جستجو

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

دانلود 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

1000 Most Common English Words

فهرست 1000 لغت پرکاربرد زبان انگلیسی با معنی برای دانلود pdf مجموعه‌ای از کلماتی است که به طور مکرر در مکالمات روزمره، نوشتارهای عمومی و منابع آموزشی به کار می‌روند. این لغات شامل واژگان پایه‌ای هستند که افراد در یادگیری زبان انگلیسی در سطح مقدماتی و متوسط با آن‌ها مواجه می‌شوند. یادگیری این لغات، پایه و اساس تسلط بر زبان انگلیسی است و به بهبود مهارت‌های خواندن، نوشتن، صحبت کردن و شنیداری کمک می‌کند. در این صفحه لغات مربوطه در قالب 100 فعل مهم و پرکاربرد در زبان انگلیسی، 100 اسم، 100 صفت، 100 قید، 100 حرف اضافه، 100 فعل دو بخشی(Phrasal Verb)، 100 اصلاح(Idiom) و 100 اسلنگ(Slang) در زبان انگلیسی به صورت جداگان به همراه تلفظ و ترجمه فارسی فهرست شده است. دانلود جزوه 10000 کلمه مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با معنی فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است. 

✅ دانلود 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

اهمیت فهرست 1000 لغت پرکاربرد:

  1. افزایش مهارت‌های زبانی: این کلمات به شما کمک می‌کنند تا بتوانید به راحتی مکالمات روزمره را دنبال کرده و در موقعیت‌های مختلف ارتباط برقرار کنید.
  2. درک بهتر متن‌ها: بسیاری از متون عمومی، کتاب‌ها، مقالات و اخبار بر اساس این لغات نوشته می‌شوند. آشنایی با این لغات باعث می‌شود که درک بهتری از مطالب داشته باشید.
  3. پایه‌ای برای سطوح پیشرفته‌تر: یادگیری این کلمات پایه، به شما کمک می‌کند تا به تدریج به سمت یادگیری لغات پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر بروید.

ساختار فهرست:

این فهرست شامل اسامی، افعال، صفات، قیدها و حروف اضافه پرکاربرد است که هر کدام نقش مهمی در جمله‌سازی و ساختار زبان انگلیسی دارند. به عنوان مثال، افعال مهم مانند “go”، “come”، “do” و “make” در این فهرست قرار دارند، همچنین صفات عمومی مانند “good”، “bad”، “happy” و “big” نیز جزو این مجموعه هستند.

100 فعل مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
accept/əkˈsɛpt/قبول کردن
add/æd/اضافه کردن
agree/əˈɡriː/موافقت کردن
allow/əˈlaʊ/اجازه دادن
appear/əˈpɪr/ظاهر شدن
ask/æsk/پرسیدن
become/bɪˈkʌm/تبدیل شدن
begin/bɪˈɡɪn/شروع کردن
believe/bɪˈliːv/باور کردن
build/bɪld/ساختن
bring/brɪŋ/آوردن
buy/baɪ/خریدن
call/kɔːl/تماس گرفتن
carry/ˈkæri/حمل کردن
change/ʧeɪnʤ/تغییر دادن
choose/ʧuːz/انتخاب کردن
come/kʌm/آمدن
consider/kənˈsɪdər/در نظر گرفتن
continue/kənˈtɪnju/ادامه دادن
create/kriˈeɪt/ایجاد کردن
cut/kʌt/بریدن
decide/dɪˈsaɪd/تصمیم گرفتن
do/duː/انجام دادن
draw/drɔː/کشیدن
eat/iːt/خوردن
enjoy/ɪnˈʤɔɪ/لذت بردن
expect/ɪkˈspɛkt/انتظار داشتن
explain/ɪkˈspleɪn/توضیح دادن
fall/fɔːl/افتادن
feel/fiːl/احساس کردن
find/faɪnd/پیدا کردن
follow/ˈfɑloʊ/دنبال کردن
get/ɡɛt/گرفتن / دریافت کردن
give/ɡɪv/دادن
go/ɡoʊ/رفتن
grow/ɡroʊ/رشد کردن
happen/ˈhæpən/اتفاق افتادن
have/hæv/داشتن
hear/hɪr/شنیدن
help/hɛlp/کمک کردن
hold/hoʊld/نگه داشتن
include/ɪnˈkluːd/شامل شدن
keep/kiːp/نگه داشتن
know/noʊ/دانستن
learn/lɜːrn/یاد گرفتن
leave/liːv/ترک کردن
let/lɛt/اجازه دادن
like/laɪk/دوست داشتن
live/lɪv/زندگی کردن
look/lʊk/نگاه کردن
lose/luːz/از دست دادن
make/meɪk/ساختن / انجام دادن
mean/miːn/معنی دادن
meet/miːt/ملاقات کردن
move/muːv/حرکت کردن
need/niːd/نیاز داشتن
offer/ˈɔːfər/پیشنهاد دادن
open/ˈoʊpən/باز کردن
pay/peɪ/پرداخت کردن
play/pleɪ/بازی کردن
put/pʊt/قرار دادن
reach/riːʧ/رسیدن
read/riːd/خواندن
remain/rɪˈmeɪn/باقی ماندن
remember/rɪˈmɛmbər/به یاد آوردن
run/rʌn/دویدن
say/seɪ/گفتن
see/siː/دیدن
seem/siːm/به نظر رسیدن
sell/sɛl/فروختن
send/sɛnd/فرستادن
set/sɛt/تنظیم کردن
show/ʃoʊ/نشان دادن
sit/sɪt/نشستن
speak/spiːk/صحبت کردن
spend/spɛnd/خرج کردن
stand/stænd/ایستادن
start/stɑːrt/شروع کردن
stay/steɪ/ماندن
stop/stɑp/متوقف کردن
take/teɪk/گرفتن / برداشتن
talk/tɔːk/صحبت کردن
tell/tɛl/گفتن
think/θɪŋk/فکر کردن
try/traɪ/تلاش کردن
turn/tɜrn/چرخیدن / تبدیل کردن
understand/ˌʌndərˈstænd/فهمیدن
use/juːz/استفاده کردن
wait/weɪt/صبر کردن
walk/wɔːk/راه رفتن
want/wɑnt/خواستن
watch/wɑːʧ/تماشا کردن
wear/wɛr/پوشیدن
win/wɪn/برنده شدن
work/wɜrk/کار کردن
write/raɪt/نوشتن

