100 ایدیوم و اصطلاح انگلیسی خفن و کاربردی
در اینجا 100 مورد از اصطلاحات انگلیسی خفن را با ترجمه فارسی آن ها با هم بررسی میکنیم. اصطلاحات انگلیسی کوتاه (Short English Phrases) به عباراتی گفته میشود که معمولاً مختصر و مفید هستند و در مکالمات روزمره، متون غیررسمی یا حتی در فضای مجازی استفاده میشوند. این اصطلاحات ممکن است شامل عبارات عامیانه، مخففها، اصطلاحات رایج و یا حتی اصطلاحات تخصصی باشند. در ادامه به چند دسته از این اصطلاحات اشاره میکنیم و سپس 100 مورد از اصطلاحات کاربردی و خفن انگلیسی را با ترجمه فارسی آن ها با هم میبینیم. در این زمینه همچنین میتوانید این مجموعه اصطلاحات انگلیسی را هم بررسی بفرمایید.
۱. مخففها (Abbreviations)
مخففها شکل کوتاهشده کلمات یا عبارات هستند که معمولاً در مکالمات روزمره یا پیامهای متنی استفاده میشوند. برخی از رایجترین مخففها عبارتند از:
- ASAP: As Soon As Possible (در اسرع وقت)
- FYI: For Your Information (برای اطلاع شما)
- BTW: By The Way (به هر حال، راستی)
- LOL: Laughing Out Loud (بلند خندیدن)
- IDK: I Don’t Know (نمیدانم)
- OMG: Oh My God (اوه خدای من)
- BRB: Be Right Back (برمیگردم)
- IMO/IMHO: In My Opinion / In My Humble Opinion (به نظر من)
۲. عبارات عامیانه (Slang)
عبارات عامیانه معمولاً در مکالمات غیررسمی استفاده میشوند و ممکن است در فرهنگهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشند. برخی از این عبارات عبارتند از:
- Chill out: آرام باش
- Hit the road: رفتن، حرکت کردن
- Piece of cake: کاری بسیار آسان
- Break a leg: موفق باشی (معمولاً برای آرزوی موفقیت استفاده میشود)
- Bail: ترک کردن یک موقعیت یا برنامه
- Ghost: ناپدید شدن یا قطع ارتباط بدون توضیح
۳. اصطلاحات رایج (Common Phrases)
این عبارات در مکالمات روزمره بسیار استفاده میشوند و معمولاً معنای خاصی دارند:
- What’s up?: حالت چطوره؟ / چه خبر؟
- How’s it going?: اوضاع چطوره؟
- Long time no see: مدتهاست که همدیگر را ندیدهایم
- I’m in: من هستم (موافقم)
- I’m out: من نیستم (انصراف میدهم)
- No big deal: مسئله مهمی نیست
۴. اصطلاحات اینترنتی و شبکههای اجتماعی (Internet and Social Media Phrases)
با گسترش فضای مجازی، اصطلاحات انگلیسی خفن خاص و متفاوتی ایجاد شده. اصطلاحات جدید در فضای مجازی که رایج هستند عبارتند از:
- DM: Direct Message (پیام مستقیم)
- TBT: Throwback Thursday (اشتراک خاطرات قدیمی در روز پنجشنبه)
- FOMO: Fear Of Missing Out (ترس از دست دادن)
- IRL: In Real Life (در زندگی واقعی)
- AMA: Ask Me Anything (هر چیزی از من بپرس)
- TL;DR: Too Long; Didn’t Read (خیلی طولانی بود، نخواندم)
۵. اصطلاحات تجاری و کاری (Business and Work Phrases)
اصطلاحات انگلیسی خفن به خصوص در محیط های کاری حالتی کاملا متفاوت دارند. در محیط های کاری اصطلاحات کوتاهی وجود دارند که برای صرفهجویی در زمان استفاده میشوند:
- EOD: End Of Day (پایان روز کاری)
- KPI: Key Performance Indicator (شاخص کلیدی عملکرد)
- ROI: Return On Investment (بازگشت سرمایه)
- B2B: Business To Business (کسبوکار به کسبوکار)
- B2C: Business To Consumer (کسبوکار به مصرفکننده)
۶. اصطلاحات احساسی و واکنشی (Emotional and Reaction Phrases)
از دیگر اصطلاحات انگلیسی خفن، موارد احساسی و واکنشی هستند که برای بیان احساسات یا واکنشهای سریع استفاده میشوند:
- OMG: Oh My God (اوه خدای من)
- WTF: What The F*** (چه خبره؟ / واکنش به چیزی عجیب)
- YOLO: You Only Live Once (فقط یک بار زندگی میکنی)
- SMH: Shaking My Head (تکان دادن سر به نشانه ناباوری یا ناامیدی)
- TGIF: Thank God It’s Friday (خدا را شکر جمعه است)
۷. اصطلاحات مرتبط با زمان (Time-Related Phrases)
این عبارات برای اشاره به زمان یا مدت استفاده میشوند:
- 24/7: 24 hours a day, 7 days a week (همه وقت، بدون وقفه)
- ASAP: As Soon As Possible (در اسرع وقت)
- ETA: Estimated Time of Arrival (زمان تخمینی رسیدن)
- TBD: To Be Determined (هنوز مشخص نشده)
این اصطلاحات کوتاه به شما کمک میکنند تا در مکالمات خود سریعتر و مؤثرتر ارتباط برقرار کنید. با این حال، باید توجه داشت که برخی از این عبارات ممکن است در موقعیتهای رسمی مناسب نباشند و بهتر است در شرایط مناسب از آنها استفاده شود.
