جستجو

داستان کوتاه انگلیسی درباره ورزش (با ترجمه فارسی)

داستان کوتاه انگلیسی درباره ورزش (با ترجمه فارسی)

داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط درباره ورزش

در اینجا یک داستان کوتاه انگلیسی درباره موضوع “ورزش” در 1000 کلمه و سطح متوسط یا intermediate را با هم میبینیم. ترجمه فارسی هر پاراگراف زیر آن نوشته شده و در ادامه مهم ترین لغات آکادمیک این لکچر به صورت جداگانه معنی شده و مثال های تکمیلی برای آن نوشته شده است. مجموعه کامل داستان های کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی درباره موضوعات مختلف و سطح های مختلف را در همین وبسایت دنبال بفرمایید. دانلود رایگان 1000 داستان کوتاه انگلیسی سطح مقدماتی تا پیشرفته پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.

داستان انگلیسی 6 پاراگرافی درباره “ورزش” با ترجمه فارسی

The Journey of a Young Runner

Sarah was a 16-year-old girl who had always been interested in sports, but she never thought of herself as a great athlete. She enjoyed playing basketball with her friends and swimming during the summer, but it wasn’t until she joined her school’s track team that she discovered her true passion: running.

سارا دختری 16 ساله بود که همیشه به ورزش‌ها علاقه داشت، اما هیچ‌وقت خود را یک ورزشکار عالی نمی‌دانست. او از بازی بسکتبال با دوستانش لذت می‌برد و در تابستان شنا می‌کرد، اما تا زمانی که به تیم دو و میدانی مدرسه‌اش پیوست، هیچ‌گاه علاقه واقعی‌اش را در دویدن پیدا نکرد.

The first day of practice was tough for Sarah. She had never run such long distances before. Her legs were sore, and her breathing was heavy. But there was something about running that made her want to keep going. It was as if every time she ran, she felt free, as if all her worries were left behind. The coach, Mr. Taylor, noticed Sarah’s determination and told her, “Keep pushing yourself. You have potential.”

روز اول تمرین برای سارا سخت بود. او قبلاً هیچ‌وقت مسافت‌های طولانی را ندویده بود. پاهایش درد می‌کرد و نفسش سنگین بود. اما چیزی در دویدن وجود داشت که باعث شد او بخواهد ادامه دهد. انگار هر بار که می‌دوید، احساس آزادی می‌کرد، انگار همه نگرانی‌هایش پشت سرش می‌ماند. مربی، آقای تیلور، اراده سارا را دید و به او گفت: “به تلاش خود ادامه بده. تو پتانسیل داری.”

Over the next few weeks, Sarah trained harder and harder. She woke up early every morning, running before school to improve her speed and stamina. With each run, she felt herself getting stronger. Her friends noticed the change too. They saw how much more confident she had become. Sarah’s focus shifted from just having fun to wanting to excel in the sport. She wanted to make her school proud and maybe even one day, become a professional athlete.

در هفته‌های بعد، سارا سخت‌تر و سخت‌تر تمرین کرد. او هر روز صبح زود بیدار می‌شد و قبل از مدرسه می‌دوید تا سرعت و استقامت خود را بهبود بخشد. با هر دویدن، احساس می‌کرد که قوی‌تر می‌شود. دوستانش نیز تغییر را مشاهده کردند. آن‌ها دیدند که چقدر سارا به خود اعتماد بیشتری پیدا کرده است. تمرکز سارا از فقط لذت بردن به این تغییر یافت که بخواهد در این ورزش برتر باشد. او می‌خواست مدرسه‌اش را مفتخر کند و شاید روزی به یک ورزشکار حرفه‌ای تبدیل شود.

The big day finally came: the regional track competition. Sarah was nervous but excited. This was her chance to show everyone how much she had improved. Her heart raced as she lined up at the starting line. She looked around at the other runners, some of whom were taller, faster, and more experienced than her. But Sarah didn’t let that intimidate her. She remembered her coach’s words: “Keep pushing yourself.”

سرانجام روز بزرگ رسید: مسابقات منطقه‌ای دو و میدانی. سارا نگران اما هیجان‌زده بود. این فرصت او بود که به همه نشان دهد چقدر پیشرفت کرده است. قلبش وقتی در خط شروع ایستاد می‌تپید. او به اطراف نگاه کرد و دیگر دونده‌ها را دید، برخی از آن‌ها بلندتر، سریع‌تر و باتجربه‌تر از او بودند. اما سارا اجازه نداد که این او را ترسانده کند. او به یاد کلمات مربی‌اش افتاد: “به تلاش خود ادامه بده.”

As the race began, Sarah’s legs felt heavy. She was struggling to keep up with the faster runners. But then something incredible happened. Halfway through the race, Sarah remembered the freedom she felt during her morning runs. It wasn’t just about speed; it was about enjoying the moment. She started to relax, focus on her breathing, and trust in her training. Slowly but surely, she gained speed and began passing the other runners one by one.