این جدول شامل 100 فعل پرکاربرد زبان انگلیسی است که به همراه تلفظ و معنی فارسی ارائه شده است و بخش اول 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی می باشد.

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf
1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

100 صفت مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
able/ˈeɪbl/توانا
bad/bæd/بد
best/bɛst/بهترین
better/ˈbɛtər/بهتر
big/bɪɡ/بزرگ
black/blæk/سیاه
blue/bluː/آبی
certain/ˈsɜːrtən/معین / قطعی
clear/klɪr/واضح / روشن
close/kloʊz/نزدیک
cold/koʊld/سرد
common/ˈkɒmən/رایج / مشترک
complete/kəmˈpliːt/کامل / تمام
cultural/ˈkʌlʧərəl/فرهنگی
current/ˈkɜːrənt/جاری / کنونی
dark/dɑːrk/تاریک
dead/dɛd/مرده
deep/diːp/عمیق
different/ˈdɪfərənt/متفاوت
difficult/ˈdɪfɪkəlt/سخت / دشوار
early/ˈɜːrli/زود / اولیه
easy/ˈiːzi/راحت
economic/ˌiːkəˈnɑːmɪk/اقتصادی
entire/ɪnˈtaɪər/تمام / کامل
environmental/ɪnˌvaɪrənˈmɛntəl/زیست‌محیطی
federal/ˈfɛdərəl/فدرال
free/friː/رایگان / آزاد
full/fʊl/کامل / پر
general/ˈʤɛnərəl/عمومی / کلی
good/ɡʊd/خوب
great/ɡreɪt/عالی / بزرگ
green/ɡriːn/سبز
happy/ˈhæpi/شاد
hard/hɑːrd/سخت
high/haɪ/بالا
human/ˈhjuːmən/انسانی
important/ɪmˈpɔːrtnt/مهم
international/ˌɪntərˈnæʃənəl/بین‌المللی
large/lɑːrdʒ/بزرگ
late/leɪt/دیر
left/lɛft/چپ
likely/ˈlaɪkli/محتمل
little/ˈlɪtl/کوچک
local/ˈloʊkl/محلی
long/lɔːŋ/بلند / طولانی
low/loʊ/پایین
main/meɪn/اصلی
major/ˈmeɪdʒər/عمده / اصلی
medical/ˈmɛdɪkl/پزشکی
military/ˈmɪlɪˌtɛri/نظامی
national/ˈnæʃənl/ملی
natural/ˈnætʃərəl/طبیعی
new/njuː/جدید
old/oʊld/پیر / قدیمی
only/ˈoʊnli/تنها
open/ˈoʊpən/باز
other/ˈʌðər/دیگر
past/pæst/گذشته
personal/ˈpɜrsənl/شخصی
physical/ˈfɪzɪkl/فیزیکی
political/pəˈlɪtɪkl/سیاسی
poor/pʊr/فقیر
possible/ˈpɒsəbl/ممکن
private/ˈpraɪvət/خصوصی
public/ˈpʌblɪk/عمومی
real/riːl/واقعی
recent/ˈriːsənt/اخیر
red/rɛd/قرمز
religious/rɪˈlɪʤəs/مذهبی
right/raɪt/راست / درست
serious/ˈsɪriəs/جدی
short/ʃɔːrt/کوتاه
similar/ˈsɪmələr/مشابه
simple/ˈsɪmpl/ساده
single/ˈsɪŋɡəl/تنها / مجرد
small/smɔːl/کوچک
social/ˈsoʊʃəl/اجتماعی
special/ˈspɛʃəl/خاص
strong/strɔːŋ/قوی
sure/ʃʊr/مطمئن
true/truː/درست / حقیقی
various/ˈvɛriəs/مختلف / گوناگون
white/waɪt/سفید
whole/hoʊl/کامل / تمام
wide/waɪd/وسیع / پهن
wrong/rɔːŋ/اشتباه
young/jʌŋ/جوان

این جدول 100 صفت پرکاربرد در زبان انگلیسی را به همراه تلفظ و معنی فارسی ارائه می‌دهد و بخش دوم از 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی به شمار میرود.

