معنی عبارت “Have a say” در زبان انگلیسی
عبارت “have a say” یکی از اصطلاحات رایج و کاربردی در زبان انگلیسی است که به معنی “نظری داشتن” یا “حق اظهار نظر داشتن” است. این عبارت معمولاً در موقعیتهایی استفاده میشود که فردی اجازه یا امکان اظهار نظر در مورد موضوعی را داشته باشد یا در تصمیمگیریهایی دخیل باشد. در واقع، زمانی که کسی “have a say” میکند، یعنی او حق دارد نظرش را بیان کند یا بر تصمیمگیریها تاثیر بگذارد.آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معانی و نحوه استفاده:
- معنی اصلی: کسی که “have a say” دارد، میتواند در روند تصمیمگیری شرکت کند یا نظراتش در تصمیمگیریها موثر باشد.
- فرمول استفاده: معمولاً این عبارت با “in” یا “on” همراه است، به ویژه زمانی که به موضوع خاصی اشاره داریم.
مثالهایی از نحوه استفاده:
I want to have a say in the decision-making process.
- میخواهم در روند تصمیمگیری نظر داشته باشم.
Everyone in the meeting should have a say on the issue.
- هر کسی در جلسه باید در مورد این موضوع نظر بدهد.
She didn’t have a say in the matter, so it was unfair.
- او در این موضوع اجازه اظهار نظر نداشت، بنابراین این بیعدالتی بود.
20 جمله با عبارت “Have a Say” و معنی فارسی
The employees want to have a say in the company’s future.
- کارمندان میخواهند در آینده شرکت نظری داشته باشند.
Does he have a say in the project?
- آیا او در پروژه نظری دارد؟
I don’t think he should have a say in this decision.
- فکر نمیکنم او باید در این تصمیم نظری داشته باشد.
She has a say in the family’s financial matters.
- او در امور مالی خانواده نظری دارد.
They allowed the community to have a say in the new law.
- به جامعه اجازه دادند که در قانون جدید نظری بدهند.
Every citizen should have a say in the election process.
- هر شهروند باید در روند انتخابات نظری داشته باشد.
I didn’t have a say in choosing the team leader.
- من در انتخاب رهبر تیم نظری نداشتم.
Parents should have a say in the education of their children.
- والدین باید در آموزش فرزندانشان نظری داشته باشند.
She finally got to have a say in the final decision.
- او بالاخره توانست در تصمیم نهایی نظری بدهد.
The government needs to consider what the people have to say.
- دولت باید آنچه مردم میگویند را در نظر بگیرد.
You should have a say in how the event is organized.
- شما باید در نحوه سازماندهی رویداد نظری داشته باشید.
The workers have no say in the management’s decisions.
- کارگران هیچ نظری در تصمیمات مدیریت ندارند.
He doesn’t have a say in the matter because he’s not part of the team.
- او در این موضوع نظری ندارد چون بخشی از تیم نیست.
The students are eager to have a say in the new school rules.
- دانشآموزان مشتاق هستند که در قوانین جدید مدرسه نظری داشته باشند.
If I had a say, I would change the way we work.
- اگر من نظری داشتم، روش کار ما را تغییر میدادم.
The citizens were given the chance to have a say in the city planning.
- به شهروندان این فرصت داده شد که در برنامهریزی شهری نظری بدهند.
He had no say in the design of the new product.
- او در طراحی محصول جدید هیچ نظری نداشت.
The children were too young to have a say in the family decision.
- بچهها خیلی کوچک بودند که در تصمیمات خانوادگی نظری داشته باشند.
It’s important for employees to have a say in workplace decisions.
- مهم است که کارکنان در تصمیمات محل کار نظری داشته باشند.
She had a say in the selection of the new manager.
- او در انتخاب مدیر جدید نظری داشت.
اصطلاحات مشابه با “Have a Say”
در زبان انگلیسی، اصطلاحات دیگری نیز وجود دارند که به معنای مشابه با “have a say” استفاده میشوند. این اصطلاحات به نوعی بیانگر این مفهوم هستند که فردی در موضوعی حق اظهار نظر یا تصمیمگیری دارد. برخی از این اصطلاحات عبارتند از:
Have a voice: به معنای داشتن حق بیان نظر یا مشارکت در تصمیمگیری.
- Example: “Every team member should have a voice in the final decision.”
- ترجمه: هر عضو تیم باید در تصمیم نهایی صدایی داشته باشد.
Have input: به معنای ارائه نظر یا پیشنهاد به یک موضوع.
- Example: “We need to have input from everyone before making a decision.”
- ترجمه: ما نیاز داریم که نظرات همه را قبل از تصمیمگیری دریافت کنیم.
Have influence: به معنای داشتن قدرت تاثیرگذاری بر تصمیمات.
- Example: “She has influence in the management of the company.”
- ترجمه: او در مدیریت شرکت تاثیرگذار است.
Be part of the decision-making process: به معنای مشارکت در روند تصمیمگیری.
- Example: “All members should be part of the decision-making process.”
- ترجمه: همه اعضا باید در روند تصمیمگیری مشارکت کنند.
استفاده از عبارت “Have a Say” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
عبارت “have a say” به ویژه در بخشهای اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس کاربرد زیادی دارد. در اسپیکینگ، بهویژه در قسمتهایی که از شما خواسته میشود نظرات شخصی خود را بیان کنید، استفاده از این عبارت میتواند بسیار مفید باشد. به عنوان مثال:
- Spoken English Example: “I believe that students should have a say in the curriculum because it directly affects their learning experience.”
- ترجمه: من معتقدم که دانشآموزان باید در برنامه درسی نظر داشته باشند زیرا این موضوع به طور مستقیم بر تجربه یادگیری آنها تاثیر میگذارد.
در بخش رایتینگ، این عبارت میتواند به شما کمک کند تا نشان دهید که میتوانید در مورد مسائل مختلف نظر بدهید و در بحثها مشارکت داشته باشید.
- Writing Task Example: “In democratic societies, it is essential for citizens to have a say in the political process through voting and public discussions.”
- ترجمه: در جوامع دموکراتیک، برای شهروندان ضروری است که از طریق رایگیری و بحثهای عمومی در فرآیند سیاسی نظری داشته باشند.
نتیجهگیری
معنی Have a say را با 20 مثال با هم دیدیم. عبارت “have a say” به معنای “حق اظهار نظر داشتن” یا “حق تاثیرگذاری بر تصمیمگیریها” است. این عبارت در موقعیتهای مختلف اجتماعی و حرفهای استفاده میشود و به افراد این امکان را میدهد که در روند تصمیمگیری مشارکت داشته باشند. علاوه بر این، اصطلاحات مشابهی مانند “have a voice” و “have input” نیز برای بیان همین معنا کاربرد دارند. استفاده از این عبارت در زبان انگلیسی و به ویژه در آزمونهای زبان مانند آیلتس میتواند به شما کمک کند تا نظرات خود را به شکلی موثر و قوی بیان کنید.در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.