فهرست 100 مورد از اصطلاحات انگلیسی خفن (با ترجمه فارسی)
A hot potato – یک موضوع بحثبرانگیز
یک موضوع داغ – موضوعی که باعث بحث و اختلاف نظر میشود.
Beat around the bush – دور موضوع اصلی حرف زدن
دور موضوع اصلی حرف زدن – از صحبت مستقیم درباره موضوع اصلی اجتناب کردن.
Cry over spilled milk – نگران چیزهای گذشته بودن
گریه بر شیر ریخته – نگران چیزی بودن که دیگر قابل تغییر نیست.
Piece of cake – کاری آسان
به سادگی آب خوردن – کاری که به راحتی انجام میشود.
Break a leg – آرزوی موفقیت کردن
موفق باشی – عبارتی برای آرزوی موفقیت (معمولاً در اجراهای هنری).
Cut corners – کاری را با بیدقتی یا ارزانی انجام دادن
سرهم بندی کردن – کاری را با کمترین هزینه یا کیفیت انجام دادن.
Hit the nail on the head – دقیقاً درست گفتن یا انجام دادن
مستقیم به هدف زدن – دقیقاً چیزی را درست گفتن یا انجام دادن.
Sit tight – صبورانه منتظر ماندن
صبورانه منتظر ماندن – بدون حرکت و با آرامش منتظر ماندن.
Speak of the devil – شخصی که دربارهاش صحبت میکردی ظاهر میشود
گفتیم دیو، دیو آمد – وقتی شخصی که دربارهاش صحبت میکنی ناگهان ظاهر میشود.
Through thick and thin – در خوبی و بدی
در خوبی و بدی – در همه شرایط، چه خوب و چه بد.
Once in a blue moon – چیزی که به ندرت اتفاق میافتد
هر از گاهی – اتفاقی که بسیار کم رخ میدهد.
When pigs fly – چیزی که هرگز اتفاق نمیافتد
وقتی خوکها پرواز کنند – چیزی که غیرممکن است.
An apple a day keeps the doctor away – خوردن غذای سالم از بیماری جلوگیری میکند
روزی یک سیب بخور تا دکتر نروی – تغذیه سالم باعث پیشگیری از بیماری میشود.
A penny for your thoughts – پرسیدن اینکه فرد به چه چیزی فکر میکند
یک پنی برای افکارت – پرسیدن اینکه فرد به چه چیزی فکر میکند.
Biting the bullet – با شجاعت روبرو شدن با یک موقعیت دشوار
گلوله را گاز زدن – با شجاعت با یک مشکل روبرو شدن.
Hit the books – درس خواندن
کتاب زدن – مطالعه کردن.
Kick the bucket – مردن
سطل را لگد زدن – مردن.
Let the sleeping dogs lie – از ایجاد مشکل در یک موقعیت اجتناب کردن
سگ خوابیده را بیدار نکن – از ایجاد مشکل در یک وضعیت آرام اجتناب کردن.
Miss the boat – از دست دادن فرصت
قایق را از دست دادن – فرصتی را از دست دادن.
Not playing with a full deck – کسی که کمهوش است
با یک دسته کامل بازی نمیکند – کسی که کمهوش است.
Off the hook – دیگر نیازی به مقابله با یک موقعیت سخت نیست
از قلاب آزاد شدن – دیگر نیازی به مقابله با یک مشکل نیست.
Put something on ice – به تأخیر انداختن چیزی
چیزی را روی یخ گذاشتن – کاری را به تعویق انداختن.
Sit on the fence – ناتوانی در تصمیمگیری
روی نیمکت نشستن – ناتوانی در تصمیمگیری.
