داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط درباره دوست واقعی
در اینجا یک داستان کوتاه انگلیسی درباره موضوع “دوست واقعی” در 1000 کلمه و سطح متوسط یا intermediate را با هم میبینیم. ترجمه فارسی هر پاراگراف زیر آن نوشته شده و در ادامه مهم ترین لغات آکادمیک این لکچر به صورت جداگانه معنی شده و مثال های تکمیلی برای آن نوشته شده است. مجموعه کامل داستان های کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی درباره موضوعات مختلف و سطح های مختلف را در همین وبسایت دنبال بفرمایید. دانلود رایگان 1000 داستان کوتاه انگلیسی سطح مقدماتی تا پیشرفته پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
داستان انگلیسی 6 پاراگرافی درباره “دوست واقعی” با ترجمه فارسی
Title: A True Friend
Paragraph 1: In a small village, there lived a young boy named Alex. He was a kind and generous person, always helping others. However, there was one thing that Alex often wondered about: what does it mean to have a true friend? He had many friends, but sometimes he felt lonely and unsure if anyone truly cared for him. He would always ask himself, “Is there anyone who would be there for me no matter what?” This question stayed in his mind, and he decided to search for the answer.
در یک روستای کوچک، پسری جوان به نام الکس زندگی میکرد. او فردی مهربان و سخاوتمند بود که همیشه به دیگران کمک میکرد. با این حال، یک سوال همیشه ذهن الکس را مشغول میکرد: دوست واقعی یعنی چه؟ او دوستان زیادی داشت، اما گاهی احساس تنهایی میکرد و نمیدانست که آیا کسی واقعاً برای او اهمیت میدهد یا نه. او همیشه از خود میپرسید: “آیا کسی هست که در هر شرایطی کنار من باشد؟” این سوال در ذهن او باقی ماند و تصمیم گرفت جواب آن را پیدا کند.
Paragraph 2: One day, Alex’s best friend, Ben, invited him to go hiking in the mountains. Alex was excited and agreed immediately. As they walked through the forest, they talked about everything — their dreams, their families, and their future. During the hike, Alex realized that Ben was the type of friend who always supported him. Even when things were difficult, Ben never gave up on him. He understood Alex’s feelings and always encouraged him to keep going. That day, Alex started to feel that maybe Ben was the true friend he had been searching for.
روزی، بهترین دوست الکس، بن، او را دعوت کرد تا به کوهپیمایی بروند. الکس هیجانزده شد و بلافاصله موافقت کرد. در حالی که در جنگل قدم میزدند، درباره همه چیز صحبت کردند – رویاها، خانوادهها و آیندهشان. در طول راهپیمایی، الکس متوجه شد که بن از آن دسته دوستانی است که همیشه از او حمایت میکند. حتی زمانی که اوضاع سخت بود، بن هیچ وقت از کمک به او دست نکشید. او احساسات الکس را درک میکرد و همیشه او را تشویق میکرد که ادامه دهد. آن روز، الکس شروع به احساس کرد که شاید بن همان دوست واقعی است که مدتها به دنبال آن میگشت.
Paragraph 3: Later, they reached the top of the mountain. The view was breathtaking. Alex stood there for a while, taking in the beauty of the landscape. He realized that true friendship wasn’t just about having fun together or sharing good times. It was also about being there for each other in difficult times, offering support, and understanding each other’s struggles. Alex turned to Ben and smiled, feeling a deep sense of gratitude. At that moment, he knew that Ben was more than just a friend; he was a true friend.
بعد از مدتی، آنها به قله کوه رسیدند. منظره فوقالعاده بود. الکس برای مدتی ایستاد و از زیبایی مناظر لذت برد. او متوجه شد که دوستی واقعی فقط به معنای لذت بردن از زمانهای خوب و خوشگذرانی نیست. بلکه دوستی واقعی این است که در زمانهای سخت در کنار یکدیگر باشیم، از هم حمایت کنیم و مشکلات یکدیگر را درک کنیم. الکس به بن نگاه کرد و لبخند زد، احساس عمیقی از سپاسگذاری داشت. در آن لحظه، او فهمید که بن بیشتر از یک دوست است؛ او یک دوست واقعی است.
Paragraph 4: The next day, Alex faced a tough situation at school. He had failed an important exam and was feeling down. Ben noticed that Alex was upset and immediately went to his friend’s side. He didn’t judge Alex or make him feel worse. Instead, he listened carefully and gave advice. Ben told Alex, “Failure is just a part of life. We all face challenges, but it’s important to learn from them and not give up.” His words made Alex feel better, and he realized that Ben’s support wasn’t just about solving problems. It was about offering comfort and understanding.