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf
1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

100 اسم مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
ability/əˈbɪləti/توانایی
accident/ˈæksɪdənt/حادثه
action/ˈækʃən/اقدام
actor/ˈæktər/بازیگر
age/eɪʤ/سن
agreement/əˈɡriːmənt/توافق
air/ɛr/هوا
amount/əˈmaʊnt/مقدار
animal/ˈænɪməl/حیوان
answer/ˈænsər/پاسخ
area/ˈɛriə/منطقه
army/ˈɑrmi/ارتش
art/ɑrt/هنر
attention/əˈtɛnʃən/توجه
baby/ˈbeɪbi/نوزاد
bank/bæŋk/بانک
beach/biːʧ/ساحل
beauty/ˈbjuːti/زیبایی
bed/bɛd/تخت خواب
beginning/bɪˈɡɪnɪŋ/آغاز
bill/bɪl/صورتحساب
bird/bɜrd/پرنده
birth/bɜrθ/تولد
blood/blʌd/خون
body/ˈbɑdi/بدن
book/bʊk/کتاب
boss/bɔs/رئیس
bottle/ˈbɑtl/بطری
box/bɑks/جعبه
boy/bɔɪ/پسر
brain/breɪn/مغز
bridge/brɪʤ/پل
brother/ˈbrʌðər/برادر
building/ˈbɪldɪŋ/ساختمان
business/ˈbɪznɪs/کسب‌وکار
bus/bʌs/اتوبوس
butter/ˈbʌtər/کره
camera/ˈkæmərə/دوربین
camp/kæmp/اردوگاه
car/kɑr/ماشین
card/kɑrd/کارت
care/kɛr/مراقبت
case/keɪs/مورد / پرونده
cat/kæt/گربه
cause/kɔz/علت
celebration/ˌsɛləˈbreɪʃən/جشن
chance/ʧæns/شانس / فرصت
change/ʧeɪnʤ/تغییر
child/ʧaɪld/کودک
city/ˈsɪti/شهر
class/klæs/کلاس / طبقه
clock/klɑk/ساعت
clothes/kloʊðz/لباس
club/klʌb/باشگاه
coffee/ˈkɔfi/قهوه
cold/koʊld/سرما
color/ˈkʌlər/رنگ
company/ˈkʌmpəni/شرکت
computer/kəmˈpjutər/کامپیوتر
conversation/ˌkɑnvərˈseɪʃən/مکالمه
country/ˈkʌntri/کشور
course/kɔrs/دوره / مسیر
cow/kaʊ/گاو
crowd/kraʊd/جمعیت
cup/kʌp/فنجان
dad/dæd/پدر
danger/ˈdeɪnʤər/خطر
day/deɪ/روز
deal/diːl/معامله
death/dɛθ/مرگ
decision/dɪˈsɪʒən/تصمیم
degree/dɪˈɡriː/درجه / مدرک
department/dɪˈpɑrtmənt/بخش
development/dɪˈvɛləpmənt/توسعه
dinner/ˈdɪnər/شام
direction/dəˈrɛkʃən/جهت
disease/dɪˈziːz/بیماری
distance/ˈdɪstəns/فاصله
doctor/ˈdɑktər/دکتر
door/dɔr/در
dream/driːm/رویا
dress/drɛs/لباس زنانه
drink/drɪŋk/نوشیدنی
driver/ˈdraɪvər/راننده
drop/drɑp/قطره
ear/ɪr/گوش
earth/ɜrθ/زمین
education/ˌɛʤəˈkeɪʃən/آموزش
effect/ɪˈfɛkt/اثر
effort/ˈɛfərt/تلاش
election/ɪˈlɛkʃən/انتخابات
energy/ˈɛnərʤi/انرژی
engine/ˈɛnʤɪn/موتور
evening/ˈivnɪŋ/عصر
event/ɪˈvɛnt/رویداد
example/ɪɡˈzæmpl/مثال
experience/ɪkˈspɪriəns/تجربه
eye/aɪ/چشم
face/feɪs/صورت
fact/fækt/حقیقت
family/ˈfæməli/خانواده

این جدول شامل 100 اسم پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه تلفظ و معنی فارسی است.

