مهم ترین عبارت ها و کلمات آیلتس موضوع اقتصاد
IELTS Economy Business Vocabulary
کلمات آیلتس موضوع اقتصاد (Economy) جزء فهرست 2000 کلمه و عبارت ضروری آیلتس است. در ادامه فهرستی از 50 واژه مهم و ضروری برای اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس در موضوع اقتصاد (Economy) به همراه ترجمه فارسی، تلفظ و یک مثال آورده شده است. همچنین پیشنهاد میکنیم آموزش های روزانه ما درباره لغات آیلتس در تلگرام را دنبال بفرمایید.
کلمات ضروری آیلتس موضوع اقتصاد (Economy)
1. Inflation
/ɪnˈfleɪʃən/ — تورم
Inflation has caused prices to rise sharply this year.
تورم باعث افزایش شدید قیمتها در سال جاری شده است.
2. Recession
/rɪˈsɛʃən/ — رکود اقتصادی
The country is going through a recession due to the global pandemic.
کشور به دلیل همهگیری جهانی در حال گذراندن رکود اقتصادی است.
3. Supply and Demand
/səˈplaɪ ənd dɪˈmɑːnd/ — عرضه و تقاضا
The price of goods is determined by supply and demand.
قیمت کالاها توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود.
4. Gross Domestic Product (GDP)
/ɡroʊs dəˈmɛstɪk ˈprɒdʌkt/ — تولید ناخالص داخلی
GDP growth has slowed down in recent years.
رشد تولید ناخالص داخلی در سالهای اخیر کند شده است.
5. Unemployment
/ˌʌnɪmˈplɔɪmənt/ — بیکاری
Unemployment rates have increased during the economic downturn.
نرخ بیکاری در دوران رکود اقتصادی افزایش یافته است.
6. Capital
/ˈkæpɪtəl/ — سرمایه
The company raised capital through new investors.
شرکت از طریق سرمایهگذاران جدید سرمایه جذب کرد.
7. Investment
/ɪnˈvɛstmənt/ — سرمایهگذاری
Foreign investment plays a crucial role in economic growth.
سرمایهگذاری خارجی نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا میکند.
8. Interest Rate
/ˈɪntrɪst reɪt/ — نرخ بهره
The central bank decided to lower the interest rate to boost the economy.
بانک مرکزی تصمیم گرفت نرخ بهره را برای تقویت اقتصاد کاهش دهد.
9. Monetary Policy
/ˈmɒnɪtəri ˈpɒlɪsi/ — سیاست پولی
Monetary policy controls the supply of money in an economy.
سیاست پولی عرضه پول در اقتصاد را کنترل میکند.
10. Fiscal Policy
/ˈfɪskəl ˈpɒlɪsi/ — سیاست مالی
Fiscal policy involves government spending and tax decisions.
سیاست مالی شامل تصمیمات مربوط به هزینههای دولت و مالیاتها است.
11. Trade Balance
/treɪd ˈbæləns/ — تراز تجاری
The trade balance shows the difference between exports and imports.
تراز تجاری تفاوت بین صادرات و واردات را نشان میدهد.
12. Deficit
/ˈdɛfɪsɪt/ — کسری بودجه
The government is struggling with a large budget deficit.
دولت با یک کسری بودجه بزرگ دست و پنجه نرم میکند.
13. Subsidy
/ˈsʌbsɪdi/ — یارانه
The government provides subsidies to support local industries.
دولت یارانههایی برای حمایت از صنایع محلی ارائه میدهد.
14. Wage
/weɪdʒ/ — دستمزد
Workers are demanding higher wages due to the rising cost of living.
کارگران به دلیل افزایش هزینههای زندگی خواهان دستمزدهای بالاتر هستند.
15. Labor Market
/ˈleɪbər ˈmɑːrkɪt/ — بازار کار
The labor market has become more competitive in recent years.
بازار کار در سالهای اخیر رقابتیتر شده است.
16. Public Debt
/ˈpʌblɪk dɛt/ — بدهی عمومی
Public debt has reached an all-time high due to excessive government borrowing.
بدهی عمومی به دلیل قرضگیری زیاد دولت به بالاترین حد خود رسیده است.
17. Taxation
/tækˈseɪʃən/ — مالیات
Taxation policies can have a significant impact on economic growth.
سیاستهای مالیاتی میتوانند تأثیر زیادی بر رشد اقتصادی داشته باشند.