The last straw – آخرین مشکل در یک سری مشکلات
آخرین قطره – آخرین مشکلی که باعث از دست رفتن تحمل میشود.
Through thick and thin – در خوبی و بدی
در خوبی و بدی – در همه شرایط، چه خوب و چه بد.
An arm and a leg – بسیار گران
یک دست و پا – چیزی که بسیار گران است.
Barking up the wrong tree – در جای اشتباه به دنبال چیزی گشتن
به درخت اشتباه پارس کردن – در جای اشتباه به دنبال چیزی گشتن.
Curiosity killed the cat – کنجکاوی بیش از حد میتواند باعث مشکل شود
کنجکاوی گربه را کشت – کنجکاوی بیش از حد میتواند خطرناک باشد.
A dime a dozen – چیزی که بسیار رایج است
یک دوجین ده سنتی – چیزی که بسیار معمول و رایج است.
Every cloud has a silver lining – در هر موقعیت بد چیزی خوب پیدا کردن
هر ابری یک لایه نقرهای دارد – در هر موقعیت بد چیزی خوب وجود دارد.
Get a taste of your own medicine – همانطور که با دیگران رفتار کردهای با تو رفتار شود
طعم داروی خودت را بچش – همانطور که با دیگران رفتار کردهای با تو رفتار شود.
Hit the sack – به خواب رفتن
به رختخواب رفتن – خوابیدن.
In hot water – در مشکل بودن
در آب داغ بودن – در مشکل بودن.
Kill two birds with one stone – با یک تیر دو نشان زدن
با یک سنگ دو پرنده را زدن – با یک کار دو هدف را رسیدن.
Make a long story short – خلاصهگویی
داستان را کوتاه کن – خلاصهگویی.
No pain, no gain – بدون زحمت به نتیجه نمیرسی
بدون درد، بدون سود – بدون تلاش به نتیجه نمیرسی.
Out of the frying pan and into the fire – از یک مشکل به مشکل بزرگتری افتادن
از ماهیتابه به آتش افتادن – از یک مشکل به مشکل بزرگتری افتادن.
Pull someone’s leg – با کسی شوخی کردن
پای کسی را کشیدن – با کسی شوخی کردن.
A bird in the hand is worth two in the bush – داشتن چیزی قطعی بهتر از احتمال داشتن چیز بیشتر است
یک پرنده در دست بهتر از دو پرنده در هواست – داشتن چیزی قطعی بهتر از احتمال داشتن چیز بیشتر است.
Bite the dust – شکست خوردن یا شکست دادن
خاک را گاز زدن – شکست خوردن.
Cross your fingers – امیدوار بودن به موفقیت
انگشتهایت را به هم بچسبان – امیدوار بودن به موفقیت.
Down in the dumps – احساس ناراحتی کردن
در افسردگی بودن – احساس ناراحتی کردن.
Get out of hand – از کنترل خارج شدن
از کنترل خارج شدن – وضعیتی که دیگر قابل کنترل نیست.
Hang in there – تسلیم نشدن
تحمل کن – تسلیم نشدن.
It takes two to tango – هر دو طرف مسئول هستند
برای تانگو دو نفر لازم است – هر دو طرف مسئول هستند.
Jump the gun – زودتر از موعد شروع کردن
زودتر از موعد شروع کردن – شروع کردن قبل از زمان مناسب.
Keep your chin up – مثبت اندیشیدن
چانهات را بالا نگه دار – مثبت اندیشیدن.
Make my day – کاری که روز کسی را میسازد
روزم را بساز – کاری که باعث خوشحالی کسی میشود.
Not a big deal – چیزی که مهم نیست
چیز مهمی نیست – چیزی که اهمیت زیادی ندارد.
Over the moon – بسیار خوشحال
بالای ماه بودن – بسیار خوشحال بودن.
Pull yourself together – آرام شدن
خودت را جمع و جور کن – آرام شدن.
Quite a few – تعداد زیادی
تعداد زیادی – تعداد قابل توجهی.
Read between the lines – معنی پنهان را فهمیدن
بین خطوط را خواندن – معنی پنهان را فهمیدن.
So far so good – تا اینجا همه چیز خوب است
تا اینجا خوب است – تا اینجا همه چیز خوب است.
Take it easy – آرام باش
آرام باش – استراحت کن و نگران نباش.
Up in the air – تصمیم نگرفته شده
در هوا معلق بودن – تصمیم نگرفته شده.
Zip your lip – ساکت شدن
لبهایت را ببند – ساکت شدن.
Bent out of shape – ناراحت شدن
از شکل افتادن – ناراحت شدن.