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

100 قید مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
actually/ˈækʧuəli/در واقع
again/əˈɡɛn/دوباره
almost/ˈɔːlmoʊst/تقریباً
already/ɔːlˈrɛdi/قبلاً
always/ˈɔːlweɪz/همیشه
anywhere/ˈɛniˌwɛr/هر جا
apart/əˈpɑrt/جدا
around/əˈraʊnd/اطراف / دور
away/əˈweɪ/دور
badly/ˈbædli/بد
beautifully/ˈbjuːtəfəli/به زیبایی
before/bɪˈfɔːr/قبل از
behind/bɪˈhaɪnd/پشت
below/bɪˈloʊ/زیر
besides/bɪˈsaɪdz/علاوه بر
better/ˈbɛtər/بهتر
briefly/ˈbriːfli/به طور مختصر
brightly/ˈbraɪtli/به طور روشن
carefully/ˈkɛrfəli/با دقت
certainly/ˈsɜrtənli/مطمئناً
clearly/ˈklɪrli/به وضوح
closely/ˈkloʊsli/از نزدیک
completely/kəmˈpliːtli/کاملاً
constantly/ˈkɑnstəntli/به طور مداوم
correctly/kəˈrɛktli/به درستی
daily/ˈdeɪli/روزانه
deeply/ˈdiːpli/عمیقاً
definitely/ˈdɛfənətli/قطعاً
deliberately/dɪˈlɪbərətli/عمداً
easily/ˈiːzɪli/به راحتی
entirely/ɪnˈtaɪərli/کاملاً
especially/ɪˈspɛʃəli/به ویژه
exactly/ɪɡˈzæktli/دقیقاً
extremely/ɪkˈstriːmli/بسیار
fairly/ˈfɛrli/نسبتاً
fast/fæst/سریع
finally/ˈfaɪnəli/بالاخره
frequently/ˈfriːkwəntli/به طور مکرر
fully/ˈfʊli/کاملاً
generally/ˈʤɛnərəli/عموماً
greatly/ˈɡreɪtli/به شدت
happily/ˈhæpɪli/با خوشحالی
hard/hɑrd/سخت / به شدت
hardly/ˈhɑrdli/به سختی
highly/ˈhaɪli/بسیار
honestly/ˈɑnɪstli/صادقانه
immediately/ɪˈmiːdiətli/فوراً
independently/ˌɪndɪˈpɛndəntli/به طور مستقل
instantly/ˈɪnstəntli/بلافاصله
just/ʤʌst/فقط
kindly/ˈkaɪndli/با مهربانی
largely/ˈlɑrʤli/به طور گسترده
lately/ˈleɪtli/اخیراً
likely/ˈlaɪkli/احتمالاً
locally/ˈloʊkəli/به صورت محلی
loudly/ˈlaʊdli/با صدای بلند
mainly/ˈmeɪnli/عمدتاً
naturally/ˈnæʧrəli/به طور طبیعی
nearly/ˈnɪrli/تقریباً
never/ˈnɛvər/هرگز
normally/ˈnɔrməli/به طور عادی
now/naʊ/اکنون
occasionally/əˈkeɪʒnəli/گاهی اوقات
often/ˈɔːfən/اغلب
once/wʌns/یک بار
only/ˈoʊnli/فقط
outside/ˌaʊtˈsaɪd/بیرون
particularly/pərˈtɪkjələrli/به ویژه
perfectly/ˈpɜrfɪktli/کاملاً
perhaps/pərˈhæps/شاید
personally/ˈpɜrsənəli/شخصاً
physically/ˈfɪzɪkəli/از نظر جسمی
politically/pəˈlɪtɪkli/به طور سیاسی
poorly/ˈpʊrli/ضعیف
possibly/ˈpɑːsəbli/احتمالاً
pretty/ˈprɪti/نسبتاً / به شدت
quickly/ˈkwɪkli/به سرعت
quietly/ˈkwaɪətli/به آرامی
rapidly/ˈræpɪdli/سریعاً
rarely/ˈrɛrli/به ندرت
really/ˈriːəli/واقعاً
regularly/ˈrɛɡjələrli/به طور منظم
safely/ˈseɪfli/با ایمنی
slowly/ˈsloʊli/به آرامی
softly/ˈsɔːftli/به آرامی
sometimes/ˈsʌmˌtaɪmz/گاهی اوقات
soon/suːn/به زودی
suddenly/ˈsʌdənli/ناگهان
surely/ˈʃʊrli/مطمئناً
today/təˈdeɪ/امروز
together/təˈɡɛðər/با هم
tomorrow/təˈmɔːroʊ/فردا
tonight/təˈnaɪt/امشب
usually/ˈjuːʒuəli/معمولاً
very/ˈvɛri/خیلی
well/wɛl/خوب
widely/ˈwaɪdli/به طور گسترده

این جدول شامل 100 قید پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه تلفظ و معنی فارسی است.

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

100 حرف اضافه مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
about/əˈbaʊt/درباره
above/əˈbʌv/بالای
across/əˈkrɔs/از میان / از عرض
after/ˈæftər/بعد از
against/əˈɡeɪnst/علیه / مقابل
along/əˈlɔŋ/در طول / به همراه
among/əˈmʌŋ/در میان
around/əˈraʊnd/اطراف
as/æz/به عنوان
at/æt/در / به
before/bɪˈfɔr/قبل از
behind/bɪˈhaɪnd/پشت
below/bɪˈloʊ/پایین / زیر
beneath/bɪˈniːθ/در زیر
beside/bɪˈsaɪd/کنار
between/bɪˈtwiːn/بین
beyond/bɪˈjɑnd/فراتر از
by/baɪ/توسط / در کنار
concerning/kənˈsɜrnɪŋ/در مورد
despite/dɪˈspaɪt/علیرغم
down/daʊn/پایین
during/ˈdʊrɪŋ/در طول
except/ɪkˈsɛpt/به جز
for/fɔːr/برای
from/frʌm/از
in/ɪn/در
inside/ɪnˈsaɪd/داخل
into/ˈɪntu/به داخل
like/laɪk/مثل
near/nɪr/نزدیک
of/əv/از
off/ɔf/خارج از / دور
on/ɑn/روی
onto/ˈɑntu/به روی
out/aʊt/بیرون
outside/ˌaʊtˈsaɪd/خارج از
over/ˈoʊvər/روی / بالای
past/pæst/از کنار / گذشته
per/pɜːr/به ازای
regarding/rɪˈɡɑrdɪŋ/در مورد
round/raʊnd/دور / گرد
since/sɪns/از زمانی که
through/θruː/از طریق
throughout/θruːˈaʊt/در تمام
till/tɪl/تا زمانی که
to/tuː/به / تا
toward/tɔːrd/به سمت
under/ˈʌndər/زیر
underneath/ˌʌndərˈniːθ/در زیر
unlike/ˌʌnˈlaɪk/بر خلاف
until/ənˈtɪl/تا زمانی که
up/ʌp/بالا / به بالا
upon/əˈpɑːn/بر روی / بر
with/wɪð/با
within/wɪˈðɪn/درون
without/wɪˈðaʊt/بدون
above all/əˈbʌv ɔl/بالاتر از همه
according to/əˈkɔrdɪŋ tuː/بر اساس
ahead of/əˈhɛd əv/جلوتر از
as for/æz fɔr/در مورد
as to/æz tuː/نسبت به
aside from/əˈsaɪd frʌm/به جز
because of/bɪˈkɔːz əv/به خاطر
but for/bʌt fɔːr/به غیر از
by means of/baɪ miːnz əv/با استفاده از
due to/djuː tuː/به علت
except for/ɪkˈsɛpt fɔːr/به جز
far from/fɑr frʌm/دور از
in addition to/ɪn əˈdɪʃən tuː/علاوه بر
in case of/ɪn keɪs əv/در صورت
in front of/ɪn frʌnt əv/جلوی
in lieu of/ɪn luː əv/به جای
in spite of/ɪn spaɪt əv/با وجود
instead of/ɪnˈstɛd əv/به جای
on account of/ɑn əˈkaʊnt əv/به دلیل
on behalf of/ɑn bɪˈhæf əv/از طرف
on top of/ɑn tɑp əv/بر روی
other than/ˈʌðər ðæn/غیر از
owing to/ˈoʊɪŋ tuː/به علت
prior to/ˈpraɪər tuː/قبل از
rather than/ˈræðər ðæn/به جای
regardless of/rɪˈɡɑrdləs əv/بدون توجه به
subsequent to/ˈsʌbsɪkwənt tuː/پس از
thanks to/θæŋks tuː/به لطف
up to/ʌp tuː/تا
with regard to/wɪð rɪˈɡɑrd tuː/در ارتباط با
with respect to/wɪð rɪˈspɛkt tuː/با احترام به