18. Currency
/ˈkɜːrənsi/ — ارز
The value of the currency has depreciated due to inflation.
ارزش ارز به دلیل تورم کاهش یافته است.
19. Foreign Exchange
/ˈfɒrɪn ɪksˈʧeɪndʒ/ — ارز خارجی
Foreign exchange rates fluctuate daily depending on the market.
نرخ ارزهای خارجی روزانه با توجه به بازار تغییر میکند.
20. Export
/ˈɛkspɔːt/ — صادرات
The country’s economy relies heavily on the export of natural resources.
اقتصاد کشور به شدت به صادرات منابع طبیعی وابسته است.
21. Import
/ˈɪmpɔːt/ — واردات
Imports have increased due to higher demand for foreign goods.
واردات به دلیل تقاضای بیشتر برای کالاهای خارجی افزایش یافته است.
22. Globalization
/ˌɡləʊbəlɪˈzeɪʃən/ — جهانیسازی
Globalization has led to increased international trade and economic integration.
جهانیسازی منجر به افزایش تجارت بینالمللی و یکپارچگی اقتصادی شده است.
23. Entrepreneurship
/ˌɒntrəprəˈnɜːʃɪp/ — کارآفرینی
Entrepreneurship drives innovation and economic growth.
کارآفرینی باعث نوآوری و رشد اقتصادی میشود.
24. Bankruptcy
/ˈbæŋkrʌptsi/ — ورشکستگی
The company declared bankruptcy after facing severe financial losses.
شرکت پس از مواجهه با زیانهای مالی شدید اعلام ورشکستگی کرد.
25. Interest
/ˈɪntrɪst/ — بهره
Interest rates are determined by the central bank’s monetary policy.
نرخ بهره توسط سیاستهای پولی بانک مرکزی تعیین میشود.
26. Inflation Rate
/ɪnˈfleɪʃən reɪt/ — نرخ تورم
The inflation rate has reached its highest point in a decade.
نرخ تورم به بالاترین حد خود در دهه اخیر رسیده است.
27. Consumer Confidence
/kənˈsjuːmər ˈkɒnfɪdəns/ — اعتماد مصرفکننده
High consumer confidence boosts spending and stimulates the economy.
اعتماد بالای مصرفکننده باعث افزایش هزینهها و تحریک اقتصاد میشود.
28. Economic Growth
/ˌiːkəˈnɒmɪk ɡroʊθ/ — رشد اقتصادی
Sustained economic growth is essential for improving living standards.
رشد اقتصادی پایدار برای بهبود استانداردهای زندگی ضروری است.
29. Austerity
/ɒˈstɛrɪti/ — ریاضت اقتصادی
Austerity measures were implemented to reduce the budget deficit.
اقدامات ریاضت اقتصادی برای کاهش کسری بودجه اجرا شد.
30. Free Market
/friː ˈmɑːrkɪt/ — بازار آزاد
A free market allows supply and demand to dictate prices without government intervention.
بازار آزاد اجازه میدهد عرضه و تقاضا بدون دخالت دولت قیمتها را تعیین کنند.
31. Subsidy
/ˈsʌbsɪdi/ — یارانه
The government introduced subsidies to support the agricultural sector.
دولت یارانههایی را برای حمایت از بخش کشاورزی معرفی کرد.
32. Income Inequality
/ˈɪnkʌm ɪnɪˈkwɒlɪti/ — نابرابری درآمد
Income inequality is a growing concern in many developing countries.
نابرابری درآمد در بسیاری از کشورهای در حال توسعه یک نگرانی رو به رشد است.
33. Trade Surplus
/treɪd ˈsɜːpləs/ — مازاد تجاری
The country experienced a trade surplus due to increased exports.
کشور به دلیل افزایش صادرات با مازاد تجاری مواجه شد.
34. Trade Deficit
/treɪd ˈdɛfɪsɪt/ — کسری تجاری
A trade deficit occurs when a country imports more than it exports.
کسری تجاری زمانی اتفاق میافتد که یک کشور بیشتر از صادرات خود واردات داشته باشد.
35. Protectionism
/prəˈtɛkʃənɪzəm/ — حمایتگرایی
Protectionism aims to shield domestic industries from foreign competition.
حمایتگرایی به هدف محافظت از صنایع داخلی در برابر رقابت خارجی صورت میگیرد.
36. Tariff
/ˈtærɪf/ — تعرفه
The government imposed tariffs on imported goods to protect local industries.
