معنی عبارت “Make a Fuss” در زبان انگلیسی
اصطلاح “make a fuss” به معنی ایجاد هیاهو، سر و صدا یا جنجال در مورد چیزی است. این اصطلاح معمولاً زمانی استفاده میشود که شخصی به دلیل یک موضوع ناچیز یا بیاهمیت، بیش از حد واکنش نشان میدهد یا توجه زیادی به آن میکند. در واقع، این عبارت به تشدید احساسات یا نگرانیهای غیرضروری اشاره دارد. آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
نحوه استفاده
عبارت “make a fuss” میتواند در موقعیتهای مختلف به کار برده شود. برای مثال، میتوان درباره کسی گفت که “او در مورد تهیه غذای مناسب برای مهمانی خیلی جنجال به پا کرد”، که در اینجا به این معناست که آن شخص بهطرز غیرضروری نگران و مشغول است.
20 مثال کاربردی برای Make a fuss با معنی فارسی
در اینجا 20 جمله با عبارت “make a fuss” و ترجمههای فارسی آن آورده شده است:
- She always makes a fuss about her birthday.
او همیشه درباره تولدش جنجال به پا میکند. - Don’t make a fuss; it’s just a small mistake.
جنجال نکن؛ این فقط یک اشتباه کوچک است. - He made a fuss over the spilled milk.
او درباره شیر ریخته شده جنجال به پا کرد. - Why are you making a fuss about the movie?
چرا درباره این فیلم جنجال میکنی؟ - They made a fuss when the concert was canceled.
آنها وقتی کنسرت لغو شد جنجال به پا کردند. - There’s no need to make a fuss about the meeting schedule.
نیازی به جنجال درباره زمانبندی جلسه نیست. - I wish she wouldn’t make such a fuss over her job.
کاش او اینقدر درباره شغلش جنجال نمیکرد. - My parents always made a fuss during family gatherings.
والدینم همیشه در گردهماییهای خانوادگی جنجال به پا میکردند. - He just made a fuss to get attention.
او فقط برای جلب توجه جنجال به پا کرد. - Making a fuss over trivial matters is unnecessary.
جنجال کردن درباره مسائل بیاهمیت غیرضروری است. - Stop making a fuss, and let’s enjoy the party.
جنجال نکن و بیایید از مهمانی لذت ببریم. - She made a fuss when her favorite dish wasn’t served.
او وقتی غذای مورد علاقهاش سرو نشد جنجال به پا کرد. - The children made a fuss when it was time to go home.
بچهها وقتی وقت رفتن به خانه بود جنجال به پا کردند. - He tends to make a fuss about his health.
او معمولاً درباره سلامتیش جنجال میکند. - Don’t make a fuss; it’s just a job interview.
جنجال نکن؛ این فقط یک مصاحبه شغلی است. - Making a fuss won’t solve the problem.
جنجال کردن مشکلی را حل نخواهد کرد. - She always makes a fuss when we plan a trip.
او همیشه درباره برنامهریزی سفر جنجال میکند. - He made a fuss about the temperature in the room.
او درباره دمای اتاق جنجال به پا کرد. - There was a lot of fuss about the new law.
درباره قانون جدید جنجال زیادی وجود داشت. - Making a fuss can sometimes be entertaining.
جنجال کردن گاهی میتواند سرگرمکننده باشد.
اصطلاحات مشابه با معنی مشابه
1. Make a Scene
این عبارت به معنای ایجاد سر و صدا یا جنجال در یک مکان عمومی است. بهطور مثال:
- She made a scene when she found out he was lying.
او وقتی متوجه شد که او دروغ میگوید، جنجال به پا کرد.
2. Cry Wolf
این اصطلاح به معنای دادن هشدار کاذب در مورد مسائل غیرمهم است. بهطور مثال:
- He often cries wolf, so no one believes him now.
او اغلب هشدار کاذب میدهد، بنابراین اکنون هیچکس به او اعتماد نمیکند.
3. Blow Things Out of Proportion
به معنای بزرگنمایی یک مشکل کوچک است. برای مثال:
- Don’t blow this out of proportion; it’s a minor issue.
این را بزرگنمایی نکن؛ این یک مسئله جزئی است.
استفاده از “Make a Fuss” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
عبارت “make a fuss” میتواند در آزمونهای اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس بهخوبی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این اصطلاح نشاندهنده توانایی شما در به کار بردن زبان محاورهای و اصطلاحات روزمره است، که میتواند نمره شما را افزایش دهد.
مثال در اسپیکینگ
در بخش اسپیکینگ آزمون، ممکن است از شما خواسته شود در مورد یک تجربه خاص صحبت کنید. میتوانید بگویید:
- When my friend didn’t show up for my birthday, I made a fuss about it because I was really looking forward to celebrating together.
وقتی دوستم برای تولدم نیامد، جنجال به پا کردم چون واقعاً منتظر جشن با هم بودم.
مثال در رایتینگ
در رایتینگ، میتوانید از این عبارت در مقالات خود استفاده کنید. بهعنوان مثال:
- In discussions about environmental issues, some people tend to make a fuss over minor details instead of focusing on the larger picture.
در بحثهای مربوط به مسائل زیستمحیطی، برخی افراد تمایل دارند درباره جزئیات کوچک جنجال کنند بهجای اینکه بر تصویر بزرگتر تمرکز کنند.
نتیجهگیری
عبارت “make a fuss” یکی از اصطلاحات مفید در زبان انگلیسی است که به شما کمک میکند تا احساسات و واکنشهای غیرضروری را توصیف کنید. با یادگیری و به کار بردن این اصطلاحات، میتوانید مهارتهای زبانی خود را بهبود بخشید و در آزمونهای مختلف مانند آیلتس عملکرد بهتری داشته باشید. در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.