این جدول شامل 100 حرف اضافه پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه تلفظ و معنی فارسی است.

1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf
1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

100 فعل دو بخشی (phrasal verbs) مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
ask for/æsk fɔːr/درخواست کردن
back up/bæk ʌp/پشتیبانی کردن / حمایت کردن
break down/breɪk daʊn/خراب شدن / از کار افتادن
break up/breɪk ʌp/به هم زدن / پایان دادن به رابطه
bring up/brɪŋ ʌp/بزرگ کردن / تربیت کردن
call off/kɔːl ɔːf/لغو کردن
carry on/ˈkæri ɑːn/ادامه دادن
check in/ʧɛk ɪn/ثبت‌نام کردن (هتل/فرودگاه)
check out/ʧɛk aʊt/تسویه حساب کردن / بررسی کردن
come across/kʌm əˈkrɔs/برخوردن به (تصادفی)
come back/kʌm bæk/بازگشتن
come in/kʌm ɪn/وارد شدن
come up with/kʌm ʌp wɪð/پیشنهاد دادن / به ذهن رسیدن
count on/kaʊnt ɑːn/حساب کردن روی کسی
cut down on/kʌt daʊn ɑːn/کاهش دادن مصرف
do without/duː wɪˈθaʊt/بدون چیزی سر کردن
fall apart/fɔːl əˈpɑːrt/از هم پاشیدن
fall behind/fɔːl bɪˈhaɪnd/عقب ماندن
figure out/ˈfɪɡjər aʊt/فهمیدن / حل کردن
fill in/fɪl ɪn/پر کردن (فرم)
find out/faɪnd aʊt/فهمیدن / پی بردن
get along with/ɡɛt əˈlɔːŋ wɪð/با کسی کنار آمدن
get away/ɡɛt əˈweɪ/فرار کردن / دور شدن
get back/ɡɛt bæk/بازگشتن
get in/ɡɛt ɪn/وارد شدن
get off/ɡɛt ɔːf/پیاده شدن (از وسیله نقلیه)
get on/ɡɛt ɑːn/سوار شدن
get out/ɡɛt aʊt/بیرون رفتن / خارج شدن
give away/ɡɪv əˈweɪ/اهدا کردن / فاش کردن
give up/ɡɪv ʌp/تسلیم شدن / دست کشیدن
go ahead/ɡoʊ əˈhɛd/ادامه دادن / پیش رفتن
go on/ɡoʊ ɑːn/ادامه دادن
go out/ɡoʊ aʊt/بیرون رفتن
grow up/ɡroʊ ʌp/بزرگ شدن
hang on/hæŋ ɑːn/صبر کردن / منتظر ماندن
hang out/hæŋ aʊt/وقت گذراندن (با دوستان)
hold on/hoʊld ɑːn/صبر کردن / نگه داشتن
keep on/kiːp ɑːn/ادامه دادن
let down/lɛt daʊn/ناامید کردن
look after/lʊk ˈæftər/مراقبت کردن از
look for/lʊk fɔːr/جستجو کردن
look forward to/lʊk ˈfɔːrwərd tuː/منتظر بودن (چیزی با اشتیاق)
look into/lʊk ˈɪntuː/بررسی کردن
look up to/lʊk ʌp tuː/احترام گذاشتن به
make up/meɪk ʌp/جبران کردن / ساختن (داستان)
pass away/pæs əˈweɪ/درگذشتن
pick up/pɪk ʌp/برداشتن / انتخاب کردن
point out/pɔɪnt aʊt/اشاره کردن
put away/pʊt əˈweɪ/کنار گذاشتن / مرتب کردن
put off/pʊt ɔːf/به تعویق انداختن
put on/pʊt ɑːn/پوشیدن (لباس)
put out/pʊt aʊt/خاموش کردن (آتش)
run into/rʌn ˈɪntuː/به کسی برخورد کردن (تصادفی)
run out of/rʌn aʊt əv/تمام کردن (موجودی)
set up/sɛt ʌp/تنظیم کردن / راه‌اندازی کردن
show up/ʃoʊ ʌp/ظاهر شدن / آمدن
shut down/ʃʌt daʊn/بستن / تعطیل کردن
sit down/sɪt daʊn/نشستن
stand up/stænd ʌp/بلند شدن
take after/teɪk ˈæftər/شبیه بودن به (در خانواده)
take away/teɪk əˈweɪ/بردن / حذف کردن
take off/teɪk ɔːf/درآوردن (لباس) / بلند شدن (هواپیما)
take over/teɪk ˈoʊvər/کنترل چیزی را به دست گرفتن
take up/teɪk ʌp/شروع کردن (فعالیت جدید)
talk over/tɔːk ˈoʊvər/بحث کردن / بررسی کردن
throw away/θroʊ əˈweɪ/دور انداختن
turn around/tɜrn əˈraʊnd/برگشتن / تغییر جهت دادن
turn down/tɜrn daʊn/رد کردن / کم کردن (صدا)
turn off/tɜrn ɔːf/خاموش کردن
turn on/tɜrn ɑːn/روشن کردن
turn up/tɜrn ʌp/زیاد کردن (صدا) / ظاهر شدن
wake up/weɪk ʌp/بیدار شدن
watch out/wɑʧ aʊt/مراقب بودن
work out/wɜrk aʊt/تمرین کردن / نتیجه گرفتن
write down/raɪt daʊn/نوشتن

این جدول شامل 100 فعل دو بخشی (phrasal verbs) پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه تلفظ و معنی فارسی و بخش دیگری از 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی است.