دولت تعرفههایی بر کالاهای وارداتی اعمال کرد تا از صنایع محلی حمایت کند.
37. Exchange Rate
/ɪksˈʧeɪndʒ reɪt/ — نرخ ارز
Fluctuations in the exchange rate can impact international trade.
نوسانات نرخ ارز میتواند بر تجارت بینالمللی تأثیر بگذارد.
38. Economic Sanctions
/ˌiːkəˈnɒmɪk ˈsæŋkʃənz/ — تحریمهای اقتصادی
Economic sanctions are often used as a tool to influence political decisions.
تحریمهای اقتصادی اغلب به عنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی استفاده میشوند.
39. Public Expenditure
/ˈpʌblɪk ɪkˈspɛndɪʧə/ — هزینههای عمومی
Public expenditure on healthcare and education has increased significantly.
هزینههای عمومی در بخشهای بهداشت و آموزش بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
40. Foreign Investment
/ˈfɒrɪn ɪnˈvɛstmənt/ — سرمایهگذاری خارجی
Foreign investment helps boost economic growth in developing countries.
سرمایهگذاری خارجی به رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه کمک میکند.
41. Economic Reforms
/ˌiːkəˈnɒmɪk rɪˈfɔːmz/ — اصلاحات اقتصادی
The government implemented economic reforms to stabilize the economy.
دولت اصلاحات اقتصادی را برای تثبیت اقتصاد اجرا کرد.
42. Privatization
/ˌpraɪvətaɪˈzeɪʃən/ — خصوصیسازی
Privatization of state-owned enterprises is a common strategy for economic reform.
خصوصیسازی شرکتهای دولتی یک استراتژی رایج برای اصلاحات اقتصادی است.
43. Trade Liberalization
/treɪd ˌlɪbərəlaɪˈzeɪʃən/ — آزادسازی تجارت
Trade liberalization has reduced tariffs and opened up markets to foreign competition.
آزادسازی تجارت تعرفهها را کاهش داده و بازارها را به رقابت خارجی باز کرده است.
44. Cost of Living
/kɒst ɒv ˈlɪvɪŋ/ — هزینه زندگی
The rising cost of living has made it difficult for many families to make ends meet.
افزایش هزینههای زندگی باعث شده بسیاری از خانوادهها نتوانند از پس هزینهها برآیند.
45. Standard of Living
/ˈstændəd ɒv ˈlɪvɪŋ/ — استاندارد زندگی
Economic growth can lead to an improved standard of living for the population.
رشد اقتصادی میتواند به بهبود استاندارد زندگی برای جمعیت منجر شود.
46. Budget Surplus
/ˈbʌʤɪt ˈsɜːpləs/ — مازاد بودجه
A budget surplus occurs when government revenues exceed expenditures.
مازاد بودجه زمانی رخ میدهد که درآمدهای دولت از هزینهها بیشتر باشد.
47. Debt Crisis
/dɛt ˈkraɪsɪs/ — بحران بدهی
The country is facing a debt crisis due to excessive borrowing.
کشور به دلیل قرضگیری بیش از حد با بحران بدهی مواجه است.
48. Financial Markets
/fɪˈnænʃəl ˈmɑːrkɪts/ — بازارهای مالی
Financial markets play a key role in determining the value of assets and investments.
بازارهای مالی نقش کلیدی در تعیین ارزش داراییها و سرمایهگذاریها ایفا میکنند.
49. Corporate Tax
/ˈkɔːpərɪt tæks/ — مالیات بر شرکتها
The government reduced corporate tax rates to encourage business investment.
دولت نرخ مالیات بر شرکتها را کاهش داد تا سرمایهگذاری تجاری را تشویق کند.
50. Income Tax
/ˈɪnkʌm tæks/ — مالیات بر درآمد
High-income earners pay a larger percentage of their income in taxes.
افراد با درآمد بالا درصد بیشتری از درآمد خود را به عنوان مالیات پرداخت میکنند.
فهرست 50 واژه ای کلمات آیلتس موضوع اقتصاد (Economy) به شما کمک میکنند تا در بحثهای اقتصاد در رایتینگ و اسپیکینگ آیلتس تسلط بیشتری داشته باشید و از واژگان تخصصی مرتبط با این حوزه استفاده کنید. این وبسایت را برای تمرین و آموزش های بیشتر در خصوص کلمات آیلتس موضوع اقتصاد به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم.