جستجو

100 اصطلاحات فوتبالی (با تلفظ و ترجمه فارسی)

100 اصطلاحات فوتبالی (با تلفظ و ترجمه فارسی)

100 اصطلاحات فوتبالی

Football phrases: 100 slang terms, idioms and meanings

در اینجا گلچین 100 اصطلاحات فوتبالی با تلفظ صحیح و ترجمه به صورت یک جدول قابل دانلود خدمت شما عزیزان ارایه میشود. در ادامه 30 جمله سازی با بعضی از این اصطلاحات و 30 اسلنگ یا اصطلاح عامیانه و محاوره ای هم همراه با معنی و جمله سازی برای دانلود فهرست شده که امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد. اگر در حال آموختن زبان انگلیسی هستید. دانلود بهترین اپلیکیشن های لغت سال 2024 پیشنهاد بعدی ما به شماست.

100 اصطلاحات فوتبالی (با تلفظ و ترجمه فارسی)

در زیر جدول کلمات و اصطلاحات فوتبال به همراه تلفظ و ترجمه فارسی آمده است که می‌توانید به راحتی کپی کنید:

English TermPronunciationPersian Translation
Goal[ɡoʊl]گل/دروازه
Kick-off[kɪk ɔf]شروع بازی
Penalty[ˈpɛnəlti]ضربه پنالتی
Referee[ˌrɛfəˈri]داور
Offside[ˈɔfsaɪd]آفساید
Corner kick[ˈkɔrnər kɪk]ضربه کرنر
Free kick[fri kɪk]ضربه آزاد
Yellow card[ˈjɛloʊ kɑrd]کارت زرد
Red card[rɛd kɑrd]کارت قرمز
Substitute[ˈsʌbstɪˌtut]تعویض بازیکن
Throw-in[ˈθroʊ ɪn]پرتاب اوت
Foul[faʊl]خطا
Header[ˈhɛdər]ضربه سر
Dribble[ˈdrɪbəl]دریبل
Pass[pæs]پاس
Tackle[ˈtækəl]تکل
Goalkeeper[ˈɡoʊlˌkipər]دروازه‌بان
Forward[ˈfɔrwərd]مهاجم
Midfielder[ˈmɪdfiːldər]هافبک
Defender[dɪˈfɛndər]مدافع
Striker[ˈstraɪkər]مهاجم نوک
Coach[koʊtʃ]مربی
Match[mætʃ]مسابقه
Pitch[pɪtʃ]زمین بازی
Stadium[ˈsteɪdiəm]ورزشگاه
League[liɡ]لیگ
Team[tim]تیم
Captain[ˈkæptɪn]کاپیتان
Formation[fɔrˈmeɪʃən]آرایش تیمی
Whistle[ˈwɪsəl]سوت داور

ادامه جدول

English TermPronunciationPersian Translation
Injury[ˈɪndʒəri]مصدومیت
Extra time[ˈɛkstrə taɪm]وقت اضافه
Offense[əˈfɛns]حمله
Defense[dɪˈfɛns]دفاع
Attack[əˈtæk]حمله
Cross[krɔs]سانتر
Shot[ʃɑt]شوت
Goal line[ɡoʊl laɪn]خط دروازه
Touchline[ˈtʌtʃ laɪn]خط طولی زمین
Free-kick wall[fri kɪk wɔl]دیوار دفاعی در ضربه آزاد
Man of the match[mæn əv ðə mætʃ]بازیکن برتر مسابقه
Assistant referee[əˈsɪstənt ˌrɛfəˈri]کمک داور
Own goal[oʊn ɡoʊl]گل به خودی
Possession[pəˈzɛʃən]مالکیت توپ
Kick[kɪk]ضربه
Volley[ˈvɑli]ضربه والی
Half-time[hæf taɪm]نیمه اول/دوم
Full-time[fʊl taɪm]پایان مسابقه
Counter-attack[ˈkaʊntər əˈtæk]ضد حمله
Clean sheet[klin ʃit]کلین‌شیت (بدون دریافت گل)
Substitution[ˌsʌbstɪˈtuʃən]تعویض
Championship[ˈtʃæmpiənˌʃɪp]قهرمانی
Promotion[prəˈmoʊʃən]صعود به لیگ بالاتر
Relegation[ˌrɛlɪˈɡeɪʃən]سقوط به لیگ پایین‌تر
Trophy[ˈtroʊfi]جام
Dribbling[ˈdrɪbəlɪŋ]دریبل زدن
Sliding tackle[slaɪdɪŋ ˈtækəl]تکل سرسره‌ای
Assist[əˈsɪst]پاس گل
Penalty area[ˈpɛnəlti ˈɛriə]محوطه جریمه
Set-piece[sɛt pis]ضربه ایستگاهی