100 اصطلاح (Idioms) مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
A blessing in disguise/ə ˈblɛsɪŋ ɪn dɪsˈɡaɪz/خیری که در باطن مشکل به نظر می‌رسید
A piece of cake/ə piːs əv keɪk/خیلی آسان
Actions speak louder than words/ˈækʃənz spiːk ˈlaʊdər ðæn wɜːrdz/عمل مهم‌تر از حرف است
Add fuel to the fire/æd fjuːəl tə ðə faɪər/آتش را شعله‌ورتر کردن
All ears/ɔːl ɪrz/سراپا گوش بودن
At the drop of a hat/æt ðə drɑp əv ə hæt/بلافاصله، فوراً
Barking up the wrong tree/ˈbɑrkɪŋ ʌp ðə rɔːŋ triː/اشتباه گرفتن
Beat around the bush/biːt əˈraʊnd ðə bʊʃ/طفره رفتن
Better late than never/ˈbɛtər leɪt ðæn ˈnɛvər/دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است
Bite the bullet/baɪt ðə ˈbʊlɪt/سختی را تحمل کردن
Break the ice/breɪk ði aɪs/شروع مکالمه و از بین بردن سکوت
Burn the midnight oil/bɜrn ðə ˈmɪdnaɪt ɔɪl/تا دیر وقت کار کردن
By the skin of your teeth/baɪ ðə skɪn əv jʊər tiːθ/با کمترین تلاش نجات پیدا کردن
Call it a day/kɔːl ɪt ə deɪ/کار را تمام کردن برای امروز
Cut corners/kʌt ˈkɔrnərz/از میانبر زدن، کاهش کیفیت
Caught red-handed/kɔt rɛd ˈhændɪd/دستگیر شدن در حال جرم
Cry over spilt milk/kraɪ ˈoʊvər spɪlt mɪlk/گریه کردن بر چیزی که تمام شده
Devil’s advocate/ˈdɛvəlz ˈædvəkɪt/به خاطر استدلال مخالف بودن
Don’t count your chickens before they hatch/doʊnt kaʊnt jʊər ˈʧɪkɪnz bɪˈfɔːr ðeɪ hæʧ/روی چیزی که قطعی نیست حساب نکنید
Don’t put all your eggs in one basket/doʊnt pʊt ɔːl jʊər ɛɡz ɪn wʌn ˈbæskɪt/همه تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید
Every cloud has a silver lining/ˈɛvri klaʊd hæz ə ˈsɪlvər ˈlaɪnɪŋ/هر مشکلی یک جنبه خوب دارد
Feeling under the weather/ˈfiːlɪŋ ˈʌndər ðə ˈwɛðər/احساس ناخوشی داشتن
Fit as a fiddle/fɪt æz ə ˈfɪdl/کاملاً سالم و تندرست
Get a taste of your own medicine/ɡɛt ə teɪst əv jʊər oʊn ˈmɛdɪsən/چیزی که به دیگران داده‌ای به خودت برگردد
Get out of hand/ɡɛt aʊt əv hænd/از کنترل خارج شدن
Give someone the cold shoulder/ɡɪv ˈsʌmwʌn ðə koʊld ˈʃoʊldər/بی‌توجهی کردن به کسی
Go the extra mile/ɡoʊ ði ˈɛkstrə maɪl/تلاش بیشتر برای موفقیت
Hit the nail on the head/hɪt ðə neɪl ɑːn ðə hɛd/دقیقاً به هدف زدن
Hit the sack/hɪt ðə sæk/رفتن به رختخواب
In the heat of the moment/ɪn ðə hiːt əv ðə ˈmoʊmənt/تحت تأثیر شرایط سریع تصمیم گرفتن
It takes two to tango/ɪt teɪks tuː tuː ˈtæŋɡoʊ/کار دونفره است (مسئولیت مشترک)
Jump on the bandwagon/ʤʌmp ɑn ðə ˈbændˌwæɡən/پیوستن به جریان غالب
Kill two birds with one stone/kɪl tuː bɜrdz wɪð wʌn stoʊn/با یک تیر دو نشان زدن
Last straw/læst strɔː/آخرین قطره‌ای که جام صبر را لبریز می‌کند
Let the cat out of the bag/lɛt ðə kæt aʊt əv ðə bæg/لو دادن یک راز
Miss the boat/mɪs ðə boʊt/از فرصت استفاده نکردن
Once in a blue moon/wʌns ɪn ə bluː mun/بسیار نادر
On the ball/ɑn ðə bɔːl/هوشیار و آماده بودن
Out of the blue/aʊt əv ðə bluː/ناگهان و غیر منتظره
Piece of cake/piːs əv keɪk/خیلی آسان
Pull someone’s leg/pʊl ˈsʌmwʌnz lɛɡ/کسی را دست انداختن
See eye to eye/siː aɪ tuː aɪ/هم‌عقیده بودن
Sit on the fence/sɪt ɑn ðə fɛns/دودل بودن
Speak of the devil/spiːk əv ðə ˈdɛvəl/حلال زاده! (وقتی کسی که از او صحبت می‌کنید می‌آید)
Steal someone’s thunder/stil ˈsʌmwʌnz ˈθʌndər/اعتبار و توجه کسی را دزدیدن
Take with a grain of salt/teɪk wɪð ə ɡreɪn əv sɔːlt/با شک و تردید چیزی را قبول کردن
The ball is in your court/ðə bɔːl ɪz ɪn jʊər kɔrt/نوبت تصمیم‌گیری شماست
The best of both worlds/ðə bɛst əv boʊθ wɜrldz/بهره‌مندی از هر دو جنبه خوب
The elephant in the room/ði ˈɛləfənt ɪn ðə rum/مسئله واضحی که نادیده گرفته می‌شود
The whole nine yards/ðə hoʊl naɪn jɑrdz/تمام و کمال
Throw in the towel/θroʊ ɪn ðə ˈtaʊəl/تسلیم شدن
Time flies/taɪm flaɪz/زمان به سرعت می‌گذرد
To add insult to injury/tuː æd ˈɪnsʌlt tuː ˈɪnʤəri/بدتر کردن وضعیت بد موجود
To make matters worse/tuː meɪk ˈmætərz wɜrs/بدتر کردن وضعیت
Under the weather/ˈʌndər ðə ˈwɛðər/احساس بیماری یا ناخوشی کردن
We’ll cross that bridge when we come to it/wiːl krɔːs ðæt brɪʤ wɛn wiː kʌm tuː ɪt/بعداً به مشکل رسیدگی خواهیم کرد
When pigs fly/wɛn pɪɡz flaɪ/وقتی چیزی غیرممکن است
You can’t judge a book by its cover/juː kænt ʤʌʤ ə bʊk baɪ ɪts ˈkʌvər/از ظاهر نباید قضاوت کرد

