معنی اصطلاح No Can Do در زبان انگلیسی
عبارت “no can do” یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی است که به معنی “نمیتوانم” یا “امکانپذیر نیست” استفاده میشود. این عبارت معمولاً در موقعیتهایی به کار میرود که فرد نمیتواند درخواست یا خواستهای را برآورده کند. در این مقاله، به بررسی دقیقتر معنی و نحوه استفاده از “no can do”، ارائه 20 جمله نمونه با ترجمه فارسی، معرفی اصطلاحات مشابه و بررسی کاربرد این عبارت در آزمونهای اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس خواهیم پرداخت.دانلود رایگان PDF کتاب 600 واژه مشابه و گیج کننده در زبان انگلیسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معنی و نحوه استفاده از “no can do”
عبارت “no can do” به معنای عدم توانایی یا امکان انجام یک کار است. این عبارت معمولاً در موقعیتهای غیررسمی و محاورهای به کار میرود و به نوعی نشاندهنده ناتوانی در انجام یک درخواست یا وظیفه است.
مثالهای کاربردی:
1. در پاسخ به درخواست:
• وقتی کسی از شما میخواهد کاری را انجام دهید و شما نمیتوانید، میتوانید بگویید: “Sorry, no can do.”
2. در موقعیتهای غیررسمی:
• این عبارت بیشتر در مکالمات دوستانه و غیررسمی استفاده میشود.
20 مثال برای اصطلاح No Can Do با معنی فارسی
1. I would love to help you with your project, but no can do this weekend.
• من دوست دارم به پروژهات کمک کنم، اما این آخر هفته نمیتوانم.
2. When he asked me to lend him money, I had to say no can do.
• وقتی از من خواست که پولی به او قرض بدهم، مجبور شدم بگویم نمیتوانم.
3. I wanted to join the team, but they said no can do since it’s already full.
• من میخواستم به تیم بپیوندم، اما آنها گفتند نمیتوانند چون تیم پر است.
4. She asked if I could finish the report by tomorrow, but I replied no can do.
• او پرسید آیا میتوانم گزارش را تا فردا تمام کنم، اما من جواب دادم نمیتوانم.
5. I tried to change the meeting time, but the manager said no can do.
• من سعی کردم زمان جلسه را تغییر دهم، اما مدیر گفت نمیتواند.
6. He wanted to borrow my car, but I told him no can do because I need it.
• او میخواست ماشینم را قرض بگیرد، اما من به او گفتم نمیتوانم چون به آن نیاز دارم.
7. They asked for extra time on the exam, but the teacher said no can do.
• آنها درخواست زمان اضافی برای امتحان کردند، اما معلم گفت نمیتواند.
8. I really want to go to the concert, but no can do if I don’t have a ticket.
• من واقعاً میخواهم به کنسرت بروم، اما اگر بلیط نداشته باشم نمیتوانم.
9. When she requested a day off, her boss responded with a no can do.
• وقتی او درخواست روز مرخصی کرد، رئیسش با یک “نمیتوانم” پاسخ داد.
10. I was hoping to get a discount, but the store said no can do on that item.
• من امیدوار بودم که تخفیف بگیرم، اما فروشگاه گفت روی آن کالا نمیتواند.
11. He asked if I could stay late at work, but I said no can do because of my plans.
• او پرسید آیا میتوانم دیرتر در محل کار بمانم، اما من گفتم نمیتوانم به خاطر برنامههایم.
12. The restaurant was fully booked, so they told us no can do for a table tonight.
• رستوران کاملاً پر بود، بنابراین به ما گفتند نمیتوانند برای امشب میز رزرو کنند.
13. I wanted to attend the meeting, but my schedule said no can do.
• من میخواستم در جلسه شرکت کنم، اما برنامهام گفت نمیتوانم.
14. She tried to convince her parents to let her go out late, but they said no can do.
• او سعی کرد والدینش را قانع کند که اجازه دهند دیر بیرون برود، اما آنها گفتند نمیتوانند.
15. I would help you move, but no can do because I’m out of town.
• من به تو در جابجایی کمک میکنم، اما نمیتوانم چون بیرون از شهر هستم.
16. He wanted to change his flight, but the airline said no can do due to policy restrictions.
• او میخواست پروازش را تغییر دهد، اما شرکت هواپیمایی گفت نمیتواند به دلیل محدودیتهای سیاستی.
17. I was excited about the event, but no can do since I have another commitment.
• من درباره این رویداد هیجانزده بودم، اما نمیتوانم چون تعهد دیگری دارم.
18. They asked if I could come early to help set up, but I had to say no can do.
• آنها پرسیدند آیا میتوانم زودتر بیایم تا کمک کنم، اما مجبور شدم بگویم نمیتوانم.
19. The project deadline is too tight; unfortunately, it’s a no can do for me.
• مهلت پروژه خیلی تنگ است؛ متأسفانه برای من امکانپذیر نیست.
20. He suggested we meet for coffee, but I had to decline with a no can do due to work commitments.
• او پیشنهاد کرد که برای قهوه ملاقات کنیم، اما مجبور شدم با یک “نمیتوانم” به خاطر تعهدات کاری رد کنم.
اصطلاحات مشابه No Can Do
1. Can’t Do
معنی: نمیتوانم
• Example: I can’t do that right now because I’m busy.
• من الان نمیتوانم آن کار را انجام دهم چون مشغول هستم.
2. Not Possible
معنی: امکانپذیر نیست
• Example: It’s not possible to finish this project in one day.
• امکانپذیر نیست که این پروژه را در یک روز تمام کنیم.
3. No Way
معنی: هیچ راهی نیست
• Example: No way I’m going to that party without an invitation.
• هیچ راهی نیست که بدون دعوتنامه به آن مهمانی بروم.
استفاده از “no can do” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
عبارت “no can do” میتواند در آزمونهای اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس به خوبی مورد استفاده قرار گیرد، به ویژه زمانی که موضوعاتی مانند ناتوانی در انجام خواستهها یا مشکلات مربوط به زمان مطرح میشود.
مثال اسپیکینگ:
• “If someone asks me to help them move on a weekend, I might have to say ‘no can do’ because I have other plans.”
مثال رایتینگ:
• “In my opinion, it’s important to set boundaries and sometimes say ‘no can do’ when faced with unrealistic requests.”
نتیجهگیری
معنی No Can Do را با 20 مثال با هم دیدیم. عبارت “no can do” نه تنها به معنای عدم توانایی در انجام یک کار است، بلکه نمایانگر نیاز به تعیین مرزها و مدیریت انتظارات نیز میباشد. با یادگیری و استفاده از این نوع عبارات، میتوانید مهارتهای زبان انگلیسی خود را تقویت کرده و در آزمونهای بینالمللی مانند آیلتس موفقتر عمل کنید. امیدواریم این مقاله به شما کمک کند تا با مفهوم “no can do” آشنا شوید و تواناییهای زبانی خود را ارتقا دهید.
در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.