ادامه جدول

English TermPronunciationPersian Translation
Sweeper[ˈswipər]لیبرو
Shot on target[ʃɑt ɑn ˈtɑrɡɪt]شوت به دروازه
Hat-trick[hæt trɪk]هت‌تریک (زدن سه گل در یک بازی)
Bench[bɛntʃ]نیمکت ذخیره‌ها
Injury time[ˈɪndʒəri taɪm]وقت تلف شده
Equalizer[ˈikwəˌlaɪzər]گل تساوی
Goal difference[ɡoʊl ˈdɪfərəns]تفاضل گل
Top scorer[tɑp ˈskɔrər]بهترین گلزن
Through ball[θru bɔl]پاس عمقی
Back pass[bæk pæs]پاس به عقب
Overtime[ˈoʊvərˌtaɪm]وقت اضافه
Underdog[ˈʌndərˌdɔɡ]تیم ضعیف‌تر
Playmaker[ˈpleɪˌmeɪkər]بازی‌ساز
Friendly match[ˈfrɛndli mætʃ]بازی دوستانه
Pre-season[priˈsizən]قبل از فصل مسابقات
One-on-one[wʌn ɑn wʌn]تک به تک
Referee’s assistant[ˌrɛfəˈriz əˈsɪstənt]کمک داور
Penalty shootout[ˈpɛnəlti ˈʃuˌtaʊt]ضربات پنالتی
Golden goal[ˈɡoʊldən ɡoʊl]گل طلایی
Silver goal[ˈsɪlvər ɡoʊl]گل نقره‌ای
Suspension[səˈspɛnʃən]محرومیت
Captain’s armband[ˈkæptɪnz ˈɑrmˌbænd]بازوبند کاپیتانی
Referee’s whistle[ˈrɛfəˌriz ˈwɪsəl]سوت داور
Out of bounds[aʊt əv baʊndz]خارج از زمین بازی
Matchday[ˈmætʃˌdeɪ]روز مسابقه
Third kit[θɜrd kɪt]لباس سوم تیم
Warm-up[ˈwɔrm ʌp]گرم کردن
Booking[ˈbʊkɪŋ]اخطار دادن
Crossbar[ˈkrɔsbɑr]تیرک دروازه
Goalpost[ˈɡoʊlpoʊst]تیر دروازه
FIFA[ˈfiːfə]فدراسیون بین‌المللی فوتبال
UEFA[juːˈeɪfə]اتحادیه فوتبال اروپا
World Cup[wɜrld kʌp]جام جهانی
Off the ball[ɔf ðə bɔl]حرکات بدون توپ
Goal kick[ɡoʊl kɪk]ضربه دروازه
Cup tie[kʌp taɪ]مسابقه جام حذفی
Ball boy[bɔl bɔɪ]توپ‌جمع‌کن
Derby[ˈdɑrbi]شهرآورد
Super sub[ˈsuːpər sʌb]تعویض طلایی
Equalizer[ˈikwəˌlaɪzər]گل تساوی

100 اصطلاحات فوتبالی (با تلفظ و ترجمه فارسی)

30 جمله با اصطلاحات فوتبالی با ترجمه فارسی

در اینجا 30 جمله با استفاده از لغات فوتبال به همراه ترجمه فارسی آورده شده است:

