جستجو

معنی Cut to the chase (با 20 مثال)

معنی Cut to the chase (با 20 مثال)

عبارت “Cut to the Chase”: توضیح و کاربرد

عبارت “cut to the chase” یکی از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی است که به معنی “به اصل مطلب بپرداز” یا “بی‌مقدمه برویم سر اصل قضیه” است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می‌شود که فردی بخواهد از بحث‌های حاشیه‌ای یا توضیحات طولانی و بیهوده عبور کند و مستقیماً به نکته اصلی یا نتیجه‌گیری برسد. دانلود رایگان PDF کتاب 600 واژه مشابه و گیج کننده در زبان انگلیسی پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.

معنی و نحوه استفاده

عبارت “cut to the chase” به‌طور خاص در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که فرد احساس می‌کند که گفتگو یا ارائه اطلاعات به‌طور غیرضروری طولانی شده است. این عبارت می‌تواند در مکالمات غیررسمی، جلسات کاری، مصاحبه‌ها و حتی نوشتارهای رسمی استفاده شود.

نحوه استفاده از Cut to the chase

1. در مکالمات روزمره: این عبارت می‌تواند در گفتگوهای دوستانه یا خانوادگی به کار رود تا نشان دهد که شما می‌خواهید به یک موضوع خاص بپردازید.

2. در محیط‌های کاری: در جلسات یا مذاکرات، این عبارت می‌تواند به عنوان یک درخواست برای تمرکز بر نکته اصلی استفاده شود.

3. در نوشتار: در مقالات، نامه‌ها و دیگر متون نوشتاری، می‌توانید از این عبارت برای انتقال توجه به نکته اصلی استفاده کنید.

10 جمله با Cut to the chase همراه با معنی فارسی

1. Can we cut to the chase? I want to know what you really think about the project.

• آیا می‌توانیم به اصل مطلب بپردازیم؟ می‌خواهم بدانم واقعاً درباره پروژه چه نظری داری.

2. I appreciate your detailed explanation, but let’s cut to the chase: are we getting the funding or not?

• من از توضیحات دقیق تو قدردانی می‌کنم، اما بیایید به اصل مطلب بپردازیم: آیا ما تأمین مالی خواهیم شد یا نه؟

3. Cut to the chase! What are the main points of your presentation?

• به اصل مطلب بپرداز! نکات اصلی ارائه‌ات چیست؟

4. I don’t have much time, so let’s cut to the chase and discuss the budget.

• من زمان زیادی ندارم، پس بیایید به اصل مطلب بپردازیم و درباره بودجه صحبت کنیم.

5. After all the small talk, it’s time to cut to the chase and make a decision.

• بعد از تمام گپ‌های کوتاه، وقت آن است که به اصل مطلب بپردازیم و تصمیم بگیریم.

6. The meeting was dragging on; I had to tell them to cut to the chase.

• جلسه داشت طولانی می‌شد؛ مجبور شدم به آن‌ها بگویم که به اصل مطلب بپردازند.

7. Let’s cut to the chase: we need to increase sales by 20% this quarter.

• بیایید به اصل مطلب بپردازیم: ما باید فروش را در این فصل 20% افزایش دهیم.

8. I love hearing your stories, but can we cut to the chase? What do you want from me?

• من از شنیدن داستان‌های تو لذت می‌برم، اما آیا می‌توانیم به اصل مطلب بپردازیم؟ تو از من چه می‌خواهی؟

9. Cutting to the chase, our main competitor is launching a new product next month.

• به اصل مطلب پرداختن، رقیب اصلی ما ماه آینده یک محصول جدید را راه‌اندازی می‌کند.

10. I think we’ve discussed enough background information; let’s cut to the chase and outline our strategy.

• فکر می‌کنم اطلاعات پس‌زمینه کافی را بحث کرده‌ایم؛ بیایید به اصل مطلب بپردازیم و استراتژی‌مان را مشخص کنیم.

11. The report was too long; I wish they would just cut to the chase.

• گزارش خیلی طولانی بود؛ ای کاش آن‌ها فقط به اصل مطلب می‌پرداختند.

12. I’m tired of waiting for you to finish; can you just cut to the chase?

• از انتظار برای اینکه تو تمام کنی خسته شدم؛ آیا می‌توانی فقط به اصل مطلب بپردازی؟

13. The presentation had a lot of fluff; I wanted them to cut to the chase and give us the numbers.

• ارائه شامل اطلاعات اضافی زیادی بود؛ من می‌خواستم آن‌ها به اصل مطلب بپردازند و اعداد را به ما بدهند.

14. In negotiations, it’s important to cut to the chase and focus on what really matters.

• در مذاکرات، مهم است که به اصل مطلب بپردازیم و بر روی آنچه واقعاً اهمیت دارد تمرکز کنیم.

15. I appreciate your insights, but let’s cut to the chase: what’s your final offer?

• من از بینش‌های تو قدردانی می‌کنم، اما بیایید به اصل مطلب بپردازیم: پیشنهاد نهایی تو چیست؟

16. During the interview, I decided to cut to the chase and ask about salary expectations.

• در طول مصاحبه، تصمیم گرفتم به اصل مطلب بپردازم و درباره انتظارات حقوقی بپرسم.

