جستجو

داستان کوتاه انگلیسی درباره خواب های عجیب (با ترجمه فارسی)

مشکل عدم خواب کافی (Problem Solution Essay) خواب عجیب

داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط درباره خواب های عجیب

در اینجا یک داستان کوتاه انگلیسی درباره موضوع “خواب های عجیب” در 1000 کلمه و سطح متوسط یا intermediate را با هم میبینیم. ترجمه فارسی هر پاراگراف زیر آن نوشته شده و در ادامه مهم ترین لغات آکادمیک این لکچر به صورت جداگانه معنی شده و مثال های تکمیلی برای آن نوشته شده است. مجموعه کامل داستان های کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی درباره موضوعات مختلف و سطح های مختلف را در همین وبسایت دنبال بفرمایید. دانلود رایگان 1000 داستان کوتاه انگلیسی سطح مقدماتی تا پیشرفته پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.

داستان انگلیسی 6 پاراگرافی درباره “خواب های عجیب” با ترجمه فارسی

Strange Dreams – A Mysterious Journey

Paragraph 1

James had always been fascinated by dreams. One night, he had a mysterious dream that felt more real than anything before. He found himself standing in a huge ancient library, filled with books that seemed to glow. A whispering voice told him, “These books hold the secrets of time.” As he reached for a book, the room transformed into a starry sky, and he began to float.

جیمز همیشه به خواب‌ها علاقه‌مند بود. یک شب، او یک خواب مرموز دید که واقعی‌تر از هر چیز دیگری به نظر می‌رسید. او خود را در یک کتابخانه کهن و بزرگ یافت که پر از کتاب‌هایی بود که به نظر می‌رسید نور می‌تابند. صدایی نجواکنان به او گفت: “این کتاب‌ها اسرار زمان را در خود دارند.” وقتی دستش را به سمت یکی از کتاب‌ها دراز کرد، اتاق به یک آسمان پرستاره تبدیل شد و او شروع به شناور شدن کرد.


Paragraph 2

James felt weightless as he drifted through the stars. He could see planets, galaxies, and even strange creatures moving in space. Suddenly, a bright doorway appeared in front of him. He hesitated but then stepped through it. To his surprise, he was now in a vast desert, standing next to a giant clock buried in the sand. The hands of the clock moved backward, ticking loudly.

جیمز احساس بی‌وزنی می‌کرد، در حالی که در میان ستارگان شناور بود. او می‌توانست سیارات، کهکشان‌ها و حتی موجودات عجیبی را که در فضا حرکت می‌کردند، ببیند. ناگهان، یک درخشش دروازه‌ای در مقابل او ظاهر شد. او لحظه‌ای تردید کرد اما سپس از آن عبور کرد. به حیرتش، حالا در یک بیابان وسیع ایستاده بود، در کنار یک ساعت عظیم که در شن‌ها دفن شده بود. عقربه‌های ساعت به عقب حرکت می‌کردند و صدای تیک تاک بلندی داشتند.


Paragraph 3

As James looked around, he noticed a young girl sitting on a rock, drawing symbols in the sand. She introduced herself as Lila and said she was a guardian of dreams. “You are in the land of forgotten memories,” she explained. “This place holds the lost knowledge of humanity.” She pointed at the clock and told James that he had the power to control time in this world.

وقتی جیمز اطراف را نگاه کرد، متوجه شد که دختری جوان روی یک سنگ نشسته و در شن‌ها نمادهایی می‌کشد. او خود را لیلا معرفی کرد و گفت که یک نگهبان رویاها است. “تو در سرزمین خاطرات فراموش‌شده هستی،” او توضیح داد. “این مکان دانش گمشده بشریت را در خود نگه می‌دارد.” او به ساعت اشاره کرد و به جیمز گفت که او در این دنیا قدرت کنترل زمان را دارد.


Paragraph 4

James hesitated, but then he touched the clock. Suddenly, he saw visions of people from different time periods—ancient kings, lost civilizations, and futuristic cities. The scenes changed rapidly, making him feel dizzy. Lila warned him, “Time is fragile. If you change too much, you may never wake up.” James felt a deep responsibility to understand the purpose of his dream.

جیمز مردد بود، اما سپس ساعت را لمس کرد. ناگهان، او تصاویری از انسان‌هایی از دوره‌های مختلف زمانی دید—پادشاهان باستانی، تمدن‌های گمشده و شهرهای آینده. این صحنه‌ها به سرعت تغییر می‌کردند و باعث می‌شدند او احساس سرگیجه کند. لیلا به او هشدار داد: “زمان شکننده است. اگر بیش از حد تغییر کنی، ممکن است هرگز بیدار نشوی.” جیمز احساس مسئولیت عمیقی برای درک هدف رویای خود داشت.