  1. The sweeper played a crucial role in the team’s defense.
    سویپر در دفاع تیم نقش حیاتی داشت.
  2. He managed to get a powerful shot on target, but the goalkeeper saved it.
    او یک شوت قدرتمند به سمت دروازه زد، اما دروازه‌بان آن را مهار کرد.
  3. Scoring a hat-trick in one game is an incredible achievement.
    زدن هت‌تریک در یک بازی یک دستاورد فوق‌العاده است.
  4. The coach asked the substitute players to sit on the bench.
    مربی از بازیکنان تعویضی خواست که روی نیمکت بنشینند.
  5. The referee added two minutes of injury time at the end of the match.
    داور دو دقیقه وقت تلف شده به انتهای بازی اضافه کرد.
  6. They scored the equalizer in the last minute of the game.
    آنها در دقیقه آخر بازی گل تساوی را به ثمر رساندند.
  7. The team’s goal difference helped them win the league.
    تفاضل گل تیم باعث شد که آنها قهرمان لیگ شوند.
  8. He is the top scorer of the league with 25 goals.
    او بهترین گلزن لیگ با 25 گل است.
  9. The through ball split the defense and led to a goal.
    پاس عمقی دفاع را شکافت و منجر به گل شد.
  10. He passed the ball to the goalkeeper with a back pass.
    او با یک پاس به عقب توپ را به دروازه‌بان پاس داد.
  11. The game went into overtime after a 2-2 draw.
    بازی پس از تساوی 2-2 به وقت اضافه کشیده شد.
  12. As the underdog, the team surprised everyone with their performance.
    به عنوان تیم ضعیف‌تر، عملکرد تیم همه را شگفت‌زده کرد.
  13. The playmaker set up two goals in the first half.
    بازی‌ساز در نیمه اول دو پاس گل داد.
  14. They scheduled a friendly match to prepare for the tournament.
    آنها یک بازی دوستانه ترتیب دادند تا برای مسابقات آماده شوند.
  15. The players are focusing on fitness during the pre-season.
    بازیکنان در فصل قبل از مسابقات بر روی آمادگی جسمانی تمرکز دارند.
  16. He faced the striker in a one-on-one situation and blocked the shot.
    او در موقعیت تک به تک با مهاجم قرار گرفت و شوت را دفع کرد.
  17. The referee’s assistant raised the flag for offside.
    کمک داور پرچم را برای آفساید بالا برد.
  18. The match was decided by a penalty shootout after extra time.
    بازی پس از وقت اضافه با ضربات پنالتی تعیین شد.
  19. The team won the game with a golden goal in extra time.
    تیم با گل طلایی در وقت اضافه بازی را برد.
  20. A silver goal would have ended the match if they scored before halftime in extra time.
    اگر آنها قبل از پایان نیمه اول وقت اضافه گل نقره‌ای می‌زدند، بازی تمام می‌شد.
  21. The player received a suspension for his aggressive behavior.
    بازیکن به دلیل رفتار تهاجمی خود محروم شد.
  22. The captain’s armband was given to the new team leader.
    بازوبند کاپیتانی به رهبر جدید تیم داده شد.
  23. The referee’s whistle signaled the end of the match.
    سوت داور پایان بازی را اعلام کرد.
  24. The ball went out of bounds and the opposing team got a throw-in.
    توپ از زمین خارج شد و تیم حریف پرتاب اوت گرفت.
  25. It’s matchday, and the fans are excited to see their team play.
    امروز روز مسابقه است و هواداران هیجان‌زده‌اند که تیمشان را ببینند.
  26. The third kit for the team is blue and white.
    لباس سوم تیم آبی و سفید است.
  27. The players warmed up on the field before the match.
    بازیکنان قبل از بازی در زمین گرم کردند.
  28. He received a booking for his reckless foul.
    او به دلیل خطای بی‌پروا کارت زرد گرفت.
  29. The shot hit the crossbar but didn’t go in.
    شوت به تیرک دروازه برخورد کرد اما وارد دروازه نشد.
  30. The ball hit the goalpost and bounced back into play.
    توپ به تیر دروازه برخورد کرد و به داخل زمین بازگشت.

این جملات به شما کمک می‌کنند تا لغات و اصطلاحات فوتبال را به خوبی درک کنید و در مکالمات یا نوشتارهای خود به کار ببرید. سعی کنید هم به کلمه و هم به ترکیبی که در جمله به کار رفته دقت کنید. در ادامه نوبت اصطلاحات عامیانه فوتبالی هست که بدون شک طرفدارهای زیادی هم دارد.

100 اصطلاحات فوتبالی (با تلفظ و ترجمه فارسی)

30 اسلنگ فوتبالی(اصطلاحات عامیانه) با ترجمه فارسی

در اینجا 30 اسلنگ فوتبالی به همراه جمله‌های مربوطه و ترجمه فارسی آورده شده است:

  1. Nutmeg (لایی زدن)
    Sentence: He nutmegged the defender and passed the ball through his legs.
    ترجمه: او از میان پاهای مدافع تونل زد و توپ را پاس داد.
  2. Park the bus (بستن دفاع)
    Sentence: The team decided to park the bus after scoring the first goal.
    ترجمه: تیم بعد از زدن اولین گل تصمیم گرفت دفاعش را ببندد.
  3. Dive (خود را به زمین انداختن/تمارض برای فریب داور)
    Sentence: The player was booked for diving in the penalty box.
    ترجمه: بازیکن به دلیل تمارض در محوطه جریمه کارت زرد گرفت.
  4. Top bins (شوت به گوشه بالای دروازه)
    Sentence: His shot went straight into the top bins, leaving the goalkeeper with no chance.
    ترجمه: شوت او مستقیماً به گوشه بالای دروازه رفت و دروازه‌بان هیچ شانسی نداشت.
  5. Screamer (گل عالی و دیدنی)
    Sentence: He scored an absolute screamer from 30 yards out!
    ترجمه: او یک گل دیدنی و شگفت‌انگیز از فاصله 30 یاردی زد!
  6. Clean sheet (کلین‌شیت/عدم دریافت گل)
    Sentence: The goalkeeper kept a clean sheet during the match.
    ترجمه: دروازه‌بان در طول مسابقه کلین‌شیت کرد.
  7. Golazo (گل تماشایی)
    Sentence: That was a real golazo, a goal to remember!
    ترجمه: آن یک گل تماشایی بود، گلی که باید به یاد ماند.
  8. Man on (هشدار به بازیکن برای فشار حریف)
    Sentence: The midfielder shouted “man on” to warn his teammate.
    ترجمه: هافبک فریاد زد «مرد نزدیک» تا هم‌تیمی‌اش را از فشار حریف آگاه کند.
  9. Hattrick hero (قهرمان هت‌تریک)
    Sentence: He became the hattrick hero after scoring three goals in the final.
    ترجمه: او پس از زدن سه گل در فینال به قهرمان هت‌تریک تبدیل شد.
  10. Off the line (دفع توپ از روی خط دروازه)
    Sentence: The defender cleared the ball off the line to save a goal.
    ترجمه: مدافع توپ را از روی خط دروازه دفع کرد و مانع از گل شد.
  11. Play out from the back (بازی از دفاع آغاز کردن)
    Sentence: They like to play out from the back, focusing on ball control.
    ترجمه: آنها دوست دارند بازی را از دفاع آغاز کنند و بر کنترل توپ تمرکز دارند.
  12. Row Z (شوت به سکوها)
    Sentence: His shot went straight to row Z of the stands.
    ترجمه: شوت او مستقیماً به سکوی تماشاگران رفت.
  13. Ballon d’Or (جایزه بهترین بازیکن سال)
    Sentence: He’s aiming for the Ballon d’Or this year with his incredible performances.
    ترجمه: او با عملکرد فوق‌العاده‌اش امسال به دنبال توپ طلا است.
  14. Footy (فوتبال به صورت غیررسمی)
    Sentence: Let’s have a quick game of footy in the park.
    ترجمه: بیا یک بازی سریع فوتبال توی پارک داشته باشیم.
  15. Through ball (پاس عمقی)
    Sentence: He played a perfect through ball to set up the striker.
    ترجمه: او یک پاس عمقی عالی به مهاجم داد.
  16. Brace (دو گل در یک بازی)
    Sentence: The striker scored a brace in the first half.
    ترجمه: مهاجم در نیمه اول دو گل به ثمر رساند.
  17. Boot it (محکم توپ را شوت کردن)
    Sentence: The defender booted it to clear the danger.
    ترجمه: مدافع توپ را محکم شوت کرد تا خطر را دفع کند.
  18. Pace merchant (بازیکن سریع)
    Sentence: He’s known as a pace merchant because of his incredible speed.
    ترجمه: او به دلیل سرعت فوق‌العاده‌اش به عنوان یک بازیکن سریع شناخته می‌شود.
  19. Own goal (گل به خودی)
    Sentence: Unfortunately, the defender scored an own goal during the match.
    ترجمه: متأسفانه، مدافع در جریان بازی گل به خودی زد.
  20. No-look pass (پاس بدون نگاه)
    Sentence: He tricked the defender with a clever no-look pass.
    ترجمه: او مدافع را با یک پاس بدون نگاه هوشمندانه فریب داد.
  21. Route one (بازی مستقیم با پاس بلند)
    Sentence: The team switched to a route one approach to bypass the midfield.
    ترجمه: تیم به بازی مستقیم با پاس بلند روی آورد تا از خط میانی عبور کند.
  22. Glove work (عملکرد خوب دروازه‌بان)
    Sentence: The goalkeeper’s glove work was impressive during the penalty shootout.
    ترجمه: عملکرد دروازه‌بان در ضربات پنالتی بسیار چشمگیر بود.
  23. Dummy (جا گذاشتن حریف با حرکت بدن)
    Sentence: He performed a brilliant dummy to get past the defender.
    ترجمه: او با یک حرکت بدن زیبا از مدافع عبور کرد.
  24. Offside trap (تله آفساید)
    Sentence: The defenders successfully caught the striker in the offside trap.
    ترجمه: مدافعان موفق شدند مهاجم را در تله آفساید گیر بیاندازند.
  25. Late tackle (تکل دیرهنگام)
    Sentence: The referee gave him a yellow card for a late tackle.
    ترجمه: داور به خاطر تکل دیرهنگام به او کارت زرد داد.
  26. Handball (لمس توپ با دست)
    Sentence: The referee blew the whistle for a handball in the box.
    ترجمه: داور به دلیل لمس توپ با دست در محوطه جریمه سوت زد.
  27. Volley (ضربه والی)
    Sentence: He scored a fantastic volley from the edge of the box.
    ترجمه: او یک ضربه والی فوق‌العاده از کنار محوطه جریمه زد.
  28. Throw-in (پرتاب اوت)
    Sentence: They won a throw-in after the ball went out of play.
    ترجمه: آنها پس از خروج توپ از زمین یک پرتاب اوت به دست آوردند.
  29. Poacher (مهاجمی که در محوطه شش قدم گل می‌زند)
    Sentence: He’s a classic poacher, always in the right place to score.
    ترجمه: او یک مهاجم کلاسیک است، همیشه در مکان مناسب برای گلزنی قرار دارد.
  30. Keeper’s ball (توپ در اختیار دروازه‌بان)
    Sentence: The goalkeeper confidently shouted “keeper’s ball” as he caught the cross.
    ترجمه: دروازه‌بان با اعتماد به نفس فریاد زد «توپ دروازه‌بان» وقتی که سانتر را گرفت.

این اسلنگ‌ها به شما کمک می‌کنند تا در مکالمات غیررسمی فوتبال به‌طور طبیعی‌تر و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید.

✅ دریافت رایگان کل محتوای این صفحه در فایل PDF

دانلود مستقیم / دانلود تلگرام

 

سخن آخر

100 اصطلاحات فوتبالی با تلفظ و ترجمه فارسی و مجموعه ای از 30 اسلنگ یا اصطلاحات عامیانه و خیابانی فوتبال با جمله و ترجمه فارسی را با هم دیدیم. این آموزش را برای مطالعه بیشتر در همین زمینه از یکی از سایت های معتبر آموزش زبان انگلیسی به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم. ضمنا هر سوالی برای شما مطرح هست با در بخش کامنت ها در همین صفحه یا در گروه آموزش رایگان آیلتس ما در تلگرام حتما مطرح بفرمایید ❤️

  

  

5 1 رای
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

بهترین زمان برای یادگیری...

فرصت را از دست ندهید و در کلاس‌های آنلاین آیلتس ثبت نام کنید. شروع کلاس‌ها از هفته اول مهر

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر تماس حاصل کنید و اخبار آیلتس 2 را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.