داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط درباره اوقات فراغت
در اینجا یک داستان کوتاه انگلیسی درباره موضوع “اوقات فراغت” در 1000 کلمه و سطح متوسط یا intermediate را با هم میبینیم. ترجمه فارسی هر پاراگراف زیر آن نوشته شده و در ادامه مهم ترین لغات آکادمیک این لکچر به صورت جداگانه معنی شده و مثال های تکمیلی برای آن نوشته شده است. مجموعه کامل داستان های کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی درباره موضوعات مختلف و سطح های مختلف را در همین وبسایت دنبال بفرمایید. دانلود رایگان 1000 داستان کوتاه انگلیسی سطح مقدماتی تا پیشرفته پیشنهاد بعدی ما به شما عزیزان است.
داستان انگلیسی 6 پاراگرافی درباره “اوقات فراغت” با ترجمه فارسی
A Day of Free Time
One sunny Saturday morning, Alex woke up feeling excited. For the first time in weeks, he had a full day of free time ahead of him. He had been working hard all month, and now it was time to take a break. He stretched and smiled, thinking about all the activities he could do. There was no work, no school, just a whole day to himself. What would he do with his precious free time?
یک شنبه آفتابی، الکس با هیجان از خواب بیدار شد. برای اولین بار در هفتهها، او یک روز کامل اوقات فراغت پیش رو داشت. او تمام ماه سخت کار کرده بود و حالا زمان استراحت فرا رسیده بود. او کشش کرد و لبخند زد، در فکر تمام فعالیتهایی بود که میتواند انجام دهد. هیچ کار، هیچ مدرسهای، فقط یک روز کامل برای خودش. با وقت آزاد ارزشمندش چه کار خواهد کرد؟
First, Alex decided to go for a long walk in the park. The fresh air and the sound of birds chirping made him feel at peace. He walked along the path, breathing in deeply, and enjoying the beautiful day. After a while, he found a quiet spot near the lake and sat down. He watched the water move gently, feeling completely relaxed. This moment of calm was exactly what he needed after so many busy weeks.
اول از همه، الکس تصمیم گرفت یک پیادهروی طولانی در پارک داشته باشد. هوای تازه و صدای پرندگان که آواز میخواندند، او را در آرامش قرار داد. او در مسیر قدم زد، عمیق نفس کشید و از روز زیبای پیش رو لذت برد. بعد از مدتی، او جایی ساکت نزدیک دریاچه پیدا کرد و نشست. او به حرکت ملایم آب نگاه کرد و کاملاً آرامش پیدا کرد. این لحظه آرامش همان چیزی بود که بعد از هفتهها مشغولیت به آن نیاز داشت.
After the walk, Alex decided to try a new hobby he had been curious about for a long time: painting. He had never tried it before, but he had always admired artwork. He set up his easel, picked up a brush, and started painting a simple landscape. At first, it was difficult, but as time passed, he began to enjoy it more and more. He realized that free time was the perfect opportunity to explore new activities.
بعد از پیادهروی، الکس تصمیم گرفت یک سرگرمی جدید را که مدتها بود به آن علاقهمند بود، امتحان کند: نقاشی. او هیچوقت قبل از این کار نکرده بود، اما همیشه آثار هنری را تحسین میکرد. او بوم نقاشیاش را تنظیم کرد، قلممو را برداشت و شروع به نقاشی یک منظره ساده کرد. ابتدا سخت بود، اما با گذشت زمان، او بیشتر و بیشتر از آن لذت برد. او متوجه شد که اوقات فراغت بهترین فرصت برای کاوش در فعالیتهای جدید است.
By the afternoon, Alex was feeling hungry, so he decided to visit his favorite café for lunch. As he sat at a table by the window, sipping his coffee, he thought about how lucky he was to have this time for himself. So many people were busy working or studying, but he had the freedom to enjoy his day however he wanted. He felt grateful for this leisure time, a time to relax and appreciate life.
تا بعد از ظهر، الکس احساس گرسنگی کرد، بنابراین تصمیم گرفت به کافه مورد علاقهاش برای ناهار برود. وقتی در میزی کنار پنجره نشسته بود و قهوهاش را مینوشید، به این فکر کرد که چقدر خوششانس است که این زمان را برای خودش دارد. بسیاری از مردم مشغول کار یا تحصیل بودند، اما او آزادی داشت که روزش را هرطور که خواست بگذراند. او برای این زمان فراغت که فرصتی برای استراحت و قدردانی از زندگی بود، سپاسگزار بود.