وقتی مسابقه شروع شد، پاهای سارا سنگین احساس می‌شدند. او در تلاش بود تا با دویدن‌های سریع‌تر هم‌گام شود. اما سپس چیزی شگفت‌انگیز اتفاق افتاد. در نیمه راه مسابقه، سارا به یاد آزادی‌ای افتاد که هنگام دویدن‌های صبحگاهی خود احساس می‌کرد. این فقط به سرعت مربوط نمی‌شد؛ بلکه به لذت بردن از لحظه مربوط می‌شد. او شروع به آرامش کرد، بر روی نفس‌کشیدن خود تمرکز کرد و به تمریناتش اعتماد کرد. به آرامی اما قطعاً، او سرعت بیشتری گرفت و یکی‌یکی از دیگر دونده‌ها پیشی گرفت.

In the final stretch, Sarah pushed herself harder than ever before. She could see the finish line ahead, and she could hear the cheers of her friends and teammates. With everything she had, she surged forward and crossed the finish line. When the results were announced, Sarah couldn’t believe it. She had won third place! She had done it. She was proud of herself, not just because of the medal, but because she had overcome her own doubts and fears.

در آخرین قسمت مسابقه، سارا خود را بیشتر از همیشه به چالش کشید. او خط پایان را جلوتر می‌دید و صدای تشویق دوستان و هم‌تیمی‌هایش را می‌شنید. با تمام توان خود، جلو رفت و خط پایان را عبور کرد. وقتی نتایج اعلام شد، سارا نمی‌توانست باور کند. او مقام سوم را کسب کرده بود! او موفق شده بود. او به خود افتخار می‌کرد، نه فقط به خاطر مدال، بلکه به این دلیل که بر تردیدها و ترس‌های خود غلبه کرده بود.

From that day on, Sarah’s love for running only grew stronger. She continued to train harder, always remembering the lessons she had learned: persistence, focus, and the joy of running. Sports had taught her valuable life lessons that she would carry with her forever.

از آن روز به بعد، عشق سارا به دویدن هر روز قوی‌تر شد. او به تمرینات خود ادامه داد و همیشه به یاد درس‌هایی که آموخته بود: پایداری، تمرکز و لذت از دویدن بود. ورزش‌ها به او درس‌های ارزشمندی از زندگی آموخته بودند که همیشه با خود خواهد داشت.

فوتبال ورزش

10 لغت آکادمیک از داستان کوتاه بالا به همراه جمله سازی و ترجمه فارسی

از داستان کوتاه انگلیسی بالا درباره ورزش ده واژه آکادمیک انتخاب شده که در ادامه همراه با معنی و مثال آن ها را بررسی میکنیم.

Vocabulary:

  1. Benefits – The advantages or positive effects of something.

    • Regular exercise has many benefits, such as better health and increased energy.
    • .ورزش منظم فواید زیادی دارد، مانند سلامتی بهتر و انرژی بیشتر
  2. Sports – Physical activities that people participate in for exercise or competition.

    • There are many types of sports, like football, basketball, and swimming.
    • .ورزش‌های زیادی وجود دارند، مثل فوتبال، بسکتبال و شنا
  3. Community – A group of people living in the same place or having a common interest.

    • Sports bring people together and help build a sense of community.
    • .ورزش‌ها مردم را به هم می‌آورند و حس جامعه را ایجاد می‌کنند
  4. Excel – To do very well in something, to be outstanding.

    • Sarah wanted to excel in running and become the best.
    • .سارا می‌خواست در دویدن برتر باشد و بهترین شود
  5. Therapy – Treatment to help improve mental health.

    • For some people, sports are a form of therapy to relieve stress.
    • .برای برخی افراد، ورزش‌ها یک نوع درمان برای کاهش استرس هستند
  6. Confident – Feeling sure about one’s abilities.

    • After months of practice, Sarah felt more confident in her running.
    • .بعد از ماه‌ها تمرین، سارا احساس اعتماد به نفس بیشتری در دویدن داشت
  7. Stamina – The ability to keep going for a long time without getting tired.

    • Long-distance runners need a lot of stamina to finish the race.
    • .دوندگان مسافت طولانی به استقامت زیادی نیاز دارند تا مسابقه را تمام کنند
  8. Chronic – A condition or problem that lasts for a long time.

    • Lack of exercise can lead to chronic health problems.
    • .عدم ورزش می‌تواند به مشکلات سلامتی مزمن منجر شود
  9. Endurance – The ability to continue despite physical or mental challenges.

    • She built her endurance through months of intense training.
    • .او از طریق ماه‌ها تمرین شدید استقامت خود را ساخت
  10. Potential – The ability to develop or improve in the future.

  • The coach saw Sarah’s potential to be a top runner.
  • .مربی پتانسیل سارا را برای تبدیل شدن به یک دونده برتر دید

نتیجه گیری

داستان انگلیسی درباره موضوع “ورزش” را با تحلیل لغات منتخب آن با هم دیدیم. در بخش داستان کوتاه وب سایت بریتیش کانسیل میتوانید صد ها داستان کوتاه انگلیسی درباره تاپیک های مختلف در سطوح مختلف را به صورت رایگان مطالعه بفرمایید. همچنین برای دانلود رایگان کتاب در تلگرام کانال تلگرامی ما را دنبال بفرمایید.

  

  

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب جدید

  

error: Content is protected !!

یک تخفیف عالی و کلی خدمات

70% تخفیف! با 24 تصحیح رایتینگ و برنامه ریزی و پشتیبانی شخصی! فرصت فوق العاده برای شرکت در کلاس‌های آنلاین آیلتس اسفند ماه 1403

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن زیر مستقیما با مشاور دوره در تماس باشید