جستجو

معنی Save the day (با 20 مثال)

معنی Save the day (با 20 مثال)

معنی Save the day در زبان انگلیسی

عبارت “save the day” یک اصطلاح انگلیسی است که به معنی نجات دادن موقعیت یا شرایطی است که به شدت به مشکل خورده است. این عبارت معمولاً به کار می‌رود زمانی که یک فرد یا چیزی به موقع اقدام می‌کند تا مشکلات یا بحران‌ها را حل کند و شرایط را به حالت مثبت برگرداند. این اصطلاح به نوعی اشاره به اقدام یا راه‌حل نهایی دارد که باعث می‌شود اوضاع بهتر شود. آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.

معنای دقیق Save the day

“Save the day” به معنای کمک به حل یک مشکل در لحظات بحرانی یا انجام کاری که باعث می‌شود وضعیت دشوار به پایان برسد و اوضاع به حالت معمول یا مثبت برگردد.

نحوه استفاده:

این ساختار معمولاً برای اشاره به زمانی که یک فرد یا چیزی به موقع به کمک می‌آید و اوضاع را از بحران نجات می‌دهد، به کار می‌رود.

10 مثال برای Save the day با ترجمه فارسی

  1. The firefighter saved the day when he rescued the family from the burning building.
    • آتش‌نشان روز را نجات داد وقتی که خانواده را از ساختمان در حال سوختن نجات داد.
  2. Her quick thinking saved the day during the emergency meeting.
    • تفکر سریع او در جلسه اضطراری روز را نجات داد.
  3. The new software update saved the day by fixing the bugs just before the presentation.
    • به‌روزرسانی جدید نرم‌افزار روز را نجات داد با اصلاح اشکالات درست قبل از ارائه.
  4. He saved the day by arriving with the missing document just in time for the meeting.
    • او روز را نجات داد با رسیدن به موقع با سند گم‌شده برای جلسه.
  5. When the main actor fell ill, his understudy saved the day by performing in his place.
    • وقتی که بازیگر اصلی بیمار شد، جانشین او روز را نجات داد با بازی در جای او.
  6. The coach’s strategy saved the day and helped the team win the championship.
    • استراتژی مربی روز را نجات داد و به تیم کمک کرد تا قهرمانی را بدست آورد.
  7. Her timely intervention saved the day, and we were able to finish the project on time.
    • مداخله به موقع او روز را نجات داد و ما توانستیم پروژه را به موقع تمام کنیم.
  8. The right decision at the right time saved the day in the middle of the crisis.
    • تصمیم درست در زمان مناسب روز را نجات داد وسط بحران.
  9. The last-minute donation saved the day for the charity event.
    • کمک مالی در آخرین لحظه روز را برای رویداد خیریه نجات داد.
  10. The new manager saved the day by resolving the conflict among the employees.
    • مدیر جدید روز را نجات داد با حل اختلافات میان کارمندان.
  11. The repairman saved the day by fixing the broken machine before the deadline.
    • تعمیرکار روز را نجات داد با تعمیر دستگاه خراب شده قبل از مهلت.
  12. The teacher saved the day by offering extra tutoring before the exam.
    • معلم روز را نجات داد با ارائه تدریس اضافی قبل از امتحان.
  13. The backup generator saved the day when the power went out during the event.
    • ژنراتور پشتیبان روز را نجات داد وقتی که برق در طول رویداد قطع شد.
  14. The legal team saved the day by finding a loophole in the contract.
    • تیم حقوقی روز را نجات داد با یافتن یک ضعف در قرارداد.
  15. Her support saved the day when I was feeling down and uncertain about the future.
    • حمایت او روز را نجات داد وقتی که احساس ناراحتی و عدم اطمینان از آینده داشتم.
  16. The lawyer saved the day by getting the charges dropped in court.
    • وکیل روز را نجات داد با لغو اتهامات در دادگاه.
  17. He saved the day by fixing the computer issue just before the presentation started.
    • او روز را نجات داد با رفع مشکل کامپیوتر درست قبل از شروع ارائه.
  18. Her decision to stay calm saved the day during the hectic situation.
    • تصمیم او برای آرام ماندن روز را نجات داد در طول وضعیت شلوغ.
  19. The timely arrival of the ambulance saved the day in the emergency.
    • رسیدن به موقع آمبولانس روز را نجات داد در وضعیت اضطراری.
  20. The quick response from the IT team saved the day by restoring the website.
    • پاسخ سریع تیم IT روز را نجات داد با بازگرداندن سایت.