Paragraph 5

James decided to use his new power wisely. He focused on a moment where he saw a book with golden pages. As he touched it, everything around him started to collapse. The sandstorm grew stronger, and Lila shouted, “Wake up before it’s too late!” With all his strength, James closed his eyes and wished to return.

جیمز تصمیم گرفت که از قدرت جدید خود با دقت استفاده کند. او بر لحظه‌ای تمرکز کرد که در آن کتابی با صفحات طلایی دید. وقتی آن را لمس کرد، همه چیز اطرافش شروع به فروپاشی کرد. طوفان شن شدیدتر شد و لیلا فریاد زد: “قبل از اینکه دیر شود، بیدار شو!” جیمز با تمام توانش چشمانش را بست و آرزو کرد که بازگردد.


Paragraph 6

James woke up in his bed, his heart racing. The room was quiet, but he still felt the sand on his hands. Was it just a dream, or had he really traveled somewhere beyond reality? As he looked at his bedside table, he saw a golden bookmark with strange symbols—just like the ones Lila had drawn in the sand.

جیمز در تختش از خواب بیدار شد، در حالی که قلبش به شدت می‌تپید. اتاق ساکت بود، اما هنوز هم شن‌ها را روی دستانش حس می‌کرد. آیا این فقط یک خواب بود، یا واقعاً به جایی فراتر از واقعیت سفر کرده بود؟ وقتی به میز کنار تختش نگاه کرد، یک نشانگر طلایی با نمادهای عجیب دید—دقیقاً شبیه آن‌هایی که لیلا در شن‌ها کشیده بود.

10 لغت آکادمیک از داستان کوتاه بالا به همراه جمله سازی و ترجمه فارسی

Academic Vocabulary & Example Sentences

  1. Mysterious – The scientist discovered a mysterious artifact in the cave.
    (.مرموز – دانشمند یک شیء مرموز را در غار کشف کرد)

  2. Ancient – The ancient temple had carvings that told stories of the past.
    (.کهن – معبد کهن دارای کنده‌کاری‌هایی بود که داستان‌های گذشته را روایت می‌کرد)

  3. Transformed – The caterpillar transformed into a butterfly.
    (.تبدیل – کرم ابریشم به یک پروانه تبدیل شد)

  4. Galaxies – Scientists study galaxies to understand the universe.
    (.کهکشان‌ها – دانشمندان کهکشان‌ها را مطالعه می‌کنند تا جهان را درک کنند)

  5. Creatures – The ocean is full of unknown creatures.
    (.موجودات – اقیانوس پر از موجودات ناشناخته است)

  6. Desert – The desert is a harsh environment with little water.
    (.بیابانبیابان محیطی خشن با آب کم است)

  7. Guardian – The guardian protected the ancient treasure.
    (.نگهباننگهبان از گنجینه باستانی محافظت می‌کرد)

  8. KnowledgeKnowledge is the key to success.
    (.دانشدانش کلید موفقیت است)

  9. Visions – He had visions of the future in his dreams.
    (.تصاویر – او در خواب تصاویری از آینده دید)

  10. Responsibility – Parents have a responsibility to care for their children.
    (.مسئولیت – والدین مسئولیت مراقبت از فرزندان خود را دارند)

مطالبی برای مطالعه بیشتر

داستان کوتاه انگلیسی درباره خواب (با ترجمه فارسی)

مشکل عدم خواب کافی (Problem Solution Essay)

داستان کوتاه با موضوع خانه (با ترجمه فارسی)

لکچر انگلیسی درباره خواب (با ترجمه فارسی)

بهترین سریال‌ های تاریخ جهان

نتیجه گیری

داستان انگلیسی درباره موضوع “خواب های عجیب” را با تحلیل لغات منتخب آن با هم دیدیم. در بخش داستان کوتاه وب سایت بریتیش کانسیل میتوانید صد ها داستان کوتاه انگلیسی درباره تاپیک های مختلف در سطوح مختلف را به صورت رایگان مطالعه بفرمایید. همچنین برای دانلود رایگان کتاب در تلگرام کانال تلگرامی ما را دنبال بفرمایید.

  

  

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

3 تا 6 ماه آمورش و پشتیبانی! با 24 تصحیح رایتینگ و برنامه  ریزی شخصی! فرصت فوق العاده برای شرکت در کلاس‌های آنلاین آیلتس فروردین 1404

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر مستقیما با مشاور دوره در تماس باشید

مشاوره رایگان: 09124873462

شرایط و نمره هدف را مستقیما به مشاور بفرمایید

کامل ترین مجموعه فایل آموزش زبان انگلیسی و آیلتس در تلگرام

(بیش از 10 هزار فایل)

با کلیک روی لینک زیر همراه شوید

t.me/ielts2Download