معنی و کاربرد عبارت “Go Off the Deep End”
عبارت “go off the deep end” یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنی واکنش بیش از حد احساسی، از دست دادن کنترل، یا دیوانه شدن در یک موقعیت خاص استفاده میشود. این عبارت میتواند برای توصیف کسی که بهطور ناگهانی و شدید از نظر احساسی یا رفتاری تغییر میکند به کار رود.آموزش 500 اصطلاح کاربردی انگلیسی با ترجمه فارسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
معنی و مفهوم عبارت “Go Off the Deep End”
عبارت “go off the deep end” یک اصطلاح (idiom) در زبان انگلیسی است که به معنی واکنش احساسی بیش از حد، از کوره در رفتن، یا دیوانه شدن به کار میرود. این عبارت معمولاً زمانی استفاده میشود که فردی به شکلی غیرعادی یا غیرمنتظره عصبانی، ناراحت یا هیجانزده شود.
نحوه استفاده ازاین عبارت در زبان انگلیسی
این اصطلاح معمولاً در مکالمات غیررسمی و متون روزمره استفاده میشود. به طور کلی، میتوان از آن در موقعیتهایی که فردی کنترل خود را از دست داده یا رفتار غیرعادی دارد، استفاده کرد.
این عبارت از شنا کردن الهام گرفته شده است. بخش “deep end” به قسمت عمیق استخر اشاره دارد، که برای شناگران مبتدی خطرناک است. بنابراین، “go off the deep end” به حالتی اشاره دارد که فرد ناگهان و بدون آمادگی وارد موقعیتی سخت میشود.
20 مثال از کاربرد “Go Off the Deep End” همراه با معنی فارسی
When she heard the news, she completely went off the deep end.
وقتی خبر را شنید، کاملاً از کوره در رفت.My boss goes off the deep end whenever someone is late.
رئیس من هر وقت کسی دیر کند، شدیداً عصبانی میشود.Don’t go off the deep end just because I forgot to call you!
فقط به خاطر اینکه فراموش کردم بهت زنگ بزنم، اینقدر عصبانی نشو!He went off the deep end when he saw the car damage.
وقتی خسارت ماشین را دید، کاملاً عصبانی شد.She went off the deep end after losing her job.
او بعد از از دست دادن کارش به شدت ناراحت شد.My mom went off the deep end when she found out I had lied to her.
مادرم وقتی فهمید که به او دروغ گفتهام، به شدت عصبانی شد.Don’t tell him now, or he might go off the deep end.
الان به او نگو، ممکن است از کوره در برود.He went off the deep end when his favorite team lost the match.
وقتی تیم موردعلاقهاش بازی را باخت، از شدت ناراحتی دیوانه شد.She goes off the deep end whenever someone criticizes her cooking.
او هر وقت کسی از آشپزیاش انتقاد کند، به شدت ناراحت میشود.He went off the deep end after his girlfriend broke up with him.
بعد از اینکه دوست دخترش او را ترک کرد، کنترلش را از دست داد.His father went off the deep end when he saw his bad grades.
پدرش وقتی نمرههای بدش را دید، خیلی عصبانی شد.She goes off the deep end whenever she loses at a game.
او هر وقت در بازی ببازد، به شدت ناراحت میشود.Don’t go off the deep end over something so small.
برای یک چیز کوچک اینقدر ناراحت نشو.When he saw the expensive bill, he went off the deep end.
وقتی صورتحساب گران را دید، به شدت ناراحت شد.My friend went off the deep end when his phone got stolen.
دوستم وقتی تلفنش دزدیده شد، کنترلش را از دست داد.He went off the deep end after getting fired.
او بعد از اخراج شدن، به شدت ناراحت شد.She goes off the deep end whenever she hears bad news.
او هر وقت خبر بدی میشنود، واکنش احساسی شدیدی نشان میدهد.My dad went off the deep end when I crashed his car.
پدرم وقتی ماشینش را تصادف کردم، به شدت عصبانی شد.You don’t need to go off the deep end over a small mistake.
لازم نیست برای یک اشتباه کوچک اینقدر ناراحت شوی.He went off the deep end when he lost all his money in gambling.
او وقتی همه پولش را در قمار باخت، کاملاً دیوانه شد.
اصطلاحات مشابه “Go Off the Deep End” با معنی فارسی
چند عبارت مشابه که معنای نزدیکی به “go off the deep end” دارند عبارتند از:
Lose one’s temper – کنترل خود را از دست دادن
- Example: He lost his temper when he saw the mess.
- او وقتی آشفتگی را دید، عصبانی شد.
Blow a fuse – ناگهان خیلی عصبانی شدن
- Example: My dad blew a fuse when I came home late.
- پدرم وقتی دیر به خانه آمدم، خیلی عصبانی شد.
Go ballistic – واکنش خیلی شدید نشان دادن
- Example: She went ballistic when she saw the scratch on her car.
- وقتی خط روی ماشینش را دید، خیلی عصبانی شد.
Flip out – کنترل از دست دادن
- Example: He flipped out when he lost his job.
- وقتی کارش را از دست داد، دیوانه شد.
Hit the roof – خیلی عصبانی شدن
- Example: My mom hit the roof when she found out I failed the test.
- مادرم وقتی فهمید که در امتحان رد شدم، خیلی عصبانی شد.
استفاده از “Go Off the Deep End” در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس
عبارت “go off the deep end” بیشتر در اسپیکینگ آیلتس کاربرد دارد، چون یک اصطلاح محاورهای است. در رایتینگ رسمی آیلتس بهتر است از عباراتی مانند “lose control,” “become extremely upset” استفاده کنید.
مثال در اسپیکینگ آیلتس (Speaking IELTS)
Question: Describe a time when you saw someone lose their temper.
Answer: I remember once my friend went off the deep end when his flight got canceled at the last minute. He started shouting at the airline staff, even though they were not responsible for the delay.
مثال در رایتینگ آیلتس (Writing IELTS)
❌ Non-formal: If people face too much stress, they may go off the deep end.
✅ Formal alternative: If people experience excessive stress, they may lose control over their emotions.
نتیجهگیری
معنی Go Off the Deep End را با 20 مثال با هم دیدیم. عبارت “go off the deep end” به معنی واکنش احساسی شدید یا از دست دادن کنترل است. این اصطلاح در مکالمات روزمره و غیررسمی رایج است و در اسپیکینگ آیلتس میتوان از آن استفاده کرد. معادلهای زیادی مانند “lose one’s temper,” “blow a fuse,” “go ballistic” وجود دارند که میتوانند در موقعیتهای مختلف به کار بروند.در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.