Cost an arm and a leg – بسیار گران
یک دست و پا هزینه داشتن – بسیار گران بودن.
Drive up the wall – عصبانی یا ناامید کردن
دیوار را بالا رفتن – عصبانی یا ناامید کردن.
Feel like a million bucks – احساس فوقالعاده داشتن
احساس یک میلیون دلاری داشتن – احساس فوقالعاده داشتن.
Get your act together – رفتار درست داشتن
خودت را جمع و جور کن – رفتار درست داشتن.
Hold your horses – صبور بودن
اسبهایت را نگه دار – صبور بودن.
In the nick of time – درست به موقع
در لحظه آخر – درست به موقع.
Keep an eye on – مراقب چیزی بودن
چشم روی چیزی داشتن – مراقب چیزی بودن.
Like a piece of cake – کاری آسان
مثل آب خوردن – کاری آسان.
Make a mountain out of a molehill – از چیزی کوچک یک مشکل بزرگ ساختن
از کوه کوهان ساختن – از چیزی کوچک یک مشکل بزرگ ساختن.
No room to swing a cat – فضای بسیار کوچک
جایی برای تاب دادن گربه نیست – فضای بسیار کوچک.
Once in a blue moon – چیزی که به ندرت اتفاق میافتد
هر از گاهی – اتفاقی که بسیار کم رخ میدهد.
Pull someone’s leg – با کسی شوخی کردن
پای کسی را کشیدن – با کسی شوخی کردن.
Quality time – زمان با کیفیت
زمان با کیفیت – زمانی که معنادار و لذتبخش است.
Run out of steam – انرژی خود را از دست دادن
بخار خود را از دست دادن – انرژی خود را از دست دادن.
Spill the beans – راز را فاش کردن
لوبیاها را ریختن – راز را فاش کردن.
Time flies – زمان به سرعت میگذرد
زمان پرواز میکند – زمان به سرعت میگذرد.
Up in arms about – بسیار ناراحت بودن درباره چیزی
درباره چیزی بسیار ناراحت بودن – بسیار ناراحت بودن درباره چیزی.
You can say that again – کاملاً موافقم
میتوانی دوباره بگویی – کاملاً موافقم.
A drop in the bucket – بخش بسیار کوچکی از چیزی بزرگ
یک قطره در سطل – بخش بسیار کوچکی از چیزی بزرگ.
Burn the midnight oil – تا دیروقت کار کردن
نفت نیمهشب را سوزاندن – تا دیروقت کار کردن.
Close, but no cigar – نزدیک بود، اما موفق نشدی
نزدیک بود، اما سیگار نگرفتی – نزدیک بود، اما موفق نشدی.
Don’t count your chickens before they hatch – قبل از وقوع چیزی برای آن برنامهریزی نکن
قبل از بیرون آمدن جوجهها آنها را نشمار – قبل از وقوع چیزی برای آن برنامهریزی نکن.
Go the extra mile – بیشتر از حد انتظار تلاش کردن
یک مایل اضافی رفتن – بیشتر از حد انتظار تلاش کردن.
Head in the clouds – در رویا بودن
سر در ابرها داشتن – در رویا بودن.
It’s a small world – دنیا کوچک است
دنیا کوچک است – در شرایط غیرمنتظره با کسی آشنا شدن.
Keep your fingers crossed – امیدوار بودن
انگشتهایت را به هم بچسبان – امیدوار بودن.
Make up your mind – تصمیم گرفتن
تصمیم بگیر – تصمیم گرفتن.
Out of this world – شگفتانگیز
فراتر از این دنیا – شگفتانگیز.
Put your foot in your mouth – چیزی اشتباه یا خجالتآور گفتن
پایت را در دهانت گذاشتن – چیزی اشتباه یا خجالتآور گفتن.
See eye to eye – کاملاً موافق بودن
چشم در چشم دیدن – کاملاً موافق بودن.
The early bird catches the worm – سحرخیز بودن سودمند است
پرنده سحرخیز کرم را میگیرد – سحرخیز بودن سودمند است.
You’re pulling my leg – داری با من شوخی میکنی
داری پای من را میکشی – داری با من شوخی میکنی.
نتیجه گیری
در اینجا اصطلاحات انگلیسی خفن را به همراه معنی فارسی آن ها و یک دسته بندی کلی با هم دیدیم. در پایان میتوانید از مجموعه 500 اصطلاح بسیار کابردی انگلیسی به مثال های کاربردی که در همین سایت به صورت روزانه درج میشود هم بازدید داشته باشید. برای تمرین های روزانه همچنین میتوانید در کانال تلگرام آموزش لغات ما همراه باشید.