این جدول شامل 100 ایدیوم پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه فونتیک و معنی فارسی است.

100 اسلنگ (Slang) مهم و پرکاربرد زبان انگلیسی با فونتیک و معنی فارسی

انگلیسیفونتیکمعنی فارسی
Awesome/ˈɔːsəm/عالی / فوق‌العاده
Bae/beɪ/عزیز / عشق
Ballin’/ˈbɔːlɪn/موفق / پولدار
Basic/ˈbeɪsɪk/ساده و معمولی (اغلب منفی)
Bet/bɛt/موافقم / حله
Blast/blæst/لحظه‌ی عالی / فوق‌العاده
Bro/broʊ/رفیق / داداش
Chill/ʧɪl/ریلکس کردن / آرامش داشتن
Cool/kuːl/خوب / عالی
Creep/kriːp/فرد عجیب و ترسناک
Crush/krʌʃ/کسی که دوستش داری
Dawg/dɔːɡ/رفیق / دوست
Dope/doʊp/فوق‌العاده / عالی
Epic/ˈɛpɪk/شگفت‌انگیز
Fam/fæm/خانواده / دوستان نزدیک
Fire/ˈfaɪər/عالی / خیلی خوب
Flex/flɛks/نمایش دادن موفقیت یا ثروت
FOMO/ˈfoʊmoʊ/ترس از دست دادن (Fear of Missing Out)
Goat/goʊt/بهترین در همه دوران (Greatest of All Time)
Gucci/ˈɡuːʧi/خوب / عالی
Hangry/ˈhæŋɡri/گرسنگی باعث عصبانیت
Hype/haɪp/تبلیغ بیش از حد / هیجان‌انگیز
Lit/lɪt/عالی / پرانرژی
Low-key/ˈloʊˌkiː/به طور مخفیانه / کم
Meh/mɛ/بی‌اهمیت / نه خوب نه بد
No cap/noʊ kæp/بدون دروغ / حقیقتاً
On fleek/ɑn fliːk/بی‌نقص / عالی
OTP/oʊ-ti-pi/زوج رویایی (One True Pairing)
Plug/plʌɡ/کسی که به چیزهای خاص دسترسی دارد
Pop off/pɑp ɔf/به شدت موفق بودن / مورد تحسین قرار گرفتن
Props/prɑps/احترام گذاشتن / تحسین
Salty/ˈsɔːlti/ناراحت و عصبی
Savage/ˈsævɪʤ/بی‌رحم / شجاع
Shade/ʃeɪd/انتقاد پنهانی / طعنه
Ship/ʃɪp/دوست داشتن یک زوج خیالی
Slay/sleɪ/بسیار موفق بودن / عالی انجام دادن
Snack/snæk/جذاب و زیبا
Snatched/snætʃt/خوش‌تیپ و جذاب
Squad/skwɑːd/گروه دوستان
Stan/stæn/هوادار افراطی / شدیداً طرفدار بودن
Tea/tiː/شایعه / خبر جنجالی
Throw shade/θroʊ ʃeɪd/انتقاد پنهانی / مسخره کردن
Tight/taɪt/خیلی خوب / قوی
Turnt/tɜːrnt/هیجان‌زده / مشغول جشن
Vibe/vaɪb/حس و حال
Woke/woʊk/آگاه به مسائل اجتماعی
YOLO/ˈjoʊloʊ/یک‌بار زندگی می‌کنی (You Only Live Once)
Bail/beɪl/ترک کردن ناگهانی
Busted/ˈbʌstɪd/گرفتار شدن / خرابکار بودن
Cheesy/ˈʧiːzi/سطحی / لوس
Chillax/ʧɪˈlæks/آرامش داشتن
Couch potato/kaʊʧ pəˈteɪtoʊ/کسی که زیاد تلویزیون می‌بیند
Crash/kræʃ/خوابیدن / خوابیدن ناگهانی
Decked out/dɛkt aʊt/به شدت شیک پوشیدن
Ditch/dɪʧ/ترک کردن / جا گذاشتن
Dump/dʌmp/رها کردن / به هم زدن
Epic fail/ˈɛpɪk feɪl/شکست بزرگ
Flexing/ˈflɛksɪŋ/نمایش دادن (ثروت یا موفقیت)
Go bananas/ɡoʊ bəˈnænəz/دیوانه شدن
Goof off/ɡuːf ɔf/وقت تلف کردن
Guts/ɡʌts/شجاعت / جرأت
Hit the road/hɪt ðə roʊd/راه افتادن / رفتن
I’m down/aɪm daʊn/من موافقم
Jonesing/ˈʤoʊnzɪŋ/به شدت خواستن
Kicks/kɪks/کفش‌های کتانی
Knockout/ˈnɑːkaʊt/خیلی جذاب
Kook/kuːk/آدم عجیب و غریب
Lame/leɪm/خسته‌کننده / بی‌معنی
Lurk/lɜːrk/پنهانی نگاه کردن
Nuts/nʌts/دیوانه / عجیب
On point/ɑn pɔɪnt/بی‌نقص / کامل
Peep/piːp/دیدن / تماشا کردن
Pissed off/pɪst ɔf/عصبانی
Player/ˈpleɪər/کسی که افراد زیادی را فریب می‌دهد
Props/prɑps/تحسین / احترام
Roll out/roʊl aʊt/رفتن / ترک کردن
Shady/ˈʃeɪdi/مشکوک
Shoot the breeze/ʃuːt ðə briːz/وقت‌گذرانی با صحبت بی‌هدف
Slick/slɪk/باهوش / ماهر
Spill the tea/spɪl ðə tiː/افشای راز / شایعه گفتن
Swole/swoʊl/عضله‌ای / قوی
Throwback/ˈθroʊbæk/یادآوری خاطرات گذشته
Trash/træʃ/تحقیر کردن / بد گفتن
Whip/wɪp/ماشین (به‌ویژه ماشین شیک)
Zonked/zɑŋkt/بسیار خسته
Zip it/zɪp ɪt/ساکت شدن