17. We’ve been talking for an hour; it’s time to cut to the chase and finalize our plans.

• ما یک ساعت صحبت کرده‌ایم؛ وقت آن است که به اصل مطلب بپردازیم و برنامه‌های‌مان را نهایی کنیم.

18. I love your enthusiasm, but let’s cut to the chase: can you deliver this by Friday?

• من از اشتیاق تو لذت می‌برم، اما بیایید به اصل مطلب بپردازیم: آیا می‌توانی این را تا جمعه تحویل دهی؟

19. Cutting to the chase, our team needs more resources to meet deadlines effectively.

• به اصل مطلب پرداختن، تیم ما نیاز به منابع بیشتری دارد تا بتواند به‌طور مؤثر مهلت‌ها را رعایت کند.

20. Let’s not waste time; let’s cut to the chase and talk about our goals for this year.

• بیایید وقت را هدر ندهیم؛ بیایید به اصل مطلب بپردازیم و درباره اهداف‌مان برای امسال صحبت کنیم.

اصطلاحات مشابه با Cut to the chase

چندین اصطلاح وجود دارند که معنای مشابهی با “cut to the chase” دارند و می‌توانند در موقعیت‌های مختلف به کار روند:

1. “Get to the point”: به معنای “به نکته اصلی برسید” و برای درخواست تمرکز بر موضوع اصلی.

“Example”: “Can you get to the point? I don’t have all day.”

• “آیا می‌توانی به نکته اصلی برسید؟ من تمام روز وقت ندارم.”

2. “Skip the details”: به معنای “جزئیات را نادیده بگیرید” و برای درخواست حذف توضیحات اضافی.

“Example”: “Just skip the details and tell me what I need to know.”

•  “فقط جزئیات را نادیده بگیر و به من بگو چه چیزی باید بدانم.”

3. “Straight to the point”: به معنای “مستقیم به نکته” و برای بیان اینکه فرد مستقیماً بر روی موضوع اصلی تمرکز دارد.

• “Example”: “He always gets straight to the point in meetings.”

•  “او همیشه در جلسات مستقیماً به نکته اصلی می‌رسد.”

استفاده از Cut to the chase در اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس

عبارت “cut to the chase” می‌تواند در آزمون‌های اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس به‌طور مؤثری استفاده شود تا نشان دهد شما توانایی تحلیل و ارزیابی اطلاعات را دارید و می‌توانید نظرات خود را به شیوه‌ای منطقی بیان کنید.

مثال در اسپیکینگ:

• Question: “What are some effective ways to communicate in a business environment?”

• Answer: “One effective way is to be direct and cut to the chase when discussing important matters.”

• “یکی از روش‌های مؤثر این است که مستقیم باشیم و به اصل مطلب بپردازیم وقتی که درباره مسائل مهم صحبت می‌کنیم.”

مثال در رایتینگ:

• در یک مقاله تحلیلی درباره اهمیت ارتباطات در محل کار، می‌توانید بنویسید:

• “In business communication, it is crucial to cut to the chase and address key issues promptly.”

“در ارتباطات تجاری، ضروری است که به اصل مطلب پرداخته شود و مسائل کلیدی به موقع مورد توجه قرار گیرند.”

نتیجه‌گیری

معنی و کاربرد عبارت “cut to the chase” را با هم دیدیم. یک ابزار مفید برای بیان درخواست تمرکز بر روی نکته اصلی است که می‌تواند در مکالمات روزمره و نوشتارهای رسمی مورد استفاده قرار گیرد. یادگیری نحوه استفاده صحیح از آن می‌تواند به شما کمک کند تا توانایی‌های زبانی خود را تقویت کنید و نظرات خود را به شیوه‌ای مؤثرتر بیان کنید.

با توجه به اهمیت این عبارت در زبان انگلیسی، یادگیری نحوه استفاده صحیح از آن می‌تواند به شما کمک کند تا در مباحثات و نوشتارهای خود تأثیرگذارتر باشید و نظرات خود را به شیوه‌ای منطقی و قابل فهم ارائه دهی. در این آموزش از یکی از سایت های معتبر در زمینه آموزش آیلتس همچنین میتوانید اصطلاحات آیلتسی خوبی را برای اسپیکینگ ببینید. همچنین در کانال تلگرام اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آموزش های روزانه ما را در دسترس خواهید داشت.

  

  

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

معنی Downstream Consequences
آموزش اسپیکینگ آیلتس

معنی Downstream Consequences

معنی و کاربرد عبارت “Downstream Consequences” عبارت “downstream consequences” به معنی “عواقب بعدی” یا “پیامد های طولانی‌ مدت” است. این

بیشتر بخوانید
error: Content is protected !!

بهترین زمان برای یادگیری...

اینبار رایگان ثبت نام کنید! فرصت را از دست ندهید و در کلاس‌های آنلاین آیلتس ثبت نام کنید. شروع کلاس‌ها از هفته اول اسفند ماه 1403

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر در تلگرام در تماس باشید و اخبار آیلتس 2 را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.