید.
در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.