In the evening, Alex met up with some friends. They decided to play soccer at the local field. It had been a long time since they had all played together, and everyone was excited. They laughed, ran, and enjoyed each other’s company. As the sun began to set, Alex felt content. He realized that spending time with friends was one of the best ways to make the most of his free time.
در عصر، الکس با چند نفر از دوستانش قرار گذاشت. آنها تصمیم گرفتند در زمین فوتبال محلی بازی کنند. مدتها بود که همه با هم بازی نکرده بودند و هر کسی هیجانزده بود. آنها میخندیدند، میدویدند و از یکدیگر لذت میبردند. وقتی که خورشید شروع به غروب کردن کرد، الکس احساس رضایت کرد. او متوجه شد که گذراندن وقت با دوستان یکی از بهترین راهها برای بهرهبرداری از اوقات فراغت است.
As the night came, Alex returned home feeling fulfilled. He had spent his free time in the best way possible: enjoying nature, trying something new, having a good meal, and spending time with people he cared about. It was a perfect day, and he felt ready to face the challenges of the upcoming week. Free time, he thought, was a gift that allowed him to recharge and appreciate the simple joys of life.
وقتی شب فرا رسید، الکس به خانه برگشت و احساس رضایت میکرد. او وقت آزاد خود را به بهترین نحو ممکن سپری کرده بود: از طبیعت لذت برده، چیزی جدید امتحان کرده، یک وعده غذای خوب خورده و وقت خود را با افرادی که برایش مهم بودند گذرانده بود. این یک روز کامل بود و او آماده بود که با چالشهای هفته آینده روبرو شود. الکس فکر کرد که اوقات فراغت یک هدیه است که به او این امکان را میدهد که دوباره انرژی بگیرد و از لذتهای ساده زندگی قدردانی کند.
10 لغت آکادمیک از داستان کوتاه بالا به همراه جمله سازی و ترجمه فارسی
از داستان کوتاه انگلیسی بالا درباره اوقات فراغت مجموعا ده واژه انتخاب شده را بررسی میکنیم.
Important Vocabulary with Examples
Free time
Alex was looking forward to his free time after a long week of work.
.الکس بیصبرانه منتظر اوقات فراغت خود بعد از یک هفته طولانی کار بودRecreational
Recreational activities like swimming are great for your health.
.فعالیتهای تفریحی مانند شنا برای سلامت شما عالی هستندLeisure
She spent her leisure time reading books.
.او وقت فراغت خود را به خواندن کتابها سپری کردRelaxed
After a long day, I feel very relaxed when I take a bath.
.بعد از یک روز طولانی، وقتی دوش میگیرم، احساس بسیار آرامش میکنمHobby
Painting became his favorite hobby during the weekends.
.نقاشی به سرگرمی مورد علاقه او در آخر هفتهها تبدیل شدGrateful
She was grateful for the time spent with her family.
.او برای زمانی که با خانوادهاش گذرانده بود، سپاسگزار بودRecharge
Sometimes, a quiet walk is all you need to recharge your energy.
.گاهی اوقات، یک پیادهروی آرام تمام چیزی است که برای بازنشست انرژی نیاز داریدBalance
Finding balance between work and free time is important for mental health.
.پیدا کردن تعادل بین کار و اوقات فراغت برای سلامت روان مهم استFreedom
Traveling gives you the freedom to experience new cultures.
.سفر کردن به شما آزادی میدهد تا فرهنگهای جدید را تجربه کنیدOpportunity
Free time is an opportunity to try new things.
.اوقات فراغت یک فرصت برای امتحان چیزهای جدید است
مطالبی برای مطالعه بیشتر
اسپیکینگ آیلتس اوقات فراغت (سوالات پارت 1 تا 3)
لغات آیلتس موضوع اوقات فراغت (Leisure Time)
رایتینگ موضوع اوقات فراغت (نوع Problem Solution)
اوقات فراغت آموزشی کودکان (agree or disagree essay)
تاثیر فناوریهای جدید بر نحوه گذراندن اوقات فراغت کودکان (مقاله انگلیسی)
نتیجه گیری
داستان انگلیسی درباره موضوع “اوقات فراغت” را با تحلیل لغات منتخب آن با هم دیدیم. در بخش داستان کوتاه وب سایت بریتیش کانسیل میتوانید صد ها داستان کوتاه انگلیسی درباره تاپیک های مختلف در سطوح مختلف را به صورت رایگان مطالعه بفرمایید. همچنین برای دانلود رایگان کتاب در تلگرام کانال تلگرامی ما را دنبال بفرمایید.