روز بعد، الکس با یک موقعیت سخت در مدرسه روبهرو شد. او در یک امتحان مهم شکست خورده بود و احساس ناراحتی میکرد. بن متوجه شد که الکس ناراحت است و بلافاصله به طرف دوستش رفت. او الکس را قضاوت نکرد و باعث نشد که بیشتر ناراحت شود. بلکه به دقت گوش داد و مشورت داد. بن به الکس گفت: “شکست تنها بخشی از زندگی است. همه ما با چالشها روبهرو میشویم، اما مهم است که از آنها بیاموزیم و تسلیم نشویم.” کلمات او باعث شد که الکس احساس بهتری داشته باشد و او متوجه شد که حمایت بن فقط به معنای حل مشکلات نیست. بلکه به معنای ارائه راحتی و درک است.
Paragraph 5: As time passed, Alex and Ben grew closer. They spent many more hours together, supporting each other through the highs and lows of life. Alex learned that a true friend is someone who is always there for you, whether you are happy or sad, successful or struggling. A true friend doesn’t leave you when things get tough; they stick by your side and help you through. Alex felt incredibly lucky to have found such a friend in Ben.
با گذر زمان، الکس و بن به یکدیگر نزدیکتر شدند. آنها ساعات بیشتری را با هم گذراندند و از یکدیگر در زمانهای خوب و بد زندگی حمایت کردند. الکس آموخت که یک دوست واقعی کسی است که همیشه در کنار شماست، چه زمانی که شاد هستید و چه زمانی که ناراحت یا شکست خوردهاید. یک دوست واقعی شما را در هنگام سختی ترک نمیکند؛ بلکه در کنار شما میماند و به شما کمک میکند. الکس احساس میکرد که خیلی خوششانس است که چنین دوستی را در بن پیدا کرده است.
Paragraph 6: In the end, Alex realized that the search for a true friend was not about finding someone perfect, but about finding someone who genuinely cares and is always there when you need them. True friendship is built on trust, support, and understanding. Alex now knew that Ben was the true friend he had always been searching for, and he felt grateful for the bond they shared. From that day on, Alex promised himself to be as good a friend to Ben as Ben had been to him.
در نهایت، الکس متوجه شد که جستجو برای یافتن یک دوست واقعی، نه در مورد پیدا کردن کسی بینقص، بلکه در مورد یافتن کسی است که واقعاً اهمیت میدهد و همیشه زمانی که به آنها نیاز دارید، در کنار شما باشد. دوستی واقعی بر پایه اعتماد، حمایت و درک ساخته میشود. اکنون الکس میدانست که بن همان دوست واقعی است که همیشه به دنبالش میگشت و او از پیوندی که با بن داشت، سپاسگزار بود. از آن روز به بعد، الکس به خود قول داد که به اندازهای که بن به او دوست واقعی بوده، او نیز به بن دوست واقعی باشد.
10 لغت آکادمیک از داستان کوتاه بالا به همراه جمله سازی و ترجمه فارسی
Generous
He was always generous with his time and energy.
(.او همیشه در وقت و انرژی خود سخاوتمند بود)Wondered
She wondered if she would ever see her old friend again.
(او از خود پرسید که آیا روزی دوباره دوست قدیمیاش را خواهد دید؟)Support
True friends always offer support in difficult times.
(.دوستان واقعی همیشه در زمانهای سخت حمایت میکنند)Encouraged
His teacher encouraged him to keep pursuing his dreams.
.(معلم او او را تشویق کرد که به دنبال رویای خود ادامه دهد)Gratitude
She expressed her gratitude for all the help she had received.
(.او از همه کمکهایی که دریافت کرده بود، قدردانی کرد)Breathtaking
The view from the top of the mountain was breathtaking.
(.منظره از بالای کوه نفسگیر بود)Realized
He realized that he had made a big mistake.
(.او متوجه شد که اشتباه بزرگی کرده است)Judged
She didn’t judge him for his past mistakes.
(.او او را برای اشتباهات گذشتهاش قضاوت نکرد)Comfort
A friend’s comforting words can make a big difference.
(.کلمات آرامبخش یک دوست میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند)Understand
He tried to understand what she was going through.
(.او تلاش کرد تا بفهمد که او چه میگذرد)
نتیجه گیری
داستان انگلیسی درباره موضوع “دوست واقعی” را با تحلیل لغات منتخب آن با هم دیدیم. در بخش داستان کوتاه وب سایت بریتیش کانسیل میتوانید صد ها داستان کوتاه انگلیسی درباره تاپیک های مختلف در سطوح مختلف را به صورت رایگان مطالعه بفرمایید. همچنین برای دانلود رایگان کتاب در تلگرام کانال تلگرامی ما را دنبال بفرمایید.