این جدول شامل 100 اسلنگ پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه تلفظ و معنی فارسی و بخش دیگری از 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی است.

مزایای یادگیری 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با معنی pdf

  • ارتباط سریع‌تر و مؤثرتر: این لغات پایه‌ای هستند و در اکثر مکالمات و نوشته‌ها استفاده می‌شوند، بنابراین یادگیری آن‌ها می‌تواند سرعت و کارایی شما در برقراری ارتباط را افزایش دهد.
  • کمک به تقویت مهارت‌های زبانی: وقتی این لغات را یاد بگیرید، اعتماد به نفس بیشتری برای شرکت در مکالمات و نوشتن متون پیدا می‌کنید.
  • صرفه‌جویی در زمان: با یادگیری این 1000 لغت پرکاربرد، می‌توانید به سرعت بخش عمده‌ای از زبان انگلیسی را درک کنید، چرا که این لغات در بسیاری از موقعیت‌های روزمره استفاده می‌شوند.

روش‌ های یادگیری فهرست 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی:

  1. فراگیری در قالب دسته‌بندی‌ها: یادگیری لغات بر اساس دسته‌بندی‌های مختلف مانند افعال، اسامی و صفات به شما کمک می‌کند تا آن‌ها را بهتر درک کنید.
  2. تمرین و تکرار: استفاده مداوم از این کلمات در مکالمات روزمره یا نوشتن متن‌های ساده می‌تواند به تثبیت آن‌ها در ذهن کمک کند.
  3. استفاده از فلش‌کارت‌ها: فلش‌کارت‌ها یکی از بهترین روش‌ها برای مرور و به خاطر سپردن این لغات هستند.
  4. دیدن فیلم‌ها و خواندن متون ساده: تماشای فیلم‌ها و خواندن کتاب‌های سطح ابتدایی و متوسط به شما کمک می‌کند تا این کلمات را در کاربرد واقعی‌شان ببینید.

نتیجه‌گیری:

فهرست 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی یکی از بهترین ابزارها برای شروع یادگیری زبان انگلیسی است. با یادگیری این لغات، می‌توانید پایه‌های محکمی برای تقویت مهارت‌های زبانی خود ایجاد کنید و به تدریج به سمت یادگیری لغات و مفاهیم پیچیده‌تر بروید. این فهرست برای زبان‌آموزان مبتدی و متوسط بسیار مفید است و می‌تواند به عنوان یک راهنمای ساده و مؤثر در مسیر یادگیری زبان انگلیسی استفاده شود. این آموزش از یکی از سایت های مرجع آموزش زبان انگلیسی در خصوص 1000 لغت پرکاربرد انگلیسی با امکان تلفظ لغات را در همین زمینه به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم. ضمنا هر سوالی برای شما مطرح هست با در بخش کامنت ها در همین صفحه یا در گروه آموزش رایگان آیلتس ما در تلگرام حتما مطرح بفرمایید ❤️

  

  

5 1 رای
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

بهترین زمان برای یادگیری...

با 35% تخفیف! فرصت را از دست ندهید و در کلاس‌های آنلاین آیلتس ثبت نام کنید. شروع کلاس‌ها از هفته اول آبان ماه 1403

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر تماس حاصل کنید و اخبار آیلتس 2 را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.