مهم ترین لغات آیلتس برای تاپیک تغییرات اجتماعی
IELTS Vocabulary about Social Change
لغات آیلتس تاپیک تغییرات اجتماعی یکی از مجموعه واژگان کاملا ضروری برای رایتینگ و اسپیکینگ آیلتس هستند. در اینجا 50 کلمه پرتکرار و ضروری مرتبط با موضوع تغییرات اجتماعی (Social Changes) همراه با معنی فارسی، تلفظ و جملههای نمونه ارائه شده است. فهرست 2000 کلمه و عبارت ضروری آیلتس شامل بقیه تاپیک های پرتکرار و کاملا ضروری هستند و قویا به شما عزیزان پیشنهاد میشود.
گلچین لغات آیلتس تاپیک تغییرات اجتماعی (Social Changes)
1. Social Change /ˈsəʊʃəl tʃeɪndʒ/
معنی: تغییرات اجتماعی
جمله: Rapid social change has transformed the way we communicate.
ترجمه: تغییرات سریع اجتماعی شیوه ارتباط ما را دگرگون کرده است.
2. Globalization /ˌɡləʊbəlaɪˈzeɪʃən/
معنی: جهانیشدن
جمله: Globalization has led to increased cultural exchange.
ترجمه: جهانیشدن منجر به تبادل فرهنگی بیشتر شده است.
3. Urbanization /ˌɜːbənaɪˈzeɪʃən/
معنی: شهرنشینی
جمله: Urbanization has caused significant changes in housing patterns.
ترجمه: شهرنشینی تغییرات قابلتوجهی در الگوهای مسکن ایجاد کرده است.
4. Migration /maɪˈɡreɪʃən/
معنی: مهاجرت
جمله: Migration to cities is common in search of better job opportunities.
ترجمه: مهاجرت به شهرها برای یافتن فرصتهای شغلی بهتر معمول است.
5. Equality /ɪˈkwɒlɪti/
معنی: برابری
جمله: Social movements have fought for gender equality.
ترجمه: جنبشهای اجتماعی برای برابری جنسیتی مبارزه کردهاند.
6. Discrimination /dɪˌskrɪmɪˈneɪʃən/
معنی: تبعیض
جمله: Laws against discrimination have improved social justice.
ترجمه: قوانین ضد تبعیض عدالت اجتماعی را بهبود بخشیده است.
7. Diversity /daɪˈvɜːrsɪti/
معنی: تنوع
جمله: Diversity in workplaces has led to more creative solutions.
ترجمه: تنوع در محیطهای کاری منجر به راهحلهای خلاقانهتری شده است.
8. Gender Roles /ˈdʒɛndər rəʊlz/
معنی: نقشهای جنسیتی
جمله: Traditional gender roles are evolving in modern societies.
ترجمه: نقشهای جنسیتی سنتی در جوامع مدرن در حال تغییر هستند.
9. Feminism /ˈfɛmɪnɪzəm/
معنی: فمینیسم
جمله: Feminism advocates for the rights and equality of women.
ترجمه: فمینیسم از حقوق و برابری زنان حمایت میکند.
10. Social Movement /ˈsəʊʃəl ˈmuːvmənt/
معنی: جنبش اجتماعی
جمله: The civil rights movement brought significant social change.
ترجمه: جنبش حقوق مدنی تغییرات اجتماعی مهمی به همراه داشت.
11. Activism /ˈæktɪvɪzəm/
معنی: فعالگرایی
جمله: Activism is essential for driving social change.
ترجمه: فعالگرایی برای ایجاد تغییرات اجتماعی ضروری است.
12. Public Opinion /ˈpʌblɪk əˈpɪnjən/
معنی: افکار عمومی
جمله: Public opinion on environmental issues has shifted in recent years.
ترجمه: افکار عمومی درباره مسائل زیستمحیطی در سالهای اخیر تغییر کرده است.
13. Cultural Shift /ˈkʌltʃərəl ʃɪft/
معنی: تغییر فرهنگی
جمله: There has been a cultural shift towards sustainable living.
ترجمه: یک تغییر فرهنگی به سمت زندگی پایدار ایجاد شده است.
14. Social Justice /ˈsəʊʃəl ˈdʒʌstɪs/
معنی: عدالت اجتماعی
جمله: Social justice movements aim to address inequality and discrimination.
ترجمه: جنبشهای عدالت اجتماعی با هدف مقابله با نابرابری و تبعیض شکل میگیرند.
15. Modernization /ˌmɒdənaɪˈzeɪʃən/
معنی: مدرنیزاسیون
جمله: Modernization has altered traditional lifestyles in many countries.
ترجمه: مدرنیزاسیون سبکهای زندگی سنتی را در بسیاری از کشورها تغییر داده است.
16. Social Norms /ˈsəʊʃəl nɔːrmz/
معنی: هنجارهای اجتماعی
جمله: Social norms around marriage have changed significantly.
ترجمه: هنجارهای اجتماعی مربوط به ازدواج بهطور قابلتوجهی تغییر کردهاند.
17. Empowerment /ɪmˈpaʊərmənt/
معنی: توانمندسازی
جمله: Education plays a key role in the empowerment of marginalized groups.
ترجمه: آموزش نقش کلیدی در توانمندسازی گروههای حاشیهنشین ایفا میکند.
18. Class Divide /klɑːs dɪˈvaɪd/
معنی: شکاف طبقاتی
جمله: The growing class divide is a major social issue.
ترجمه: افزایش شکاف طبقاتی یک مشکل اجتماعی مهم است.
19. Welfare State /ˈwɛlfɛər steɪt/
معنی: دولت رفاه
جمله: The welfare state provides support for those in need.
ترجمه: دولت رفاه به افراد نیازمند کمک میکند.
20. Social Mobility /ˈsəʊʃəl məʊˈbɪlɪti/
معنی: تحرک اجتماعی
جمله: Education is a key factor in improving social mobility.
ترجمه: آموزش عامل کلیدی در بهبود تحرک اجتماعی است.
21. Social Inequality /ˈsəʊʃəl ɪnɪˈkwɒlɪti/
معنی: نابرابری اجتماعی
جمله: Social inequality can lead to unrest and dissatisfaction.
ترجمه: نابرابری اجتماعی میتواند منجر به ناآرامی و نارضایتی شود.
22. Segregation /ˌsɛɡrɪˈɡeɪʃən/
معنی: تفکیک
جمله: Segregation based on race was a common practice in the past.
ترجمه: تفکیک نژادی در گذشته یک عمل رایج بود.
23. Poverty /ˈpɒvəti/
معنی: فقر
جمله: Efforts to reduce poverty have had varying levels of success.
ترجمه: تلاشها برای کاهش فقر سطوح مختلفی از موفقیت را به همراه داشتهاند.
24. Aging Population /ˈeɪdʒɪŋ pɒpjʊˈleɪʃən/
معنی: جمعیت سالمند
جمله: An aging population presents challenges for healthcare systems.
ترجمه: جمعیت سالمند چالشهایی را برای سیستمهای بهداشتی ایجاد میکند.
25. Sustainability /səˌsteɪnəˈbɪlɪti/
معنی: پایداری
جمله: Sustainability has become a priority in social policies.
ترجمه: پایداری به یکی از اولویتهای سیاستهای اجتماعی تبدیل شده است.
26. Inclusion /ɪnˈkluːʒən/
معنی: فراگیری
جمله: Inclusion of diverse perspectives leads to better decision-making.
ترجمه: فراگیری دیدگاههای متنوع منجر به تصمیمگیری بهتر میشود.
27. Racism /ˈreɪsɪzəm/
معنی: نژادپرستی
جمله: Many movements are focused on ending racism in society.
ترجمه: بسیاری از جنبشها به پایان دادن نژادپرستی در جامعه تمرکز دارند.
28. Cultural Integration /ˈkʌltʃərəl ɪntɪˈɡreɪʃən/
معنی: همگرایی فرهنگی
جمله: Cultural integration is essential for social cohesion.
ترجمه: همگرایی فرهنگی برای همبستگی اجتماعی ضروری است.
29. Technological Advancement /ˌtɛknəˈlɒdʒɪkəl ədˈvɑːnsmənt/
معنی: پیشرفت تکنولوژی
جمله: Technological advancement has revolutionized communication.
ترجمه: پیشرفت تکنولوژی ارتباطات را متحول کرده است.
30. Economic Disparity /ˌiːkəˈnɒmɪk dɪsˈpærɪti/
معنی: نابرابری اقتصادی
جمله: Economic disparity between rich and poor continues to grow.
ترجمه: نابرابری اقتصادی بین ثروتمندان و فقرا همچنان در حال افزایش است.
31. Healthcare Access /ˈhɛlθkeər ˈæksɛs/
معنی: دسترسی به خدمات بهداشتی
جمله: Improving healthcare access is crucial for social well-being.
ترجمه: بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی برای رفاه اجتماعی حیاتی است.
32. Consumerism /kənˈsjuːmərɪzəm/
معنی: مصرفگرایی
جمله: Consumerism has a significant impact on environmental sustainability.
ترجمه: مصرفگرایی تأثیر زیادی بر پایداری محیط زیست دارد.
33. Digital Divide /ˈdɪdʒɪtl dɪˈvaɪd/
معنی: شکاف دیجیتالی
جمله: The digital divide creates inequality in access to information.
ترجمه: شکاف دیجیتالی نابرابری در دسترسی به اطلاعات ایجاد میکند.
34. Cultural Awareness /ˈkʌltʃərəl əˈwɛərnɪs/
معنی: آگاهی فرهنگی
جمله: Cultural awareness is important in today’s global society.
ترجمه: آگاهی فرهنگی در جامعه جهانی امروز اهمیت دارد.
35. Civil Rights /ˈsɪvəl raɪts/
معنی: حقوق مدنی
جمله: Civil rights movements have fought against injustice.
ترجمه: جنبشهای حقوق مدنی با بیعدالتی مبارزه کردهاند.
36. Aging Society /ˈeɪdʒɪŋ səˈsaɪəti/
معنی: جامعه سالمند
جمله: The challenges of an aging society are becoming more evident.
ترجمه: چالشهای یک جامعه سالمند آشکارتر میشوند.
37. Global Inequality /ˈɡləʊbl ɪnɪˈkwɒlɪti/
معنی: نابرابری جهانی
جمله: Global inequality in wealth distribution is a major concern.
ترجمه: نابرابری جهانی در توزیع ثروت یک نگرانی بزرگ است.
38. Mass Media /mæs ˈmiːdiə/
معنی: رسانههای جمعی
جمله: Mass media has a significant influence on public opinion.
ترجمه: رسانههای جمعی تأثیر قابلتوجهی بر افکار عمومی دارند.
39. Environmental Awareness /ɪnˌvaɪrənˈmɛntəl əˈwɛərnɪs/
معنی: آگاهی محیط زیستی
جمله: Environmental awareness is growing among young people.
ترجمه: آگاهی محیط زیستی در میان جوانان در حال افزایش است.
40. Political Reform /pəˈlɪtɪkəl rɪˈfɔːrm/
معنی: اصلاحات سیاسی
جمله: Political reform is necessary to address corruption.
ترجمه: اصلاحات سیاسی برای مقابله با فساد ضروری است.
41. Population Growth /ˌpɒpjʊˈleɪʃən ɡrəʊθ/
معنی: رشد جمعیت
جمله: Rapid population growth is putting pressure on resources.
ترجمه: رشد سریع جمعیت فشار زیادی بر منابع وارد میکند.
42. Human Rights /ˈhjuːmən raɪts/
معنی: حقوق بشر
جمله: Human rights violations are a major concern in some countries.
ترجمه: نقض حقوق بشر در برخی کشورها یک نگرانی عمده است.
43. Gender Equality /ˈdʒɛndər ɪˈkwɒlɪti/
معنی: برابری جنسیتی
جمله: Many countries are working towards achieving gender equality.
ترجمه: بسیاری از کشورها در جهت دستیابی به برابری جنسیتی تلاش میکنند.
44. Family Structure /ˈfæmɪli ˈstrʌktʃər/
معنی: ساختار خانواده
جمله: Changes in family structure have impacted social dynamics.
ترجمه: تغییرات در ساختار خانواده بر پویاییهای اجتماعی تأثیر گذاشته است.
45. Crime Rate /kraɪm reɪt/
معنی: نرخ جرم
جمله: Crime rates tend to rise in areas of economic hardship.
ترجمه: نرخ جرم در مناطقی با مشکلات اقتصادی افزایش مییابد.
46. Youth Unemployment /juːθ ˌʌnɪmˈplɔɪmənt/
معنی: بیکاری جوانان
جمله: Youth unemployment is a growing issue in many countries.
ترجمه: بیکاری جوانان یک مشکل رو به رشد در بسیاری از کشورهاست.
47. Secularization /ˌsɛkjʊləraɪˈzeɪʃən/
معنی: سکولاریزاسیون
جمله: Secularization has affected religious institutions in many societies.
ترجمه: سکولاریزاسیون بر نهادهای مذهبی در بسیاری از جوامع تأثیر گذاشته است.
48. Social Policy /ˈsəʊʃəl ˈpɒlɪsi/
معنی: سیاست اجتماعی
جمله: Governments need to adapt their social policies to meet new challenges.
ترجمه: دولتها باید سیاستهای اجتماعی خود را برای مقابله با چالشهای جدید تطبیق دهند.
49. Workforce Diversity /ˈwɜːrkfɔːrs daɪˈvɜːrsɪti/
معنی: تنوع نیروی کار
جمله: Workforce diversity enhances creativity and innovation in companies.
ترجمه: تنوع نیروی کار خلاقیت و نوآوری را در شرکتها افزایش میدهد.
50. Rural Depopulation /ˈrʊərəl dɪˌpɒpjʊˈleɪʃən/
معنی: کاهش جمعیت روستایی
جمله: Rural depopulation is causing economic challenges in small communities.
ترجمه: کاهش جمعیت روستایی باعث ایجاد چالشهای اقتصادی در جوامع کوچک شده است.
لغات آیلتس تاپیک تغییرات اجتماعی را با هم دیدیم. این کلمات کلیدی برای درک مباحث مربوط به تغییرات اجتماعی و استفاده در آزمون آیلتس بسیار مفید هستند. این پست آموزشی را بعنوان ادامه آموزش در خصوص بحث تغییرات در جامعه به شما پیشنهاد میکنیم. در پایان کانال تلگرام آموزش لغات آیلتس ما جدیدنرین آموزش ها را به صورت روزانه در دسترس شما عزیزان قرار خواهد داد.