young woman smile room computer زن دختر جوان لبخند اتاق کامپیوتر

دیگر اصطلاحات با معنی مشابه Save the day

  1. “Turn the tide”: به معنای تغییر دادن روند یک وضعیت منفی به مثبت.
    • Example: Her leadership skills turned the tide in the company’s favor.
    • ترجمه: مهارت‌های رهبری او روند وضعیت را به نفع شرکت تغییر داد.
  2. “Make all the difference”: یعنی کاری انجام دادن که تأثیر زیادی در تغییر شرایط دارد.
    • Example: His timely advice made all the difference in our decision.
    • ترجمه: مشورت به موقع او تفاوت زیادی در تصمیم‌گیری ما ایجاد کرد.
  3. “Pull through”: به معنای موفق شدن در گذراندن یک موقعیت سخت و بحرانی.
    • Example: Despite the illness, she pulled through and completed the project.
    • ترجمه: با وجود بیماری، او موفق شد و پروژه را به پایان رساند.
  4. “Come to the rescue”: به معنای کمک به کسی یا چیزی در لحظه بحران.
    • Example: The fire department came to the rescue when the building caught fire.
    • ترجمه: دپارتمان آتش‌نشانی در زمانی که ساختمان آتش گرفت، به کمک آمد.

استفاده در IELTS Speaking و Writing:

  • IELTS Speaking: استفاده از این عبارت در بخش‌های مختلف Speaking، به ویژه در سوالات که در آنها درباره بحران‌ها، مشکلات یا حل مسائل صحبت می‌کنید، می‌تواند تأثیر زیادی در نشان دادن مهارت‌های زبانی شما داشته باشد. این عبارت به شما کمک می‌کند تا توانایی خود را در استفاده از اصطلاحات و عبارات مناسب به نمایش بگذارید.
  • IELTS Writing: در نوشتن مقاله‌ها، این عبارت می‌تواند در بخش‌هایی که شما در مورد راه‌حل‌ها یا اقدامات نجات‌دهنده صحبت می‌کنید مفید باشد. می‌توانید از آن در مثال‌ها و تحلیل‌ها برای نشان دادن اینکه چگونه یک فرد یا گروه می‌تواند به حل بحران کمک کند، استفاده کنید.

مثال در IELTS Speaking:

Question: “Describe a time when someone helped you during a difficult situation.” Answer: “I remember a time when I was struggling with an important project at work. I was about to miss the deadline, and things were getting quite stressful. Then, my colleague came to the rescue by offering his assistance and staying late to help me finish the work. His timely intervention really saved the day and made a huge difference to the project.”

ترجمه به فارسی:
سوال: “زمانی را توصیف کنید که کسی در موقعیت سختی به شما کمک کرده باشد.”
پاسخ: “یادم می‌آید زمانی که در پروژه‌ای مهم در محل کارم با مشکل روبرو شده بودم. در آستانه از دست دادن مهلت قرار داشتم و اوضاع بسیار استرس‌زا شده بود. سپس، همکارم به کمک آمد و پیشنهاد داد تا دیر وقت بماند و در تکمیل کار به من کمک کند. مداخله به موقع او واقعاً روز را نجات داد و تفاوت بزرگی در پروژه ایجاد کرد.”

سخن آخر

معنی Save the day را با چندین مثال با هم دیدیم. این نوع ساختارها به شما کمک می‌کنند تا نمره بالایی در بخش‌های مختلف آزمون دریافت کنید.در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.

  

  

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

بهترین زمان برای یادگیری...

اینبار رایگان ثبت نام کنید! فرصت را از دست ندهید و در کلاس‌های آنلاین آیلتس ثبت نام کنید. شروع کلاس‌ها از هفته اول اسفند ماه 1403

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر در تلگرام در تماس باشید و اخبار آیلتس 2 را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.